به ما که رسید شایعه شد ننه ؟!
بنا به اعلام روزنامه وزین کیهان ، یک پیرزن که در سمنان به استقبال احمدینژاد آمده بود ظاهراً خبر بغل کردن مادران داغدار جهان توسط مموتی را از ما جدیتر گرفته و بدلیل از دست دادن همسر و فرزندش از مموتی خواست تا با او ازدواج بکند . در همین رابطه ستاد هماهنگی بغل ، لب ، مالش و نوازش ریاست جمهوری با صدور اطلاعیهای ضمن ستودن این حماسه ، با توجه به سفرهای احتمالی آتی احمدینژاد که هیچکدامشان ربطی به تبلیغ انتخاباتی برای مشائی ندارد ، خبرهای آتی کیهان را به این نحو پیشبینی نمود :
ده روز بعد : در پی سفر احمدینژاد به الیگودرز که فوراً مورد استقبال میلیونها بیوهی بسیجی قرار گرفت یکی از خواهران درحالیکه عکس احمدینژاد را فشار میداد خواستار قبول کردن مسئولیت حاملگیاش توسط وی شد . این خواهر که به اندازه کافی هم ریش داشت افزود : با توجه به اینکه من هیچوقت شوهر نکردهام همیشه آرزو داشتم که شما پدر یکی از فرزندانم باشید که خوشبختانه به اینجا سفر کردید و من الآن میتوانم با آغوش باز تقاضایم را مطرح کنم . گفته میشود که حاضرین با شنیدن حرفهای آن خواهر فداکار لبهای خود را گاز گرفتند و به ایشان توضیح دادند که در حال حاضر احمدینژاد خودش دنبال یکنفر میگردد که مسئولیت مشائی را بیندازد گردن او .
بیست روز بعد : پس از استقبال میلیونی از احمدینژاد که توسط واحد بسیج مستضعفین خواهران در دامغان رخ داد ، یکی از خواهران درحالیکه خالکوبی زیر نافش شامل تصویر دماغ احمدینژاد را که عجیب شبیه چیز دیگری هم هست به دوربین نشان میداد با طرح سوال «پس چرا دیشب خونه نیومدی» خواستار این شد که احمدینژاد امشب حتماً به خانه بیاید . حاضرین پس از تلاش زیادی که برای جدا نمودن وی از دماغ احمدینژاد به انجام رساندند از او خواستند که از این به بعد برای شب خانه نیامدن به دماغ اسفندیار رحیم مشائی گیر بدهد .
یکماه بعد : محمود احمدینژاد با ارسال پیامی مادر حضرت آیت الله خامنهای امید مستضعفان بیوه و جهان را بغل کرد . وی که اخیراً بدلیل پخش آواز لری وسط نطقهای تلویزیونیاش ترجیح میدهد برای حرف زدن ، مشائی را دنبال خودش ببرد اینطرف آنطرف حضوراً حرف مفت بزند ، در این پیام افزود : به جان مادرم به انتخابات چپ نگاه کنی میدم تمام کس و کارتو بغل کنن .
بنا به اعلام روزنامه وزین کیهان ، یک پیرزن که در سمنان به استقبال احمدینژاد آمده بود ظاهراً خبر بغل کردن مادران داغدار جهان توسط مموتی را از ما جدیتر گرفته و بدلیل از دست دادن همسر و فرزندش از مموتی خواست تا با او ازدواج بکند . در همین رابطه ستاد هماهنگی بغل ، لب ، مالش و نوازش ریاست جمهوری با صدور اطلاعیهای ضمن ستودن این حماسه ، با توجه به سفرهای احتمالی آتی احمدینژاد که هیچکدامشان ربطی به تبلیغ انتخاباتی برای مشائی ندارد ، خبرهای آتی کیهان را به این نحو پیشبینی نمود :
ده روز بعد : در پی سفر احمدینژاد به الیگودرز که فوراً مورد استقبال میلیونها بیوهی بسیجی قرار گرفت یکی از خواهران درحالیکه عکس احمدینژاد را فشار میداد خواستار قبول کردن مسئولیت حاملگیاش توسط وی شد . این خواهر که به اندازه کافی هم ریش داشت افزود : با توجه به اینکه من هیچوقت شوهر نکردهام همیشه آرزو داشتم که شما پدر یکی از فرزندانم باشید که خوشبختانه به اینجا سفر کردید و من الآن میتوانم با آغوش باز تقاضایم را مطرح کنم . گفته میشود که حاضرین با شنیدن حرفهای آن خواهر فداکار لبهای خود را گاز گرفتند و به ایشان توضیح دادند که در حال حاضر احمدینژاد خودش دنبال یکنفر میگردد که مسئولیت مشائی را بیندازد گردن او .
بیست روز بعد : پس از استقبال میلیونی از احمدینژاد که توسط واحد بسیج مستضعفین خواهران در دامغان رخ داد ، یکی از خواهران درحالیکه خالکوبی زیر نافش شامل تصویر دماغ احمدینژاد را که عجیب شبیه چیز دیگری هم هست به دوربین نشان میداد با طرح سوال «پس چرا دیشب خونه نیومدی» خواستار این شد که احمدینژاد امشب حتماً به خانه بیاید . حاضرین پس از تلاش زیادی که برای جدا نمودن وی از دماغ احمدینژاد به انجام رساندند از او خواستند که از این به بعد برای شب خانه نیامدن به دماغ اسفندیار رحیم مشائی گیر بدهد .
یکماه بعد : محمود احمدینژاد با ارسال پیامی مادر حضرت آیت الله خامنهای امید مستضعفان بیوه و جهان را بغل کرد . وی که اخیراً بدلیل پخش آواز لری وسط نطقهای تلویزیونیاش ترجیح میدهد برای حرف زدن ، مشائی را دنبال خودش ببرد اینطرف آنطرف حضوراً حرف مفت بزند ، در این پیام افزود : به جان مادرم به انتخابات چپ نگاه کنی میدم تمام کس و کارتو بغل کنن .