2009/10/31

#526

آقايون نوجوونا ، افتخار شما فقط يه دستبند سبز كم داره ، يا علی !
.

نظر به اينكه تيم ملي فوتبال خارج سالن نوجوانان براي اولين بار توانست بعنوان سر گروه به دور بعد صعود بكند با توجه به مسائل سبز جاري فكر ميكنيد پس از بازگشت استقبال شايان تصور از اين عزيزان چطوري انجام بشود ؟ شما همچنين ميتوانيد بجاي فكر كردن جوابهاي ما را بخوانيد فكرتان را نگه داريد براي 13 آبان . هر طور ميلتونه :

  1. استقبالي انجام نميشود چون هواپيماي حامل اين عزيزان بدليل نامعلومي سه دور در هوا چرخيد منفجر شد . جستجو براي پيدا كردن جعبه سياه خيلي ادامه دارد .
  2. استقبالي انجام نميشود چون اين عزيزان در مصاحبه با صداي امريكا دلايل پناهندگي خود را بصورت تيمي كاملاً توضيح خواهند داد .
  3. استقبالي انجام نميشود چون اعضاء وزارت استقبال گرم و صميمانه رفته اند به مناسبت 13 آبان ملت را كتك بزنند .
  4. استقبالي انجام نميشود چون عموماً استقبال كنندگان را از شهرهاي مجاور با اتوبوس مي آورند الآن اتوبوسها را براي انتقال ما عزيزان از شهرهاي مجاور به اوين احتياج دارند كس ديگري جا نميشود .
  5. استقبالي انجام نميشود ولي سه ماه بعد معلوم ميشود وسط مسابقه پاي همه شان شكسته بعد چون رويشان نميشده به مامانشان بگويند همانجا در افريقا در منزل يك فرد نيكوكار مانده اند .
  6. استقبالي انجام نميشود بعد براي ديدار گرم و صميمانه ميبرندشان بيت رهبري آنجا يكيشان بطور پيش بيني نشده از آقا يك سوالاتي ميكند كه از هر دو طرف استقبال خوبي انجام ميشود استقبال اولي را جبران ميكند .
  7. استقبالي انجام نميشود چون از آنور هر كسي براي استقبال برود فوراً مردم با شعار مرگ بر روسيه كفشهايشان را بسمتش پرت ميكنند ميگويند اين شصت و سه درصد كه ميگن كوش ؟
  8. استقبالي انجام نميشود چون از اينور هر كسي براي استقبال برود ، فوراً فرودگاه توسط ضد شورش محاصره ميشود بعداً ميگويند ونزوئلا هم همينجوري شده بود ما كسي را نكشتيم .
  9. استقبالي انجام نميشود چون قرار نبود سر 13 آبان تو اين هير و ويري اينها هم زرتي بزنند سر گروه بشوند بهانه براي تجمع بدهند دست سبزها . آنهم چطوري ؟ هلند را بردند تخم سگ ها !
  10. استقبالي انجام نميشود اگر ميشد عجيب بود . من بعنوان يك استاد دانشگاه از شما مي پرسم ، آيا در كشور شما كسي سر گروه نميشود ؟ همه ميروند استقبال ؟ بگم ؟ بگم ؟!

ضمناً مشكل حل شد . هستيم خدمت شما و برادران !

2009/10/27

شماره ندارد ...؛

...
به نفع سبزها ، علی الحساب ديگر چيزی نمی نويسم ...
.

اينطوري بهتر است . نه لازم مي بينم كه خودم نباشم و حرفي بزنم كه بر خلاف هميشه برايم قابل دفاع نباشد و نه اينكه خودم باشم و حرفهائي بزنم كه به سياق اينروزها سبزها را دلخور كنم . بعد هم معلوم بشود كه از كي و كجا تحريك شده ام و شايد بعداً لو برود كه حتي پول گرفته ام كه اشتراك و اجماع سبزها را بهم بريزم . نه كه خيلي مهمم لابد ميتوانم از اين كارها . اگر هم مهم نباشم لابد خرم . نميدانم و نمي فهمم كه الآن نبايد بعضي حرفها را زد . يا بايد بعضي حرفها را نزد ...

هرگز به خودم نگفتم سبز كه قد اين حرفها نيستم . فقط تا آنجا كه بوده و ميشده تلاش كرده ام كه همه جا بوده باشم . از همان شب اولي كه رفتم جلوي وزارت كشور . بي ادعا و خواستم فقط شاهد باشم . نه براي كسي براي خودم . چرا نبينم اينها را ؟ بعضي وقتها هم ديده هايم را اينجا عيناً تعريف كرده ام . از 18 تير بگير كه ديدم انگار سبزها خودشان را خيط كرده اند و صادقانه همينجا داد زدم گفتم تا نماز جمعه و قدس و امثالهم كه دست و پاي سبزها را بوسيدم . وقتي كسي را كشتند اينجا را به عزاداري سياه پوش كردم . در همان سياه پوشي ها با تمام وجود نشستم طنز نوشتم ...

دلخوري هيچكدامتان را دل ندارم كه ديده باشم . دنيا را بمن بدهند يا تمامش را از من بگيرند اينجا براي خوش آمد هيچ احدي حرف نميزنم . بخداي محمد كشته ام خودم را ولي آخر نتوانسته ام آنجوري كه خيليها دوست دارند كسي را ماشالا ماشالا گفته باشم . همانطوريكه در تمام مدتي كه براي انتخابات نوشتم همين كار را كردم . سبزهاي بزرگ مي بخشند كه كمي بد قلقم من . اول آذر ميشود دو سال كه دوباره دارم مي نويسم . نوشتن نه ، دوباره زندگي ميكنم . زندگي من اينقدر سياهي داشته كه با تمام وجودم نخواهم اين زندگي دو ساله و دوباره هم سياه بشود ...

13 آبان مي بينمتان . مخلص تمام رفقا ...

#525

حسن بشكه با رأی قاطع 63% دانش آموزان انتخاب شد !
.

روابط عمومي افزود آقايان كامبيز ، كسري و سيامك جمعاً با كسب دويست رأي در مقابل شصت و هشت ميليون رأي حسن بشكه در رديف بعدي قرار گرفته و راهي زندان شدند . اين درحاليست كه قاسم سگ نزديكترين رقيب انتخاباتي حسن بشكه با ارسال پيام تبريكي انتخاب بجا و شايسته ايشان را به ملت قهرمان فلسطين تبريك گفت . همچنين مبصر يكي از مدارس موزامبيك نيز با ارسال پيام مشابهي از حضور پرشور در انتخابات تقدير كرد . وي ابراز اميدواري كرد كه در آينده اي نزديك جمهوري اسلامي مبصر تمام مدارس جهان بشود . وزارت آميزش و پرورش نيز هدف از برگزاري انتخابات دانش آموزي را آشنائي با تقلب از همان سنين پائين عنوان كرد . وي ابراز اميدواري كرد با اينگونه اقدامات سازنده در آينده همه عادت بكنند ديگر كسي به نتايج انتخابات اعتراض نكند .

به همين مناسبت تعدادي از طرفداران حسن بشكه گرفتند بقيه را زدند . در اين اتفاق كه از خوشحالي انجام شد طبق معمول اكثريت بيست نفري پاسخ دندان شكني به بقيه كه در اقليت بودند داد . در جريان اين پاسخ دندان شكن مقاديري بطري هم وارد يك جاهائي شد كه بعداً معلوم شد در ونزوئلا هم قبلاً همينجوري شده بود . همچنين اولياي دويست و هشتاد دانش آموز با تجمع مقابل سفارت روسيه خواستار پيدا شدن فرزندانشان شدند . يكي از اين فرزندان كه اول كشته ولي بعداً پيدا شد در مصاحبه با 20:30 اعلام كرد بعد از انتخابات پايش شكسته بود و چون رويش نميشد به مامانش بگويد از كروبي شكايت دارد . جمشيد.جيم هم كه بتازگي از كشور خارج شده در مصاحبه اي از برخورد ماموران با وي يك چيزهائي تعريف كرد كه ما الآن رويمان نميشود بگوئيم كه چي .

حسن بشكه كه در زمان تبليغات انتخاباتي با توزيع عادلانه قاقا لي لي بين بچه ها سعي در جمع آوري رأي داشت با نشان دادن عكس خواهر شهيد و محجبه آلماني مروة الشربيني طي حكمي ممد گوريل را بعنوان معاون اجرائي خودش انتخاب كرد . ممد گوريل كه دانش آموز سال دوم راهنمائي است بتازگي فارغ التحصيل دكتراي الدنگ شناسي از آكسفورد و اينجور جاها نيز ميباشد . اتحاديه انجمن اسلامي دانش آموزان از عموم آحاد دانش آموزاني كه هنوز دستگير نشده اند خواست تا با حضور در راهپيمائي 13 آبان بقيه را با مشت محكم بزنند . وي كه بعداً يادش افتاد قرار است 13 آبان خودشان از دشمن محكم مشت بخورند گفت روز 13 آبان فيتيله ، مدرسه تعطيله !

#524

حالا اگر ما را نميگيريد بزنيد تولد نيك آهنگ مبارك !
.

نميدانم چرا ولي همينطوري بيخود و بي جهت خوشحالم كه چهل ساله شدي . از خودم هم بپرسي كه مگر چهل ساله شدن خوشحالي دارد به حضرت عباس نميدانم . اصلاً تو چقدر گيري ، وسط اينهمه ضد حال يه كمي هم خوشحال شديم حالا تو هي بپرس چرا ! همين كارها را ميكني كه آدم براي يك تولد مباركي گفتن بتو بايد هزار جور جواب پس بدهد ديگر ! خواستم گفته باشم "نيك آهنگ عزيز" ديدم الآن بمن ميگويند اوهوي ! نيك آهنگ كه عزيز نيست ! خواستم بگويم "دوست خوبم" ديدم ميگويند نيك آهنگ دوست نيست دشمن است اگر هم دوست باشد دوست بدي است . ترسيدم همينطور دهن به دهن بچرخد پس فردا مادرم بگويد با نيك آهنگ نگرد معتاد ميشوي !

نميدانم تو را چه خطاب كنم كه كتك نخورم ! نميدانم بعنوان تبريك چه بنويسم كه كامنتها پر از جيغ نشود و بيست و هشت تا جوابيه صادر نشود . نه اينكه از جوابيه ها دلخور باشم كه برعكس قلباً و عميقاً از نويسندگانشان ممنون هم هستم . از من مي شنوي در اين چهل سالگي بزن تو كار پيوند قلبها ! از ما گفتن بود وگرنه خودت پيوندي ميشوي ! شده كه ميگويم ها ! اينقدر هم مخ ما را نزن كه شهر بهم بريزد . آخر تو كه ميداني من از خودم هيچ اختيار و اراده اي ندارم هر كاري تو بگوئي همان كار را ميكنم ! مثلاً گفته بودي فلانجا ننويس ، نوشتم ؛ گفتي مستعار بنويس ، ننوشتم ؛ گفتي فلان چيز را بگو ، نگفتم ؛ گفتي نگو ، گفتم ؛ چقدر مخ منرا ميزني خجالت بكش چهل سالت شده !

از همينجا اميدوارم بزودي صد و بيست كيلو بشوي اگر تا حالا نشده باشي ! دوچرخه ات را هم الهي دزد ببرد باز . اگر بداني چهارشنبه گذشته چه خسارتي بمن زدي آنوقت ميفهمي چرا ناله نفرينت ميكنم . البته تو جا براي ناله نفرين زياد داري ! اين متخصصان قلب و اعصاب در سراسر دنيا در سي و نه سال گذشته از تو خيلي ممنون شده اند كه اينهمه برايشان مشتري ميفرستي ! بعضي وقتها هم به دندان درد مي اندازي . بعد كمر خودت هم درد ميگيرد . كم كم داري كل جنبش را ميفرستي آسايشگاه !

نيك آهنگ عزيز ! (خدايا رحم كن !) آهنگت نيك و تولدت مبارك . خدا را شكر كه چهل شدي ، چل نشدي !

2009/10/26

#523

آقای خزعلی ! منم بودم تا مامانم اجازه نميداد چيزی نمی نوشتم !
.

بابا چطوره ؟!

راست ميگوئي تو دكتر جان ! وقتي آدم يك چيزي تلاوت ميكند دوستان محترم سبز خشتك آدم را سرش پرچم ميكنند اصلاً چه معني دارد بي اجازه ي بابا مامانمان چيزي بنويسيم ؟ هي نشستي غزه و لبنان تف دادي بابايت را مريض كردي حالا دلت خنك شد ؟ الهي خير نبيني مادر ! باباي به آن باحالي داري اگر وقت بشود خودش به اندازه ي هشت تا احمدي نژاد سوژه است آنوقت تو بي اجازه اش وب مي نويسي ؟ اگر مي نويسي همان براي بابا مامانت بنويس ولي به عمه ات هم بده بخواند بعضي وقتها . ببينم تو فكر ميكردي قبلاً غير از اينها كس ديگري هم نوشته هاي تو را ميخواند ؟

ضمناً من بجاي تو از تمام رسانه هاي خارجي كه همينطور منتظر بودند تا تو بي اجازه ي بابايت باهاشان حرف بزني تشكر ميكنم كه اين فرصت را بتو دادند تا بروي رضايت بابايت را بگيري . ميدانم دكتر جان ، تف ندادن خيلي سخت است آنهم وقتي كه آدم وسط ماجراي كهريزك شيرجه ميرود توي اندوه لبنان و بقيه خشتكش را سرش عمامه ميكنند . كاشكي بابايت بجاي پزشكي تو را فرستاده بود همان آخوند بشوي تا اگر چيزي سرت عمامه ميشود به كار همان غزه و لبنان بيايد . آخر خشتك هم شد عمامه ؟ درست گفتي تو ، ملت ما اينقدر فهيم و بزرگوار هستند كه بفهمند باباي آدم راضي نيست كه بچه اش اينهمه ضايع بشود . برو از فرصت استفاده كن رضايتش را بگير اگر نداد لابد خير و صلاح تو را ميخواهد . پس چي فكر كردي ؟ فكر كردي با حرف نزدن تو خير و صلاح ما را ميخواهد ؟ البته ممكن است كه همينطوري هم باشد !

شكر خدا زندان هم كه رفته اي لبخند به لب مامانت آورده اي . خودت گفتي اينرا وگرنه ميداني كه من هيچوقت از خشتكم حرف درنمي آورم . حالا اينكه چرا اينقدر خشتك در اين نوشته كاربرد دارد را خودم هم نميدانم . همينطوري ياد عكس العمل چند روز پيش رفقايم در مورد تو كه مي افتم ميخواهم بنويسم خزعلي ميشود خشتك . الآن رفتم از بابايم پرسيدم گفت راضي نيستم وبلاگ بنويسي فحشت بدهند من مريض بشوم بعد از من رضايت بگيري . براي همين من فقط يك حرقهائي ميزنم كه بابايم هيچوقت مريض نشود . حالا بلا به دور بابايت چي شده ؟ همه چيز گفتي جز اينكه چرا تا تو گفتي غزه بقيه فحش دادند بابايت مريض شد . ببينم نكنه خالي مي بندي ؟ راست بگوها !

2009/10/25

#522

البـرادعـی حـيـا كـن ، هــسـتـمـونـو رهــا كن !
.

بمناسبت آغاز بازرسي از تاسيسات دسته اي قم كه عمامه ي گريز از مركز توليد ميكند و در حمايت از پيشنهاد البرادعي كه عين همين مصباح خودمان پول كه بدهي ميتواند ثابت كند كه اورانيوم فقط براي كوچك كردن دماغ خانمها مصرف زيبائي دارد و نيز در راستاي حمايت امريكا و فرانسه و چند جاي ديگر كه تا پريروز خيلي نگران ندا بودند ولي بعداً كه پول گرفتند فهميدند كه در ونزوئلا هم قبلاً همينجوري شده بود از طرح تامين سوخت زيبائي خانمهاي بوشهري توسط روسيه دو راه حل دقيق براي حل بحران هسته اي جمهوري اسلامي كه فقط به ذهن ما رسيده در زير ارائه ميشود :

راه حل دقيق اول : همين كاري را بكنند كه الآن دارند ميكنند .

اينطوري متوجه ميشوند كه جمهوري اسلامي ايندفعه در قم دارد يك كارهاي خطرناكي ميكند . البرادعي يك هفته بعد سه صفحه گزارش ميدهد كه دو صفحه آن خيلي نگران كننده و يك صفحه ديگر آن خيلي نگران كننده تر است . تمام دنيا نگران ميشود و دو هفته بعد البرادعي براي شركت در مراسم سينه زني امام حسين با خانواده به تهران مي آيد و در بيت رهبري با فارس مصاحبه و تصريح ميكند كه غربي ها گزارش او را سر و ته خوانده بودند و از آن هر جوري كه دلشان ميخواست برداشت كرده اند . وي ابراز تاسف ميكند كه منظورش از توليد بمب اتم در قم اصلاً اين نبوده كه در قم بمب اتم توليد ميشود . احمدي نژاد در گفتگوي خبري سه كلمه از كل گزارش را نشان ميدهد ميگويد اينا ، اينجا و اينجا و اينجا به صراحت گفته شده كه قم ، ندارد ، اتم . امريكا و اتحاديه اروپا در يك نشست اضطراري تصميم ميگيرند كه همين كاري كه الآن من گفتم را دفعه بعد هم بكنند . نگراني دنيا رفع ميشود و بمدت يكماه چندتا ويدئوي ديگر از كشته شدن چند نفر ديگر در خيابان اميرآباد در يوتيوب منتشر ميشود و اوباما درحاليكه يك روبان سبز به مچ پايش بسته خيلي ابراز نگراني ميكند .

راه حل دقيق دوم : همان كاري را بكنند كه قبلاً ميكردند .

در قم متوجه بشوند كه جمهوري اسلامي براي يك قرن توليد بمب اتم اورانيوم غني شده دارد . همزمان گزارشهاي نگران كننده اي از كشف تاسيسات جديد غني سازي زير حرم امام رضا كه لوله اش از پس يقه ناقاره زنهاي نبش گلدسته زده بيرون منتشر بشود و شوراي امنيت در يك نشست فوق العاده با صدور قطعنامه اي كه بوركينافاسو به آن رأي ممتنع ميدهد تحريم روغن كرچك و كشك و واجبي را در رأس كار قرار بدهد . بعد از سفر موفقيت آميز احمدي نژاد به دوست و برادر بوركينافاسو كه چون كفش پايشان نيست نميتوانند چيزي به سمتش پرت بكنند هيلاري برود اسرائيل و براي چهلمين بار از طرف دولت جديد ايالات متحده حداكثر تا پايان شهريور براي توقف غني سازي وقت بدهد ولي چون دو ماه از پايان شهريور گذشته متكي با هواپيماهائي كه نميدانم چرا هيچوقت سقوط نميكند فوراً برود نيويورك . در اين ديدار گرم و صميمانه كه هيچوقت نه علت آن معلوم ميشود نه نتيجه اش مجلس طرح حذف يارانه واجبي را با بيست و هشت فوريت تصويب ميكند و احمد توكلي نيم ساعت بعنوان مخالف و بيست دقيقه بعنوان موافق نطق انجام بدهد . يك هفته بعد تمام نمودارهاي دولت نشان ميدهد كه تحريم واجبي هيچ تاثيري بر پشم ملت قهرمان ايران نداشته و درست وقتي حواس همه به پشم ملت قهرمان ايران است ناگهان گزارش تكان دهنده اي از كشته شدن من منتشر بشود تا من باشم ديگر از اين راه حلهاي دقيق ارائه نكنم كه اوباما با زانو بند سبز نگران بشود !

2009/10/23

#521

آميرحسين !
.
اگر بلد نيستی مثل كروبی ليدر باشی دنباله روی را ياد بگير ...
.

ميرحسين موسوي روزنامه كلمه سبز را بست و در عوض نيم ساعت حرفهاي قشنگ زد . در اين حرفهاي قشنگ كه بر خلاف حرفهاي قشنگ قبلي متاسفانه هيچ خاطره اي از امام راحل تعريف نشد موسوي تاكيد كرد تا وقتي اين ملت فلك زده دارند خودشان را در وبلاگها و سايتهاي شخصي جر ميدهند ما ديگر چه نيازي به روزنامه داريم . اين اتفاق خجسته در حالي روي داد كه احتمالاً دوباره پنج تا ريشو جيغ كشيده بودند كه آي ميزنيم مي گيريم مي بنديم و ميرحسين ترجيح داد اگر قرار است بگير و ببندي اتفاق بيفتد براي همان وبلاگنويسهاي فلك زده بيفتد . به اعتقاد موسوي ابراز نگراني كردن براي دستگير شدگان و ملاقات با خانواده ايشان از دستگير شدن خود آدم و ملاقات خود آدم آمدن البته خيلي بيشتر كار آدم را راه مي اندازد . برخي ميگويند اگر وضع همينطوري پيش برود احتمالاً مردم خوشحال ميشوند كه همان بهتر تقلب شد ميرحسين رئيس جمهور نشد .

موسوي همچنين در فرازهائي از حرفهاي قشنگي كه عين همين مموتي ديگران برايش مي نويسند گفت وقتي "يك دست بسته بشود صدتا دست باز ميشود" . وي نگفت اگر اينجوري است آنوقت چطوري است كه اين دست باز هميشه بايد از طرف ما باشد دست بسته از طرف خودش . به اعتقاد بعضيها هم اكنون خطر خودكشي كردن از ترس مرگ براي موسوي از ابتلا به تمام انواع آنفولانزا بيشتر است . موسوي كه خيلي نگران است يكوقتي دستگير بشود خداي نكرده جنبش سبز كلاً از بين برود مجدداً ياد يك خاطره از امام راحل افتاد . تعدادي از نزديكان ميرحسين با يادآوري اينكه اگر همين امام راحل و خاطراتش نبود الآن ميرحسين رئيس جمهور بود به ايشان گفتند پاشو صبح شده .

به همين مناسبت كارشناسان اعلام كردند كه حركت در مسير فعلي همين كروبي را ميخواهد نه يك بچه ژيگول . اين درحاليست كه هنوز كسي نميداند چرا وقتي مردم كروبي را مي بينند باز هم ميگويند يا حسين ميرحسين ليكن برخيها كه علاوه بر ذكر خاطره فكر هم ميكنند گفتند در هر حال فرقي نميكند مردم دنبال بهانه بودند همين ميرحسين اگر بدرد هيچي نخورد بهانه خوبي كه هست . در همين راستا كاپيتان مهدي امروز مقابل دوربين خبرنگار فارس كه با كفش منتظر ايستاده بود عين رعد و برق به نمايشگاه مطبوعات رفت . كاپيتان مهدي كه تا الآن خودش بتنهائي هزارتا از اين "صد دست باز" ها محسوب ميشود قادر است با انجام كارهائي كه عموماً به عقل جن هم نميرسد عين مارادونا براي سبزها گل بزند . كارشناسان در پاسخ به اين سوال كه پس موسوي چيكار بلد است بكند گفتند عين استاد اسدي بلد است به خودمان گل بزند !

2009/10/20

#520

اينكه ميگويند بعضي وقتها طنز نوشتن از كوه كندن سختتر ميشود همينجاهاست . امشب و بعد از تماشاي آن شوي ماله كشي تلويزيوني در توجيه اعدام بهنود حاضرم اين كوه را بكنم و حرفم را به طنز بنويسم فقط محض درآوردن چشم آن نازن ...
.
نازنی كه من ديدم با آب زمزم هم بشوری پاك نميشود ...
.
تعريف ماجرا از زبان تعدادي از عوامل پشت و روي صحنه :
.
1- قاضي پرونده درحاليكه عكس احسان پشت سرش ديده ميشود ولي بي طرف است و خيلي هم سواد دارد بسكه درست حرف ميزند :
.
ملزومه اين پرونده (ملزومه همان يكجور لازمه است كه در بيابان مي رويد) همانطور كه مورد لحاظ قرار گرفته (مورد لحاظ هم يكجور موردي است كه لحاظ ميشود منتها به خط كوفي) در استماعات از متهم (استماعات همان جمع مكسر استماع است كه ما براي عربها توليد كرده ايم) به توافق قانوني (توافق قانوني همان به وفق قانون ميگويند ولي قبلاً هماهنگ نشده بود) و ادله هاي موجود (قدما گه ميخوردند ميگفتند ادله خودش جمع است) . حتي موردي بوده كه همين چند وقت پيش يك خانم 37 ساله اي با چاقو در آشپزخانه سبزي پاك ميكرده ناغافل شوهرش را در اتاق خواب كشته كه همين كشته شدن در اتاق خواب از آشپزخانه و سابقه بسيج آن خواهر گرامي نشانه غير عمد بودن قتل دارد و مقتول به پرداخت ديه محكوم شد درحاليكه آقاي بهنود كه در 17 سالگي عقلش بيشتر ميرسيده مرتكب قتل عمد شده كه تقاضاي اشد مجازات ميگردد (قرار بود فيلم قبل از اعدام بهنود پخش بشود با قاضي هماهنگ نشده بود اينطوري گفت شما گير ندهيد)
.
2- يكنفر (حسب اقتضا برادر ، عمو ، دايه ، وكيل ، وصي ، همه كاره ، هيچ كاره ، فضولي كه هنوز نرفته جهنم و امثالهم احسان) كه معرفي نشد ولي از وجناتش پيدا بود كه از آن مادر به خطاهائي است كه پدر پير فلك عمراً بتواند با مادر جوان فلك كاري بكند كه لنگه اش را دوباره بزايد .
.
بهنود در زمان قتل سه تا پرونده در وزارت اطلاعات داشت يكي تركاندن تانك با آر.پي.جي در ملا عام يكي ترور رفيق حريري كه منجر به پرداخت ديه شد يكي هم قتل عام مسلمانان در هند كه سوابقش همه جا جز لاي پرونده موجود است . حسب تحقيقاتي كه بنده از سر دلسوزي انجام دادم ايشان در سه سالگي شبها خمپاره مك ميزده و از خود بروس لي گواهي بين المللي چاقوكشي گرفته . ما هم ديديم با آبروي خانوادگي ما و خصوصاً خانواده من دارد بازي ميشود شما نميدانيد بنده چه شبهائي سر گهواره احسان تا صبح بيدار ماندم خصوصاً اين اواخر كه ميبردم سر پا ميكردم و بزرگ كردن بچه سخت است كه من تمام اين كارهاي سخت را انجام دادم و به گفته شهود احسان يكروز همينطوري وايساده بود بهنود با سه تا نفربر و هشت تا آر.پي.جي زن به اكباتان حمله كرد اول خواست با خمپاره شصت احسان را بزند حسب گواهي شهود كه موجود است احسان فرار كرد بعد با ناو هواپيمابر از پشت حمله كرد و سوار زير دريائي شد در رفت و ما بايد ميكشتيم چون با خانواده ما بازي شد . (نگفت كي با خانواده آنها چه جور بازي ئي كرد)
.
3- آن نازن ننه ي احسان
.
من گفتم بكشم راحت شم . جلوي مردم الكي گفتم ريضايت دادم خر بشن آقامون اينجا وايساده بود من اينجا . وشگون گرفتم گفتم مرد ، بگو رضايت دادم بريم تو بكشم راحت شم . حاج آقا لاريجاني كه رئيس حقوق بشره گفت چارپايه بكش رضايت ايعلام كن . آخه تو كه نديدي ، پيسره آمد با اينجاي چاقو از اينجا گرفت يكي تا اينجا كرد به احسان بعد گردنش گرفت كشيد با اينجا اينجوري زد به اونجا جر داد خون ريخت من جمع كردم احسان من برد اونجا سه تا اينجوري اينجوري با چاقو زد تا اينجا درست شبي بود كه حضرت علي داشت متولد ميكرد من اونجا بودم كه فرداش جمعه داشت . گفتم به همين شب عزيز بكشم راحت شم . آقاي پاراستوئي آمد و نيروي با عزت انتظامي الكي گفتم بخشيدم من شرمنده شوما هستم چونكه بزرگواري رفتم كشتم راحت شم . دو هزار نفر به من التماس كرده سه نصف شب بود هي گريه كردن اين آقاي قاضي من نفهميدم از پرسي قاز بود يا ايران قاز گفت بخشش كني شايد بهتره كشتم راحت شدم ... (تف به روت)

2009/10/19

#519

بخدا تصادف عمدی نبود، حالا فكر كن مثل بقيه چيزها دروغ ميگن !
.

در حادثه تلخ برخورد دو اتوبوس كه در شيراز اتفاق افتاد تعدادي دانشجوي ناكام كه هنوز نه زندان رفته بودند نه به چيزي اعتراف كرده بودند و براي همين ناكام بودند متاسفانه كشته و زخمي شدند . در اينجا و با توجه به اينكه اتوبوس يك وسيله اي است كه وقتي دانشجو سوار آن ميشود راننده حتماً خوابش ميبرد و نيز با توجه به سوابق ارزشمند دانشجوياري جمهوري اسلامي هزار و يك دليل براي اثبات عمدي بودن اين حادثه به ذهنمان رسيد كه هزارتايش را اينجا مي آوريم آن يك دانه اش پيشكش :

تصادف عمدي بود چون :

100 - جاسبي فوراً دستور رسيدگي داد : هميشه همينطور است . خودشان اولين نفر دستور رسيدگي به كارهاي خودشان را ميدهند بعد ميگويند ونزوئلا هم همينجوري شده بود ، تصادف شد انداختند گردن چاوز .

200 - پليس فوراً در محل حاضر شد : شما الآن بگيريد بزنيد همسايه تان را جر بدهيد (اگر خواستيد بدهيد همسايه تان شما را جر بدهد) عمراً اگر پليس در محل حاضر شد . حالا سه تا دانشجو انگشت توي دماغشان بكنند پليس از دو روز قبل در محل حاضر ميشود .

300 - خبرنگار فارس گزارش تصويري تهيه كرد : اين فارس چون يك سرش به سيم بكسل حضرت عباس وصل شده اينست كه قبل از اينكه در جائي اتفاقي شبيه به سرمقاله كيهان دو روز قبلش بيفتد خبرنگارش همانجا در محل حاضر است .

400 - تعدادي از مصدومين توسط مردم منتقل شدند : حالا اگر سه ماه بعد 20:30 يكي از همان دانشجوها را كنار مادرش نشان داد گفت در تصادف اتوبوس پايم شكست روم نشد به مادرم بگويم فرد خيري منرا برد خانه باز بگوئيد دروغه .

500 - نيروهاي امداد براي خارج كردن افراد شيشه ها را شكستند : من نميدانم اين نيروهاي امداد اگر قرار بود بجاي امداد ، نابود بكنند چيكار ميكردند . اينها خصوصاً در چهار پنج ماه گذشته عادت كرده اند براي امدادرساني بزنند شيشه ماشينها را بياورند پائين .

600 - اسامي حادثه ديدگان اعلام نشد : شما همه جا را ببينيد . عكس و خبر هست ولي اسم نيست . بطوركلي هر وقت اينها يك غلطي ميكنند بعد از اينكه تمام دنيا خبرش را منتشر كرد سه هفته بعد رئيس پليس را كه الآن رفته ثبت احوال مي آورند ميگويند از اين اسم ما فقط دوتا داريم يكي بيست سال پيش رفته افريقا يكي بيست سال ديگر تازه ميشود بيست ساله بفرمائيد ايني كه شما ميگوئيد كدامشان بود ما رسيدگي كنيم .

700 - چند نفر ابراز تاسف كردند : اصولاً جمهوري اسلامي هميشه متاسف است . الآن سي سال است دارد نسبت به همه چيز در جهان ابراز تاسف ميكند بعد معلوم ميشود كار خودشان بوده زر ميزدند متاسفند .

800 - چند نفر ديگر ابراز همدردي كردند : اين چند نفر نگفتند با كي همدرد هستند ولي جمهوري اسلامي هميشه همدرد تمام عالم و آدم هست . زدن دختر مردم را كشتن ديروز ميگن بيا براي همدردي اسمشو بنياد شهيد بنويسيم .

900 - دانشگاه تهران امروز هم شلوغ شد : اينها به هر دليل و مناسبتي بروند دانشگاه فوري شلوغ ميشود . مگر همين اينكه اتوبوس ناغافل تصادف بكند بتوانند به بهانه از دست رفتن عزيزان بروند دانشگاه بدون اينكه فحش بخورند بيايند بيرون تا جهان ببيند كه دانشگاه با دولت هيچ مشكلي ندارد .

1000- اصلاً ببينم از كي تا حالا در جمهوري اسلامي عمدي بودن تصادف اتوبوس دانشجوها دليل ميخواهد ؟ همينكه بشنويد هر جاي عالم يك اتوبوس تصادف كرده همه خودشان ميدانند كه اتوبوس خر نيست كه بيخود تصادف بكند حضرت عباسي شما خودتان وقتي خبر تصادف اتوبوس بشنويد بقيه خبر را هم ميخوانيد ؟!

تذكر : اين دلائل ما هر كدامش به صدتا دليل مي ارزد براي همين شماره ها اينجوري شد . دليل هزار و يكمي عددش رند نبود پيشكش خودتان !

2009/10/18

چاكر مامان ندا ، مامان هرچي سبزه ...؛

...

›››› لينك مصاحبه مادر ندا ‹‹‹‹

مادر جان !
.
نميدانم كه خودت ميداني كه دم به دقيقه چقدر براي ما عزيزتر ميشوي يا نه ؟ به جان مامان من امشب كه مصاحبه ات را شنيدم اصلاً نگرانت شدم . ترسيدم كه يكجائي تو را ببينيم چنان توي بغلمان فشار بدهيم كه يك بلائي سرت بيايد ! بهشان بگو اگر راست ميگويند اول بيايند ما شهيدان زنده را توي بنياد شهيد بنويسند . بخدا خيليهايمان اينقدر بي سر و صدا شهيد ميشويم كه هيچكس نميفهمد . جنازه خيليهايمان را ميبرند تره بار ، روي بعضيهايمان سيمان ميكشند ، بعضيها توي منبع آب پيدا ميشوند بعضيهايمان هم اصلاً پيدا نميشوند . اگر بنياد شهيد اسممان را بنويسد لااقل اينجوري خودمان هم كه پيدا نشويم اسممان يكجائي پيدا ميشود . بخدا مادرهاي ما گناه دارند اينهمه دنبال ما ميگردند بعد ميفهمند پايمان شكسته بود رويمان نميشده بهشان بگوئيم رفته بوديم سه ماه منزل يك فرد خيـّر !
.
عزيزترين مادر !
.
اگر بگويم لابد باز خيليها بمن ايراد ميگيرند . اتفاقاً به همين دليل هم ميگويم ! تو هم مادري و آن نازن چهارپايه كش قاتل بهنود هم مثلاً مادر . تو را بخدا لااقل تو بيا برايمان بگو كه چطوري ميشود كه تو اينهمه بزرگوار ميشوي ، با اينهمه فشار حرفت را ميزني ، با اينهمه تهديد تن به كمترين خواسته شان نميدهي چطوري براي ملتي مادر ميشوي و مادرانه حرف ميزني اصلاً تو چرا اينهمه خوبي ؟! مگر تو در همين مملكت نيستي ؟ مگر خون فرزند تو بحق از خون همه ي ما رنگينتر نشد ؟ مگر همان ناقوانين جاري براي استفاده تو هم نميتواند كه باشد ؟ مگر كسي ميتواند مقايسه كند اينهمه فشاري كه همين الآن روي تو هست را با فشار يك ذهنيت گنگ از چهار سال پيش ؟ تو برايمان بگو كه پس چرا ادبيات و فرهنگ و قانون تلقيني هزار و چهار صد سال پيش كمترين و كوچكترين تاثيري روي تو نميگذارد و هيچ انگ بي خدائي هم بتو نمي چسبد ؟ آخر مگر ايمان از اين محكمتر هم ميتواند باشد كه حتي ديگران به ايمان تو متكي بشوند ؟
.
برايمان همچنان عزيزترين مادر بمان ...

#518

دقايقي پيش باد شديدی از جانب فيروزآبادی تخت جمشيد را لرزاند !
.

بدليل جا نشدن در كادر نصف علت حادثه توي عكس نيفتاد !

نظر به راستاي با توجه و اينكه ديروز تهران 4 ريشتر لرزيد همه فهميدند ولي هيچ زلزله اي هيچ جا ثبت نشد بجاش امشب بغل ساختمان وزارت نفت در خيابان تخت جمشيد 4 ريشتر تركيد آمد پائين همه فهميدند ولي باز هم هيچ چيزي هيچ جائي ثبت نشد تعدادي احتمالات نزديك به يقين به اين شرح اعلام ميگردد :

احتمال نزديك به يقين اول : قضا بلا بود رد شد .

موسسه ژئوفيزيك اعلام كرد قرار بود اين بمب 4 ريشتري وسط سمنان بتركد وسط راه تركيد . اين موسسه دقيقاً نگفت كدام بمب 4 ريشتري ولي افزود از آنجا كه همه چيز در جمهوري اسلامي از قوانين طبيعت و جنگل پيروي ميكند لذا واحد تركيدن بمب بر حسب ريشتر محاسبه ميشود كه اسناد آن ايندفعه در وزارت نفت موجود بود كه الآن تركيده ديگر موجود نيست . سردار فيروزآبادي كه با جرثقيل به محل رونمائي بمب ميرفت ابراز اميدواري كرد با غني سازي اورانيوم در روسيه بشود كه اين بمب را روي موشك هم نصب كرد . به همين مناسبت بان گي مون كه از يبوست رنج ميبرد قرار است ظرف شش ماه آينده ابراز نگراني بكند . هنوز معلوم نيست چه اسنادي مربوط به چه چيزهائي در وزارت نفت موجود بوده كه نبايد مي بوده و بمب را وسط راه منفجر كرده است .

احتمال نزديكتر به يقين دوم : خطري بود رد شد .

روابط عمومي با اعلام اينكه سلطنت طلبها در حسينه شيراز كه نمايشگاه جنگي بود و يك خمپاره منفجر شد كه فقط تا حالا چهار نسل آدم اصلاح طلب و بهائي و شيطان پرست به تركاندن آن اعتراف كرده اند لذا بغل ساختمان وزارت نفت آمد پائين . اين توطئه در حالي روي داد كه هر وقت چند نفر دستگير ميشوند فوراً يك جا هم منفجر ميشود كه بعداً نحوه انفجار در اعتر افات از كانال يك پخش ميشود . روابط عمومي افزود اين انفجار متاسفانه خسارتي در بر نداشت درحاليكه قرار بود شاهدان عيني مورد خسارت قرار بگيرند . هم اكنون پليس در حال كتك زدن مردم حوالي خيابان طالقاني است و گفته ميشود امشب رأي تعدادي از رهگذران در وزارت اطلاعات از عقب پس داده خواهد شد . به همين مناسبت فيروزآبادي كه بدليل جانباز بودن در جنگ تحميلي يك تركش پائينش گير كرده نميتواند چيزي پس بدهد و تمام پس دادني ها در همان بالا تنه اش جمع ميشود اخيراً بر اثر فوران از بالا ريش و سبيلش قهوه اي شده است .

احتمال چسبيده به يقين سوم : گير كرده بود رد شد .

به گفته يكي از همسايگان فيروزآبادي واقع در پاركينگ جرثقيل توكل نامبرده ديشب هم توي خواب زياد حرف ميزده . احتمال سنگين بودن معده صد درصد گزارش شده قرار شد با اتصال بيست و هفت متر لوله 28 ، به دستگاه گوارش اين جانباز بدنساز كمك بشود . وي با بيان اينكه متاسفانه فيروزآبادي بدون جرثقيل شبها توي خواب نميتواند راه برود كه سبكتر بشود ادامه داد عكسهاي راديولوژي كه بدليل جا نشدن در كادر دوربين از جو زمين گرفته شده نشان ميدهد كه نامبرده بجاي جزاير لانگرهاوس در شكمش قاره كنگرماست دارد . پزشكان ضمن ابراز خوشحالي از انفجار در خيابان تخت جمشيد كه غير از سيلندر گاز هيچ ربطي به وزارت نفت ندارد در پايان ابراز اميدواري كردند كه با رفع تركيدگي لوله ي فيروزآبادي ديگر شاهد هيچگونه زلزله اي كه هيچ جا ثبت نميشود و انفجار بغل وزارتخانه ها نباشيم !

2009/10/17

آقاي حقوق بشر ! دست شما درد نكند ، شرمنده كرديد كه !؛

...
با خبر شدم كه سايت مجموعه فعالان حقوق بشر مسابقه اي با نام "حقوق بشر در آينه وبلاگها" گذاشته است . بدور از تعارف ميگويم كه بين تمام رفقاي هنرمندي كه دارم و مي شناسم خيلي كمتر از آن بودم كه حتي در داوري اوليه اش اسمم بخواهد لاي اسامي كانديداها باشد . حالا و اينكه ببينم اين صفحه در بخش "طنز و نوشتار و تصوير" انتخاب اول شده را ديگر نميدانم كه چه بگويم ...

از نظر لطف آقاي حقوق بشر تشكر ميكنم و هم از خوانندگان خوبم و ماهم كه دليل من ميشوند تا نام اين صفحه برود اينجور جاها !

آقاي اصغر آقا (هادي خان خرسندي) ، رفيق نازنين ملا جان حسني ، و زيتون عزيز ... شاگردي شما را ميكنم در كار ...
.
مخلصيم ...

#517

اذا زلزلت الكهريزك زلزال نظام ويزززززززززز !
.
با توجه به اينكه زلزله با دو هفته تعجيل بجاي سيزده آبان امروز آمد و با توجه به اينكه ابو المموتي گفته است "زير پاي مردم مومن زلزله نمي آيد" و با توجه به اينكه مركز زلزله كهريزك بوده است و با توجه به اينكه سوژه را عشق است و با توجه به چندتا چيز ديگر خواهشمندست نتايجي بگيريد كه روي سر و جاهاي ديگر آدم شاخ درنيايد . چنانچه نتيجه اي گرفتيد كه شاخ درآمد الهي سيزده آبان برويد زير زلزله .

در اينجا با توجه به اينكه زير پاي مردم مومن زلزله نمي آيد ولي زير پاي مردم تهران آمده به سوالات شما زلزله زدگان بطريقه بيست سوالي جواب ميدهيم . اين بيست سوالي داراي ده سوال دولا ميباشد :

*** چرا تهران زلزله آمد ؟
  1. تهران نبود بنگلادش بود اسنادش هم در وزارت خارجه موجود است مومن هم نيستند .
  2. توطئه امريكا بود براي براندازي زير پاي مومنين كه مثل هميشه با اقدام بموقع سپاه در نطفه خفه شد . نطفه خفه كردن نهايتاً با سه تا آيه شرعي است .
  3. من از شما ميپرسم ، آيا امريكا زلزله نمي آيد ؟ بنده بعنوان يك استاد دانشگاه از جهان يك سوال كردم آيا اين انكار زلزله است ؟

  4. يك عده كمي بودند قرار گذاشتند تا زلزله آمد بريزند بيرون اتفاقاً زلزله زير پاي همانها آمد مومن هم نيستند .

  5. برادر عزيزمان چاوز ميگفت در ونزوئلا هم يكبار همينجوري شده بود . زلزله آمد بعداً فيلم گرفته بودند كه اي آقا در كهريزك فلان شده بيسار شده .
  6. ايناهاش ، ببينيد اين نمودار زلزله در سي سال پس از انقلاب است . كمترين مقدار زلزله در اين دولت اتفاق افتاده بيشترين رشد گسلها در دولت آقاي هاشمي و دولت اصلاحات .
  7. خب جمهوري اسلامي كشور آزاديه هركي هرچي بخواد ميگه . اينا فيلم و نوار آوردن كه من گفتم زير پاي مردم مومن زلزله نمي آيد حالا آمده . خب كه چي ؟
  8. اينها براي ترور ما برنامه داشتند امام زمان كمك كرد همانموقع زلزله آمد يك ژنرال امريكائي زنگ زد اعتراف كرد كه تا حالا ديگه اينجوريشو نديده بوديم .
  9. اين دولت براي اولين بار دو ميليون و هشتصد هزار ساعت نفر تحقيق كرد معلوم شد زلزله زير پاي مردم مومن نمي آيد . البته بعضي جاها مشكلاتي هم وجود داشت كه براي هماهنگي وزير زلزله را عوض كرديم و اين طبيعي است .
  10. از ساعت چند زير زلزله وايساديد ؟ ... ده ؟ ... نه ... هشت ؟ ... خسته شديد ؟ من نوكر زلزله زده ها هستم . اسرائيل بداند ... امريكا بخواند ... دولتهاي زورگو ... قطعنامه دان ... چاقوي زنجان ... (نيم ساعت زرت و پرت براي گوش مفت)

2009/10/16

#516

نقشه های ما ساده است يك فسيل موميائی هم ميتواند بفهمد !
.

ميفرمايند به حضرت عباس ايندفعه اگر بگيريم بطري را تا اينجا ميكنيم تو !

بدينوسيله ضمن خوشحالی از قرائت خطبه هاي نماز جهنمه اين هفته توسط رئيس شوراي فسيل بان تفاسير مربوطه در زير می آيد :

* عده‌اي كه مهره‌هاي دست استكبارهستند، برای 13 آبان نقشه‌هايي دارند كه البته مرتبا خنثي مي‌شود : البته بعضی وقتها هم نقشه ها نامرتب خنثی میشود . ضمناً دفعه بعد اسم این استکبار را هم بگو که ما بدانیم دقیقاً مهره دست کی هستیم .

* اين اقدامات از مركز ناشناخته‌اي هدايت مي‌شود : بعضیها میگویند از مریخ بعضیها هم میگویند از مثلث برمودا هدایت میشود . تحقیقات روی مرکز ناشناخته همچنان ادامه دارد .

* آن‌ها كه روي صحنه هستند مهره‌ و اسباب‌بازي هستند : پس 13 آبان بیا با اسباب ما بازی کن . راستی تو کجای صحنه ای ؟

* اگر دستگاه قضايي و امنيتي سست با آن‌ها برخورد كند به امت، ملت، اسلام و شهدا خيانت كرده است : اینها که گفتی بهشان خیانت میشود جمعاً میشوند بیست نفر . شما خودشو ناراحت نکن دستگاه قضائی یک دستگاههائی دارد به هیچکس خیانت نمیشود .

* اين فتنه‌گران بايد توبه و گذشته خود را جبران كنند : بنابراین اگر دیدید 13 آبان ابطحی با چماق گرفت زدتان بدانید توبه کرده دارد گذشته اش را جبران میکند .

* سه اصل عدالت، بازدارندگي و رافت بايد اجرا شود : کجا باید اجرا شود ؟ اصل دوم را داروخانه ها بصورت قرص هم میفروشند شما زحمت اجرای بقیه اصلها را بکشید .

* كساني كه مايه ناراحتي علاقه‌مندان به جمهوري اسلامي شدند : خدا الهی مرگشون بده ! اینجا که چیزی ندیدیم ولی رفته بودیم تانزانیا علاقه مندان به جمهوری اسلامی خیلی ناراحت بودند .

* كسي به قاتل خود گل تقديم نمي‌كند : چرا ما میکنیم . ضمناً اگر کسی به قاتل خود گل تقدیم بکند که میگوئی دارد براندازی میکند . راستی چطوری آدم بعد از مرگ به قاتلش چیزی تقدیم میکند ؟

* آيت‌الله لاريجاني كمر بسته قرار شده عدالت را اجرا كند : همین که کمر بسته خیلی مهم است . سابقاً از کمر می بستند یا با کمربند می بستند . جدی چرا همه چیز قوه قضائیه مربوط به کمر است ؟

* بايد گفت يكي از مصاديق بارز عدالت اينجاست : ببخشید کجاست ؟ مرکز ناشناخته ؟ موقعیکه داشتی میگفتی "اینجا" دستت پشت بود ندیدیم کجا .

* اين مساله ريشه دار است و بايد با ريشه‌ها برخورد شود : نخیر ! این مسئله ریش دار است و باید با ریشوها برخورد شود . اشتباه چاپی بود .

* اين با تمام انتخابات گذشته فرق داشت : به جان خودم ما هم همینرا میگوئیم . هر دفعه نهایتاً چهار میلیون تا رأی بالا پائین میشد ایندفعه فرق داشت چهل میلیون تا از بالا بردند پائین .

* عده‌اي مي خواهند نظام را براندازند و عده‌اي مي‌خواهند مانع شوند : خیلی سخته ها ! عده ای از یک مرکز ناشناخته در مریخ براندازی کنند بعد عده ای از یک مرکز شناخته شده در زمین مانع بشوند . جنگ ستارگان تماشا کردی دیشب ؟

* يعني همان مساله‌اي كه انبيا و اولياء ما با آن روبرو بودند : با چی روبرو بودند جنگ ستارگان ؟ پرسیدیم گفتند آنموقعها بطری نبود انبیاء و اولیاء وقتی روبرو میشدند پشت و رو نمیکردند کسی را .

* برادر عزيز ما سيدحسن نصرالله مي‌گويد آن زمان كه اين اتفاق افتاد از همه جاي دنيا به من زنگ مي‌زدند مي‌پرسيدند كه در ايران چه شده است ؟ : از مموتي یاد گرفته این حرفها را . زمانی هم که در لبنان اتفاقی می افتد از همه جای دنیا که وجود دارد ولی اسم ندارد به ما زنگ میزنند همینرا می پرسند . جدی چرا همه فکر میکنند هر اتفاقی اینجا می افتد آن برادر عزیزتان خبر دارد و برعکس ؟

* مردم بايد كار خود را بكنند : اتفاقاً همین یکدفعه مردم دارند همینکار را میکنند . کار خود مردم که تمام شد تو هم فرار کن برو پیش همان برادر عزیزت از همه جای دنیا که زنگ زدند خودت جریان را بگو بهشان .

* آن‌ها اگر رو داشته باشند زنده باد آمريكا و اسرائيل هم مي‌گويند : خوب شد بهشان رو ندادی پس . همینطوری بی رو بمانند فقط به آقا مجتبی و رهبری و غزه و لبنان و روسیه و چین و تو و مموتی التفات بکنند برای 13 آبان کافی است .

* اين مژده را مي‌دهم كه انقلاب ما در اعماق جان مردم ريشه دارد : خیلی ممنون . خوشحال شدیم یک عالمه . خوشم میاد خودت اعتراف میکنی که تا اعماق جان مردم فرو رفته اید این چیزها را از نزدیک می بینی . فقط مواظب باش یکوقت جان مردم از یکجای بدشان در نرود که یکدفعه زرتی با يك صدای ناجور پرت بشی بیرون ! زشت است با این سن و سالي كه داري !

2009/10/15

#515

خبر مرگ رهبری رسيد !
.

در راستاي اينكه خبرهائي مبني بر وخامت و كما و قطع اميد پزشكان و رحلت جانگداز و اين ملت را اگر ول كني شماره قبر و منار و گلدسته ي معظم له منتشر گرديده ما ضمن تكذيب هرگونه خوشحالي خواهشمنديم به سوالات زير خيلي خوب جواب بدهيد . شما ميتوانيد پاسخهاي درست را بجاي رياست جمهوري به صدا سيما ، سپاه ، بسيج ، ستاد اقامه نماز ، منكرات و اصولاً هر جاي ديگري كه زياد فرقي با خود رياست جمهوري نميكند بفرستيد تا بعنوان برنده ، كانال يك شما را در حال اعتراف به همه نشان بدهد :

سوال اول : چنانچه خبر مرگ رهبري درست باشد اولين احساس شما نسبت به قضيه چه جوري بيان ميشود ؟
  1. هورررررررررررررا ! (از ناراحتي يعني)
  2. جــــــــــــــــــــــِــــــــــــــــغ ! (از شدت تالمات وارده)
  3. آخ حالا باز قر تو كمرم فراوونه ! (از ناراحتي قاطي كرديم قر ميدهيم)
  4. آخ حالا چي ؟ ناي ناي ناي ! (از شدت تاثر ديوانه شديم رفت)
  5. آخ جون ! يك هفته تعطيل ميكنند ميريم شمال .

سوال دوم : علت مرگ رهبري چه چيزهائي ميتواند باشد ؟

  1. عوارض اسهال بعد از انتخابات جوري كه هر كاري كردند بند نيامده باشد .
  2. عوارض زايمان بي موقع جوري كه ناف بچه به شكم ننه اش بد جوري گره بخورد جدا نشود .
  3. ديدم اين رفسنجاني چند وقته صداش درنمياد ها !
  4. قبل از اينكه اين اونو شهيد كنه اون اينو شهيد كرد . (اين و اون همه هستند جز رهبري و مموتي)

سوال سوم : از كجا بفهميم خبر رحلت جانگداز راست بوده ؟

  1. از آنجا كه سپاه نيروي هوائي اش را هم بياورد وسط تهران .
  2. از آنجا كه تهران را ببرند وسط نيروي زميني سپاه .
  3. از آنجا كه شانس فقط يكبار در خانه آدم را ميزند .
  4. از هيچ جا ، بذار همينجوري حال كنيم بابا .

سوال چهارم : بعد از رحلت جانگداز چه اتفاقي براي مسلمانان جهان مي افتد ؟

  1. كمتر كشته ميشوند .
  2. كمتر كتك ميخورند .
  3. كمتر زندان ميروند .
  4. هيچ اتفاق جديدي نمي افتد تمام اتفاقات در طول دوران عمر پر خير و بركت حضرت برايشان افتاده .

سوال پنجم : بعد از ارتحال ملكوتي ايشان چه كسي رهبر جمهوري اسلامي ميشود ؟

  1. همان كسي كه بخاطر رهبر شدنش مموتي رئيس جمهور شد .
  2. همان كسي كه رفسنجاني بعداً در خاطراتش مي نويسد كه مجلس خبرگان چطوري مجبور شد تائيدش بكند .
  3. همان كسي كه بخاطر رحلت باباش از همه خوشحالتر است .
  4. آخه آقا مجتبي اينم پرسيدن داره ؟!

2009/10/13

يك حرف آخر درباره ماجراي بهنود و آن نازن ...؛

...

اصلاً نه دلم ميخواهد كه وارد حاشيه ها بشوم و نه اينكه الآن و اينروزها حالش را دارم . اينرا به احترام رفقائي مي نويسم كه بعد از نوشتن مطلب بهنود موضوع را در اينجا و بالاترين و فيس بوك به بحث گذاشتند و هم كسانيكه جور و واجور در ايميل و چت و امثالهم پيامهائي فرستادند كه بعد از خواندشان شانس آوردم كه زنده ماندم !

محكمتر از قبل ميگويم كه اگر قرار باشد حركت وحشيانه آن نازن را به گردن قوانين موجود بيندازيم پس چرا قاتل ندا را بخاطر اجراي يكي ديگر از همين قوانين موجود گناهكار ميدانيم ؟ از نظر من اين نازن همانقدر پستي كرد كه آن قاتل . خدا را شكر خود كثافتش هم كه امروز مصاحبه كرد و جواب سوالات ناكرده همه را داد . به ده برابر شدتي كه بخواهم به روي قاتل ندا تف كنم به صورت اين نازن تف ميكنم . قاتل ندا هم فرزند يكي از همين نازن هاست ...

چنانچه واكنش من به اين موضوع بصورت تف به جائي پرتاب ميشود و اين در قاموس و ناموس و ادب و فرهنگ و شخصيت و منش و ساير خصيصه هائي كه بقيه زياد دارند ولي من اصلاً ندارم موجود نيست و چنانچه معتقديد من با اين خوي تند و رفتار خشونت بار و اخلاق ددمنشانه هرگز نميتوانم جامعه بشريت را به چپ و راست و جاهاي ديگر هدايت كنم درصورتيكه بايد بكنم بگذاريد پاي اينكه من بلد نيستم و هيچوقت هم دلم نميخواهد ياد بگيرم كه چطوري يك صورت قابل تف را ماچ كنم ...

همين ...

#514

دخـتـر كـلـهـر ، پـكـّرم كـرده !
.

در راستاي اينكه دختر الكسي كلهر كه منكرات تابحال شصت دفعه بخاطر بد حجابي باباش تذكر جدي داده است در رفته آلمان تقاضاي پناهندگي داده و در پهناي اينكه قرار است 20:30 همين امشب اعلام كند كه دختر اين الكسي كلهر كه در رفته با آن الكسي كلهر كه بعد از پيروزي جنبش سبز در ميرود خيلي فرق دارد و مداركش هم در وزارت خارجه موجود است لذا خبرنگار 20:30 با دختر الكسي كلهر مصاحبه اي ترتيب داد كه چون شما محمودويزيون را تحريم كرده ايد و اين چيزها را تماشا نميكنيد شرح آن در زير مي آيد . لطفاً توجه كنيد كه اين مصاحبه مثل هميشه در منزل كسي كه جنبش سبز برايش حرف درآورده ضبط شده و دختر الكسي كلهر درحاليكه يك قاب عكس كه خيلي شبيه به خودش است ولي خودش است بالاي سرش ديده ميشود در كنار مادرش كه او هم يك قاب عكس امام توي دستش است برگزار شده است :

خبرنگار 20:30 : لطفاً بفرمائيد خبر دروغ فرار شما به آلمان چطوري منتشر شد ؟
دختر الكسي كلهر : بنده دو هفته پيش يكروز پايم شكسته بود و چون از مامانم خجالت ميكشيدم فرد مهرباني منرا سه ماه به خانه اش برد و بجاي اينكه تلفن بزند خبر بدهد از من بخوبي نگهداري كرد چون من خجالت ميكشيدم به مامانم بگويم كه پايم شكسته و كلاً رودربايستي داريم و از آقاي مهدي كروبي شكايت دارم كه آبروي منرا همه جا برد .

خبرنگار 20:30 : بفرمائيد مصاحبه شما ديشب چطوري از آلمان در صداي امريكا پخش شد ؟
دختر الكسي كلهر : ببينيد زمانيكه پاي من شكسته بود و ما رودربايستي داشتيم فرد مهرباني از من نگهداري ميكرد و اين شد كه ما رفتيم كرج و مامان من نگران شد كه متاسفانه بدليل سوء استفاده رسانه هاي خارجي من فكر كردم بجاي كرج رفته ام آلمان و چون پايم شكسته بود و نميتوانستم راه بروم اين بود كه سينه خيز ميرفتم و از آقاي مهدي كروبي شكايت دارم چون آبروي من و كشور را برد .

خبرنگار 20:30 : ارتباط حنا مخملباف با مصاحبه منتشر شده چي بود ؟
دختر الكسي كلهر : اصلاً پاي منرا ايشان شكست و منرا از مامانم خجالت داد فرد مهرباني سه ماه از من نگهداري كرد درحاليكه ضربه به سر من خورده بود و فكر ميكردم كه آلمان هستم و با همان ضربه اي كه به سرم خورد پايم شكست و طبق تحقيقاتي كه ثبت احوال انجام داده ما سه تا نرگس كلهر داريم : يكي منم يكي يك كودك سه ماهه كه الآن الجزاير است يكي ديگر هم باز منم و از آقاي مهدي كروبي شكايت دارم كه حنا مخملباف پاي منرا شكست .

خبرنگار 20:30 : شما كرج كه رفته بوديد سوء استفاده رسانه هاي غربي تا كجا بود ؟
دختر الكسي كلهر : تا اينجا ! چون سرم ضربه خورده بود پايم شكسته بود و از مامانم خجالت ميكشيدم فرد مهرباني نگهداري كرد و پدرم آدم مهمي است جوري كه مموتي مستراح ميخواهد برود باباي من با همان گيسي كه دارد و منكرات تذكر ميدهد بايد متن نطقش را بنويسد به همين جهت بعضي سايتها كه ذكر نامشان معذور است سوء استفاده كردند و حنا مخملباف از صداي امريكا پخش شد و از سفارت آلمان تقاضا كردند من پناهنده بشوم لذا از آقاي مهدي كروبي شكايت دارم كه آبروي منرا در آلمان برد .

خبرنگار 20:30 : پيام شما به كسانيكه پايشان مي شكند و از مامانشان خجالت ميكشند چيست ؟
دختر الكسي كلهر : بنده البته كوچكتر از آنم كه بخواهم پيامي داشته باشم ولي همانطور كه شما اين عكس بالاي سر منرا كه خودم هستم و براي همين خيلي شبيه من است مي بينيد وقتي پاي من شكسته بود آقاي ضرغامي از اطلاعات آمدند با مامان من گفتگو كردند و بدون هيچ فشاري از هيچ جائي قرار شد من بجاي دختر خاله ام كه ميشود بچه ي زن همين الكسي كلهر كه عكسش بالاي سر من موجود است و از آقاي كروبي شكايت دارم كه آبروي منرا همه جا برد !

2009/10/12

#513

کارخانه پاسور ثار الله بدست توانمند سپاه افتتاح شد !
.

در راستای آزادسازی پاسور که پس از آزادسازی خرمشهر مهمترین رویداد فرهنگی قرن 22 محسوب میشود و در پهنای آنکه از هر چیزی خوب پول دربیاید متعاقباً با شرع هم بالاخره یکجوری جور درمی آید حتماً ، در اینجا و به جهت رفع نگرانی شما عزیزان اقدام به جمع آوری تعدادی استفتاء از یکی از مراجع معتبر که وجداناً هیچ وابستگی به بیت و اینجور جاها ندارد نمودیم که در زیر می آید :

استفتاء اول : جسارتاً با توجه به اینکه ماهی ازون برون فلس ندارد لذا از وقتی که حلال شده ما نفهمیدیم آخر که از کجا تا کجاش را میشود خورد . لطفاً باید چه خاکی سرمان بریزیم ؟
جواب : اشهد ان لا اله الا همینی که هست . اظهر مبین در آن است که از وقتی ازون برون شد کیلوئی صد هزار تومن ما گشتیم دیدیم اتفاقاً دم کون نامبرده یک پولک گنده وجود دارد که چون دانشمندان به اینجور جاها کاری ندارند در صورتیکه ما به جائی غیر از اینجور جاها کار نداریم لذا قبلاً مشاهده نشده بود که الآن مشاهده شد . حالا شما بجای گشتن جاهای نامربوط ناموس بحر خزر برای مشاهده یک عدد پولک برو واحد پشتیبانی لشکر ذوالفقار سلام برسان بگو خاویار هم بتو بدهند ... ضعیفه ی ازون برون از همانجای خوبی که فلس مشاهده میشود تخم میکند یکی انقد !

استفتاء دوم : در بازی 21 که اگر قرار باشد قمار نباشد آدم دیوانه نیست که بازی بکند حکم ورق چه جوری میشود بی زحمت ؟
جواب : ربنا آتنا فی الدنیا آبجی حسنه ! باید وضو گرفت نیت کرد به قصد شهادت انشالله . پاسورهای سپاه شرعی است هر کی قمار بازی بکند می بازد به حمدلله . اظهر آنست که خمس قمار را بما بدهید بروید هر گهی دلتان خواست بخورید با ورق . احتیاط واجب آنست که بالای پنجاه سور ندارد و آس بری از نون بری بدتر است و بر آس بر آتش دوزخ وارد . شنیده شده که در 21 بعضیها آینه میگذارند زیر دست که عین شقاوت است . در روایت هم آمده عرق ورق زرورق !

استفتاء سوم : از آنجا که در زمان بازی با اسباب شرعی ورق شرب خمر حالی میدهد باید چه غلطی بکنیم ؟
جواب : صبّح کم الله بالخیر و العافیه ، بازم بگم یا کافیه ؟! احوط آنست که شرب خمر سبب مستی نشود اگر شد راستی نداشته باشد که مایه اعتراف است و در آن عذابٌ علیم . اگر میخوری همین ودکا بخور که سپاه لای سوخت بوشهر از روسیه می آورد تریلی تریلی . مراقبه باید تا به شما ودکا سوزنی نینداخته باشند که آنها را در اسلامشهر با آب از ته پر میکنند زده 58% ولی خمر ندارد خورده ایم ما . از حسن بن جعفر ابو هندل ماضی که پشت جعفر طیار است آمده روزی کسی پرسید : قبله کدوم وره ؟ فرمود : از اینور . پرسید : خیلی راهه ؟!

استفتاء چهارم : جسارتاً اگر پای ورق ودکا نبود شرب خمر با عرق سگی چند شب نماز ندارد ؟
جواب : قال تپ تپون اُخ اُخکم زرتم طویلا ! در اینمورد پس از اجماع با علمای مجیدیه مقرر شد عرق سگی با انگور تاکستانهای سپاه بیندازند که شرعی باشد . برخی کافرون در آن قرص خواب وارد میکنند که سبب کوری است و ندیدین مال دنیا . اسهل آنست که موقع خرید یک پیک هم به ساقی بدهی بگوئی راست میگی خودت بخور . در قم برادران میدهند بطری دو تومن دبه ای بگیری ارزانتر حساب میکنند انشالله . بعد از آن مفاتیح میخوانی با دعای رفع قضای حاجت و دفع تنگ گرفتگی نماز نخواندی اشکال ندارد . بجای آن در رساله احتیاط آمده که آدامس بجوی در ایست بازرسی بو ندهد انشالله تعالی . اگر داد بگو دندانپزشكي بودم گزيلوكائين نداشت الكل زد ما خودمان گفته ايم اينرا يكبار كاملاً افاقه كرده !

2009/10/11

#512

تف به روی مادری كه چهار پايه ميكشد ...
.

مادر كه نه تو كمتر از آني كه زن باشي . امروز نگاه كن . باقي زنها را ببين . بيچاره ! دارند چهار پايه از زير پايشان ميكشند . بخاطر فكرشان بخاطر روحشان . همان روح و فكر زنانه اي كه شايد اگر انسان بودي تو هم مي بايد كه داشتي . بخاطر داشتن همان چيزهائي كه اگر از تو نميگرفتند امروز چهار پايه كش نميشدي . بخاطر هويت و شخصيتي كه بايد تو ميداشتي تا لايق زن بودن ميشدي . خيلي كمتر از آني كه بخواهم وقت حرامت بكنم ولي اينرا مي نويسم و اين وقت را ميگذارم براي كساني كه امروز جوانمردانه هزاران تف به رويت مي اندازند . گرچه كه لايق بزاق دهن هم نيستي . تو آنقدر كثيفي كه خدا هم امروز از خلقتت شرم كرد ...


حالا برو تا انگلي مثل فاطمه رجبي برايت دست بزند . تو مولود آن نطفه حرامي . هماني كه آشغالي مثل تو را لايق بيشتر از آشپزخانه نميداند . آشپزخانه هم براي تو زياد است . حتي حيف سوسكهاي مستراح . كثيف ميشوند دست تو بهشان بخورد . بدبخت برو تا فاطمه رجبي بتو بگويد كه امروز چطور چهار پايه شرف را از زير پاي خودت كشيدي . برو تا بتو بگويد كه اينجا چطوري قانون ميگذارند تا يك زن را يك انسان يك هويت را و يك برترين كلام ، مادر را چهار پايه كش بكنند . تف به آن بهشتي كه بخواهد زير پاي تو باشد كه لجن تا گردنت را گرفته . پسرك را كشتي كه چه ؟ كه بگوئي ميتوانم ؟ اينقدر كمي و اينقدر ناتواني و اينقدر ناچيزي كه بودنت را اينجوري ميخواهي كه ببينند . چرا آن ساعتي كه بهنود به پايت افتاد از شادي ذوق مرگ نشدي تا ما الآن در مرگت شاد باشيم ؟


بهنود پسرت را كشت ؟ با نامردي كشت ؟ لحظه آخر رحم نكرد ؟ پسرت ضجه زده بود كه بهنود او را نكشد ؟ ببينم الآن خوشحالي كه انتقام آن همه را يكجا گرفتي ؟ روح احسانت شاد شد ؟ نور براي قبرش خريدي ؟ بمن بگو كه اگر الآن احسان بهنود را كشته بود چه غلطي داشتي ميكردي نازن ؟ ميخواهم فقط بتو يك جمله بگويم : خوش بحال آن احسان كه زودتر مرد تا ننگ كسي مثل تو را نداشته باشد به نام مادر . همين ...

2009/10/10

#511

آقای اوبا اينا ! نميخواد با ندا جايزه تقسيم كنی سازش نكن !
.

نظر به اينكه اوبا اينا ديروز تابحال جايزه صلح نوبلش را دست گرفته به هركي ميرسد يك قسمت ميدهد و نظر به اينكه در حال حاضر هركي دلش ميخواهد در دنيا بهش بگويند آخي نازي فوري ميگويد ندا در اينجا تعدادي از آثار و بركات دريافت اين جايزه را كه تا الآن دو هزار تومنش دست خود اوبا اينا مانده در زير مي آيد :

  1. امريكا فردا بشدت هشدار ميدهد كه اگر پس فردا از يكجاي ديگري عين قم اورانيوم درآمد دوباره پسون فردا بشدت هشدار بدهد .
  2. تحريم بنزين بدليل زور آمدن به مواضع هسته اي اجرا نميشود . ممكن است مردم بزنند جمهوري اسلامي را چپه كنند حيف است نون دوني به اين باحالي .
  3. بعد از متكي فاطي رجبي هم فوراً به نيويورك سفر ميكند و با هيلاري ديدار گرم و صميمانه انجام ميدهد . مذاكره با شعار انتخاباتي change يعني همين .
  4. نتيجه مذاكرات جدي 1+5 كه از اول امسال قرار بود نهايتاً تا آخر شهريور اعلام بشود بدليل تقارن آخر شهريور با اول مهر به چند وقت بعد موكول ميشود . اينكه چند وقت بعد هم چند وقت بعد اعلام ميشود .
  5. مدويدوف يك سفر ميرود امريكا نيم ساعت بعد قرار ميشود كلاً بقيه مراحل ساخت بمب اتم هم در روسيه انجام بشود . مدويدوف درحاليكه ميخندد توي دلش ميگويد نيست كه الآن انجام نميشود ؟!
  6. روز سيزده آبان ميزنند ما را جر ميدهند ولي اوباما خدا شاهده خيلي ناراحت ميشود تا حدي كه چند دفعه هم كله تكان ميدهد .
  7. رهبر مسلمانان جهان كه خودش تا مكه نميتواند برود بعد از سفر معنوي به دارالرطوبت چالوس برميگردد دارالخلافه تهران ميگويد غلط كرديد . رابطه با امريكا اگر خوب بود من الان خودم اولين نفر گرين كارت داشتم .
  8. همزمان جنازه صد نفر ديگر بعد از سه ماه ناپديد شدن بدليل شكستگي پا از اينجا و مصاحبه مادرشان با تلويزيون در منبع آب شابدل عظيم پيدا ميشود و اوباما بقيه جايزه اش را هم تقديم به آنها ميكند .
  9. اوباما درخواست يك نشست فوري حقوق بشر با سران اروپا ميكند و آنها فوري با هم نشست ميكنند . ملت ايران يك هفته توي تاكسي بهم ميگويند شنيدي اوباما چي گفت ؟ طرف ميگويد نه ! ميگويد منهم نشنيدم ولي انگار همينروزا تمومه كار اينا .
  10. اين وسط يكروز همين اوباما تلفن را برميدارد زنگ ميزند پاستور ميگويد چطوري مموت ؟ برو يك كمي زرت و پرت كن ما چندتا هواپيما بفروشيم . ميخوام رئيس جمهور مادام العمرت كنم خره !
نتيجه : كله خربزه كچل مو وز وزي دراز مشكي يخچالي قراضه ! الدنگ با اينا سازش نكن خون داده ايم ما !

2009/10/09

#510

اينقدر ميگم جمهوری تا چشمت درآد : جمهوری جمهوری جمهوری !
.
در راستاي اينكه احمد خاتمي به نمايندگي از بيگلي بيگلي امروز گفت "هركي جمهوري بخواهد دشمن ما و اسلام است" در اينجا ما ضمن تائيد دشمني "هر كي" با "ما و اسلام" به تعدادي از سوالات شما عزيزان بصورت چهار پنج گزينه اي پاسخ داده ايم . لطفاً پاسخ صحيح را داخل پاكت و جلوي دوربين ببريد دم ماشين مموتي و بعنوان جايزه سهام عدالت دريافت كنيد . اگر نخواستيد داخل پاكت فحش ناموس بنويسيد ولي دقت كنيد كه حتماً جلوي دوربين باشد تا سهامتان را بدهند :

* وقتي احمد خاتمي حرف ميزند آدم بايد چيكار بكند ؟
  1. بايد به نيت رازبقا بشيند خوب تماشا كند .
  2. بايد يفهمد چرا داروين گفته حضرت آدم ميمون بوده است .
  3. بايد هدفون ضد خمپاره بزند تا پرده سماخ گوشش جر نخورد .
  4. بايد تحمل كند .
* چرا احمد خاتمي امام جمعه تهران شد ؟
  1. چون وزير خارجه نميشد .
  2. چون قحطي بود ديگر هيچكس امام جمعه نميشد .
  3. چون از بچگي دوست داشت امام جمعه بشود .
  4. چون امكانات نبود .
* فرق احمد خاتمي با بقيه امام جمعه ها چيست ؟
  1. خطبه ها را در گوش آدم فرو ميكند .
  2. خطبه ها را در آدم فرو ميكند .
  3. خطبه ها را فرو ميكند ؟
  4. در خطبه ها از فرو كردن دفاع ميكند .
* چرا هر كي جمهوري بخواهد دشمن ما و اسلام است ؟
  1. چون همه جمهوري ميخواهند .
  2. چون هيچكس ما و اسلام نيست .
  3. چون ما در اسلام ما ما ميكند .
  4. چون احمد خاتمي دوباره خطبه خوانده .
* خطبه هاي احمد خاتمي را كي گوش ميدهد ؟
  1. همانهائي كه با اتوبوس مي آورند .
  2. ما و اسلام .
  3. يكي از عمه هايش .
  4. كلاغهاي ميدان انقلاب درحاليكه فكر ميكنند خرس حمله كرده دارند فرار ميكنند .
* نتيجه خطبه خواندن احمد خاتمي اصولاً چيست ؟
  1. همه براي جلوگيري از شروع جنگ جهاني زحمت ميكشند .
  2. همه يك هفته براي توضيح دادن درباره خطبه ها زحمت ميكشند .
  3. همه طنز مي نويسند زحمت ميكشند .
  4. همه شكمشان كار مي افتد زور ميزنند زحمت ميكشند !

#509

مباركه ! جايزه سازش نوبل را هم بدهيد به همين اوباما !
.

نظر به اينكه انگار هر سال قرار است اين جايزه صلح نوبل براي ما شر بشود و ايندفعه با نهايت حق كشي اين جايزه بي اهميت را بجاي خالد مشتعل داده اند به اوباما عكس العمل تعدادي از شخصيتهاي مهم جهان كه طبيعتاً اركان جمهوري اسلامي هم هستند در زير مي آيد :

مموتي : تا آخر هفته 32 تا نامه تبريك مي نويسد براي اوباما بعد كه به هيچكدامش جواب نميدهد ميرود در جمع عشاير غيور چادر ملو ميگويد از ساعت چند تا حالا اينجائيد ؟ ... ده ؟ ... نه ؟ ... هشت ؟ ... خسته شديد ؟ ... كي خسته شد ؟ (دشمن) دشمن كيه ؟ (طبيعتاً امريكا) بعد مردم نيم ساعت ميگويند مرگ بر امريكا . در اين سفر ضمناً يك واحد مرغداري با ظرفيت دويست تخم مرغ كه قرار است دو سال ديگر ساخته بشود افتتاح ميشود . در اين مراسم وزراي بهداشت ، كشور ، صنايع ، نيرو ، دفاع ، اطلاعات ، رفاه ، بازرگاني ، اقتصاد ، خارجه ، نفت ، رئيس فدراسيون جودو ، حسين رضازاده ، مشائي ، و چندتا خانوم محترم ديگر نيز حضور داشتند . در پايان به حاضرين نفري شصت و سه هزار تومان سهام داده ميشود .

رهبري : نماز جمعه هفته بعد را شخصاً اقامه ميكند و براي اينكار از ورامين و اسلامشهر و رباط كريم و چهاردانگه و رودهن و بومهن و شهرك پرديس با اتوبوس آدم مي آورند تا به دنيا ثابت بشود كه چطور جايزه صلح نوبل را ميدهند به اوباما ولي رهبري اينهمه طرفدار دارد ؟ بررسي اينكه خب اين چه ربطي دارد فعلاً از حوصله همه خارج است و هيچكس جواب نميدهد . همين باعث ميشود كه احمد خاتمي در نماز جمعه هفته بعد سكوت دنيا را در برابر عظمت جمهوري اسلامي نشانه ذلت اسرائيل بداند و بر لزوم برخورد بي رحمانه با اغتشاشگران توسط قوه مستقل قضائيه تاكيد كند .

لاريجاني : بلافاصله با هواپيما ميرود سودان و چند تفاهم نامه همكاري در تمام زمينه هاي آبرساني ، برق كشي ، موبايل ، اينترنت ، ساخت مدرسه ، آپارتمان سازي ، آسايشگاه رواني ، وام ازدواج ، بيمه عمر ، كمك هزينه اشتغال ، سرپرستي اطفال امضاء ميكند . وي در بازگشت به جهان "هشدار باش" ميدهد و يك چيزهائي هم درباره سياست بيل و هويچ و نخود سياه و قوطي بگير و بشين و كلاغ پر تف ميدهد و از كروبي ميخواهد كه مستندات خود را شب بياورد باغ باقالي . نمايندگان با شعار مرگ بر امريكا يك بيانيه شديداللحن عليه ساسيت خارجه امريكا صادر ميكنند كه بجز احمد توكلي بقيه آنرا امضاء ميكنند . بعد از يك هفته سر و صدا در مورد امضاء نكردن توكلي آخرش معلوم ميشود كه توكلي اصلاً خودش آن بيانيه را نوشته .

صدا سيما : با يكي از كارگران شركت جنرال موتورز مصاحبه ميكند و معلوم ميشود كه وضع حقوق بشر امريكائيها نسبت به قبل خيلي بدتر شده . بعد تصاويري از چند نفر در حال قدم زدن و بستني خوردن در پارك ژوراسيك نشان ميدهد و با يكنفر كه انگليسي را بصورت حلقي تلفظ ميكند مصاحبه ميكند و او ميگويد كه دولت امريكا سه ماه است كه خانه اش را بيخود و بي جهت با لودر خراب كرده و بچه اش را به زور از مدرسه درآورده و خودش هم الآن تمام انواع آنفولانزا را دارد و دويست هزار تومن هم بدهكار است . يك رهگذر كه نخواسته بود چهره شطرنجي اش فاش بشود اين مطلب را دقيقاً تائيد ميكند و به نمايندگي از ملت تحت ستم امريكا از دولت اوباما ميخواهد بجاي كشتار ملت مظلوم افغانستان پروژه ساخت بمب اتم را متوقف بكند . بمدت يكهفته همه به اينكه ملت در امريكا بجاي دلار ، تومان خرج ميكنند ميخندند ولي ضرغامي به روي خودش نمي آورد .

حسني : من نمي فهمي اين نوبيل ديگه كيمدي ؟ خودش ميرفتي بيمب ديناميتي توليد ميكردي حالا صلح ميكني ؟ من ميگويم اشـّك ! تو گلط ميكني ! بي من خشم جمع ميشي با كفش به اسرائول پرت بكني تو بجاي اينكارا برو زنت جمع كن به ايسلام ضربه ميزني . آخه مگي سياه پوست جايزه ميگيري ؟ هرچي ميكشي از اين قيشر دانيشگاهي !

2009/10/08

#508

حرف بزن فاطی بتركون ؛ تو ميتونی فاطی من مطمئنم !
.

ديدي چه خاك بر سر شدي فاطي ؟ ديدي اينهمه گيس خودت را كشيدي باز هم اين معجزه هزاره هاي بعدي هيز بازي درآورد هلو را برداشت شفتالو را آورد كابينه ؟ ديدي با اينهمه مايه خالي آخر غلام را خانه نشين كرد تو ماندي و هشت تا نون خور بدون دويست و پنجاه تا شغل بابا . ديدي كه اين آخر تو را به رختشوئي كهنه ي ريده يچه ي مردم مي اندازد ؟ ديدي جنبه نداشت كه اينهمه برايش لاو تركاندي الآن لاسش را با زن رئيس جمهور كومور ميزند دعوتش كرده ايران ؟ ديدي چه تند تند براي سيپي ليوني جواب ميفرستاد ولي سر ساركوزي كه ت اش دسته دار بود گفت اين جواب دادن ندارد ؟ ديدي چطوري ريد به مواضع هسته اي اش بي غيرت آمار سوراخهاي تو را هم داد به البرادعي و هيئت همراه براي بازبيني ؟ ديدي چطوري يك عمه اسرائيلي پيدا شد برايش كه آبجي يكي از پدرهايش است كه چند دفعه ختم گرفته ؟ حرف بزن فاطي ، تو ميتوني . من بتو ايمان دارم فاطي !

فاطي جان ! ديدي وقتي رفته بودي پشت ديوار موسوي ماشين سواري ما فكرهاي بد بد كرده بوديم همين ميرحسين وطن فروش خشتك ما را بخاطر تو سرمان پرچم كرد ولي اين بي غيرت به روي خودش هم نياورد ؟ ديدي اينهمه جر به خودت وارد كردي كه با امريكا رابطه نامشروع برقرار نشود الآن امريكا دارد با مموتي از بالا سلام عليك ميكند از پائين رفت و آمد ؟ ميداني الآن چقدر پول بخيه ات ميشود ؟ ديدي تا سر و صدا شد اول از همه براي خر كردن من و تو گشت ارشاد را جمع كرد الآن ناموس مردم دارد دور ميادين همينطوري باد ميخورد بي سر خر ؟ ديدي اينهمه از پهلوي شكسته ي بي بي خون درآوردي كه اسلام به خطر نيفتد الآن اسلام خودش دارد همه چيز را به خطر مي اندازد ؟ ديدي اين بي شخصيت ارزش اينهمه لاو چشم خواهري تو را نداشت تا رفت امريكا براي نامحرم دست تكان داد خنديد باي باي كرد بي هويت ؟ حرف بزن فاطي ! نه فاطي تو ميتوني . مطمئنم كه تو ميتوني فاطي !

ديدي فاطي جان ؟ ... چي ؟ ... نديدي ؟ ... كوري فاطي ؟ نديدي كه تا بچه را ول كردي چند وقت است حرف نميزني ده تا رهبر لازم دارد تا جمعش بكند هر دفعه ؟ نديدي كه يك تار موي تو را كه غلام هم نديده به صدتا زلف بور روسها ميفروشد تازگيها ؟ نديدي وقتي سر انتخاب وزرا كه ميخواست در واحد خواهران بشوتد چطوري آن نوك دماغ تو را كه بعضي وقتها ناغافل از چادر بيرون مي ماند چيد انداخت جلوي سگ ؟ جدي كوري فاطي نديدي ؟ فداي اين سرم كه نديدي فاطي . به چيزهاي مختلفم كه نديدي فاطي . به چند ور كه نديدي فاطي . ولي تو ميتوني فاطي . تو حتماً ميتوني . حرف بزن فاطي قيامت كن غوغا كن صدايت را به گوش همه برسان . ميگم حرف بزن خره سوژه نداريم ما !

2009/10/07

#507

با رأي 63 درصد داوران جايزه صلح نوبل به مموتي رسيد !
.

هيئت داوران اعلام كرد از آنجا كه جايزه صلح نوبل به گفته خاتمي "صرفاً يك جايزه سياسي است" درحاليكه اول قرار بود يك جايزه صرفاً ورزشي باشد و عموماً فقط به همين ايرانيها و افريقائيها تعلق ميگيرد و نيز از آنجا كه امسال تمام واجدين شرايط دريافت اين جايزه در ايران همه شان الآن يا زندان هستند يا قبرستان يا توي راه يكي از اين دو جا و افريقائيها هم كه تمام مشكلاتشان در چهار سال گذشته كاملاً حل شده و كسي كاري نميكند كه نوبل هم بگيرد و نيز با توجه به اينكه اگر در قبرس يك خر سواري به مموتي جايزه بدهند راه مي افتد دور كهكشان راه شيري سفر استاني اين پيروزي را جشن هسته اي ميگيرد ولي اگر به شيرين عبادي نوبل بدهند شب چند نفر را ميفرستد دم خانه كتكش بزنند لذا با رأي شصت و سه درصد داوران بلكه يه خورده هم بيشتر اين جايزه امسال به مموتي رسيد .

هيئت داوران همچنين از تلاشهاي بي وقفه مموتي براي ايجاد صلح در فلسطين از طريق جنگ در خاورميانه تشكر كرد . اين هيئت افزود وجداناً تابحال اينجوريشو ديگه نديده بوديم كه يكنفر براي ايجاد صلح مردم يكجا بزند خشتك مردم خودش را عمامه كند بكشد سرشان . در ادامه گزارش همچنين از تلاشهاي شبانه روزي مموتي براي حفظ جان گروه سني الف غزه از طريق كشتن تمام گروههاي سني ايران تقدير شد . هيئت نظارت استصوابي بر داوران نيز لوح فشرده ميمون بلورين به جهت كشف راهكارهاي جديد براي ايجاد صلح در منطقه از قبيل بطري ، آلات مصنوعي ، ادوات دراز و ساير چيزهاي فرو رونده با وازلين را به مموتي داد . به همين مناسبت تعدادي از حاضران بدليل بستن تمام روزنامه هاي ايران براي انتشار يك زورنامه در دولت قانوني حماس نيم ساعت دست زدند . اين افراد كه عادتاً در حال ترك سالن هم بودند با ابراز خوشحالي مموتي را بخاطر فروختن نفت كشورش براي تامين مخارج انتخاب دختر شايسته در فلسطين ستودند .

با اهداء اين جايزه نام آلفرد نوبل كه خودش برانداز بود بتنهائي در ليست گروههاي تروريستي جهان قرار گرفت . مموتي با بيان اينكه قبلاً در ونزوئلا هم از اين كارها كرده بودند جايزه خود را با سطل به چاه جمكران تقديم كرد . دبير جشنواره نوبل با تائيد اين مطلب افزود همه براي مال و مقام ميجنگند مموتي فقط براي عزت و شرف و آبرو . وي گفت البته تعجبي هم ندارد چون هر كسي براي چيزي كه ندارد مي جنگد !

2009/10/06

#506

آقاي رادان ! زائيدن تو هم از يك اشتباه كوچك شروع شد !
.

با توجه به اينكه چند روز است دردسردار رادان گفته "كهريزك يك اشتباه كوچك بود" براي تعداد هنگفتي از شما عزيزان سوال پيش آمد كه اگر اين اشتباه بزرگ ميشد آنوقت چه خاكي سرمان شده بود ؟ تعدادي از پاسخهاي ما عزيزان بصورت بيست سوالي در زير مي آيد ليكن چون الآن يك نصف شب است و ما تمام فكرمان پيش فرهاد است اين بيست سوالي پانزده تا سوال بيشتر ندارد :

اگر كهريزك يك اشتباه بزرگ بود چي ميشد ؟
  1. آنوقت بجاي بطري ، بشكه به ما فرو ميكردند ؟
  2. آنوقت خروس تخم ميكرد ؟
  3. آنوقت بجاي تعطيل كردن بايد مي كوبيدند پرورشگاه ميساختند ؟
  4. آنوقت بجاي مننژيت همه ايدز ميگرفتند ؟
  5. آنوقت رأي ما را شبها حتماً پس ميدادند ؟
  6. آنوقت جمعيت ايران از چين بيشتر ميشد ؟
  7. آنوقت رهبري براي فلسطين پيام ميفرستاد ؟
  8. آنوقت مموتي ميگفت در ونزوئلا هم همينطوري شده بود قبلاً ؟
  9. آنوقت 20:30 با ندا آقا سلطان هم مصاحبه ميكرد ميگفت ديدي زنده است ؟
  10. آنوقت به خواهر مادر همين رادان بيشتر التفات ميشد ؟
  11. آنوقت طائب را بجاي پانسمان بستري ميكردند ؟
  12. آنوقت كروبي بيشتر مدرك دروغ جمع ميكرد ؟
  13. آنوقت مرتضوي ميشد وزير بهداشت ؟
  14. آنوقت من الآن بجاي وبلاگنويسي داشتم اعتراف ميكردم ؟
  15. آنوقت همينجوري ميشد كه الآن شده ؟

لطفاً پاسخ صحيح خود را الي يك هفته داخل پاكت به خيابان پاستور ببريد و پول بگيريد . چنانچه دلتان نخواست بجاي پاسخ صحيح داخل پاكت فحش ناموس بنويسيد و در هر حال بازم پول بگيريد !

#505

اي سردار نقده ! بطري طائب اِنقده ، مال تو چقده ؟!
.

اينجانب سردار محمد رضا نقدي طي يك عمليات انتحاري در عراق بدنيا آمدم . پدرم وقتي متوجه شد كه من استعداد سردار شدن دارم منرا به ايران آورد و ده سال بعد فارسي هم ياد گرفتم . مثلاً الآن بلدم به فارسي بگويم ارواحنا له الفدا . خانه ما در عراق البته تا خانه باباي شاهرودي اينا دوتا كوچه فاصله داشت ولي تا خانه باباي لاريجاني اينا همش سه ايستگاه راه بود . چه خوب شد كه باباهاي ما همانموقعها ما را آوردند ايران هر كدام يك گهي شديم وگرنه در عراق هيچ گهي نميشديم . در زمان جنگ تحميلي كه اين بعثيهاي نامرد اگر ميگرفتند يا ميكشتند يا كارهاي بد بد ميكردند البته منرا كشتند . هنوز خودم نميدانم كه موقع جنگ در كجاي نور عليه ظلمت بودم ليكن احتمال ميرود همانجائي بوده باشم كه مموتي هم كه آنموقعها هنوز عمه اش در اسرائيل پيدا نشده بود بوده . سپس مدتي گم شدم و هيچكدام از حوادث تروريستي در هيچ جائي كار من نبود . بنده از سال هفتاد و هشت ناگهان روئيده شدم و چون خيلي عاشق ولايت ميباشم يكروز عطا مهاجراني و عبدلله نوري را در نماز جمعه گرفتم زدم . بنده زورم زياد بود و اين شد كه هجده تير همان سال هم يك عده را دراز كردم . خدا رحمت كند اين شعبان بي مخ را كه آنموقعها مد شده بود . از همانموقع با ذوالقدر رفيق شدم و بالاي ميدان فلسطين براي خاتمي مسلسل كاشتيم . ما يك گروه بوديم كه به همه چيز فشار ميداديم . چه روزهائي بود يادش بخير ...

بعد از آن يكبار رفتيم شهرك غرب پولهاي يكنفر از مرفهين بي درد را به نفع مستضعفين دزديديم و اينجور كه ميگويند به خانم هم تجاوز كرديم در رفتيم . از آنموقع تا حالا تقريباً سه ميليون نفر از من شكايت كرده اند كه چون قوه قضائيه مستقل است چيزي را نتوانستند بخورند . رهبري كه ديد من خوب تجاوز ميكنم منرا فرمانده بسيج مستضعفين كرد و من هي مستضعفين را براي دزدي بسيج ميكردم . يكبار هم حوالي پونك توسط پليس دستگير شديم كه بعداً معلوم شد داشتيم رد ميشديم اشتباهي شده ما پليس را دستگير كرديم و پرونده اش توي دفتر اين كروبي هنوز موجود است . بنده فقط متهم به صد تا قتل هستم كه باز چون قوه قضائيه مستقل است پرونده را الآن گذاشته اند توي كشو . يكبار كه كار من به دادگاه كشيد معلوم شد اين محسني اژه اي الدنگ دهن لق پشت ماجرا بوده بعد معلوم شد ما يكنفر دو نفر نيستيم يك لشكريم همه مان مخلص خدا كه من همه را بسيج ميكردم . كار داشت به خود رهبري ميكشيد پرونده را زدند تو سر قاضي گفتند بيشعور ! ميگويند من بعداً قاضي پرونده را كشتم كه البته دروغ است . بعد از اينكه مموتي با رأي زنده و مستقيم ملت ايران روي كار بقيه دنيا آمد من شدم رئيس مبارزه با قاچاق و اينجور چيزهائي كه خيلي وارد بودم . بنده هنوز خودم هم نميدانم مبارزه با قاچاق كالا چه ربطي به يك سردار دارد ولي اينجا همه چيز به سردارها ربط دارد . بعداً كه اشتباهي اسم شركت بهزيست بنياد را كه مثل بقيه قاچاقچي ها هيچ جوري هيچ ربطي به هيچ جاي سپاه ندارد رو كردم با توجه به خدمات ارزنده ام فوراً منرا از آنجا كشيدند پائين و چون اگر بيكار مي ماندم ممكن بود خداي نكرده با كسي درباره چيزي حرف بزنم و طائب هم قيمت بطري را در بسيج گران كرده بود الآن بجاي اون فرمانده بسيج شدم . خودمانيم از وقتي كه از عراق آمده ام اولين بار است كه در يكجائي كار ميكنم كه به سردار بودن ربط دارد !

2009/10/05

#504

هرچی جواد مواده ، با احمدی نژاده !
.

با كمال خوشحالي جواد لاريج انگيز كه با دكتراي راستكي همان كارهائي را ميكند كه بقيه با دكتراي الكي ميكنند در هفته اخير بعد از قرنها دوري از غار بمدت نامحدودي حرف زد و فحش خورد و هو شد و در آخرين اظهار نظر جدي اش كه اسباب خنده زياد شد گفت "نزديك انتخابات مش تقي و مش قنبر و مش حسن مي نشينند ميگويند كي رئيس جمهور بشود" . بدينوسيله ما ضمن تائيد نقش سازنده همه گونه مش تقي و مش قنبر و مش حسن در انتخابات از كلام اين حيوون خدا نتايج ارزنده اي گرفتيم كه اگر همينطوري قرار به كار مفت باشد چندتايش را بيشتر در زير نمي آوريم :

  1. براندازي از شهر يه تيكه كشيد به ده جواد اينا . همين مش تقي و مش قنبر و مش حسن يكيش .
  2. به بركت نظام غير از جواد و فك و فاميلش بقيه داهاتي هم همه سياستمدار شده اند . مش تقي و مش قنبر و مش حسن نزديك انتخابات مي نشينند ميگويند كي رئيس جمهور بشود بي چشم و روها .
  3. در تمام انواع براندازي نزديك انتخابات ملت مي نشينند ميگويند كي رئيس جمهور " نشود " اينجا مش تقي و مش قنبر و مش حسن مينشينند ميگويند كي رئيس جمهور " بشود " . اين جواد هم خيلي باحاله ها !
  4. اگر مش تقي و مش قنبر و مش حسن نزديك انتخابات نمي نشستند بگويند كي رئيس جمهور بشود الآن جواد داشت درباره شان دقيقاً همين حرفهائي را ميزد كه همين حالا هم ميزند . اين جواد فقط يك كمي عينك و ريختش ناجوره وگرنه خوديه !
  5. چند جور داهاتي داريم : جواد و علي و صادق ، مش تقي و مش قنبر و مش حسن . اولي ها گاوشان را در لاريجان فروختند آمدند گوساله شان رئيس جمهور شد دومي ها گاوشان را هنوز دارند گوساله شان هم الآن دارد همانجاها ميچرد .
  6. اين مملكت از بيخ يكي مال پابرهنگان است يكي قوم و خويش همين جواد . مش تقي و مش قنبر و مش حسن خيلي راحت مي نشينند ميگويند كي رئيس جمهور بشود بعد كه نميشود جواد و فك و فاميلش ناراحت ميشوند .
  7. در جمهوري اسلامي چند جور صاحبنظر داريم : حاجي آقا ، كربلائي ، مشتي ، جواد . نزديك انتخابات حاج آقا به كربلائي ميگويند چي به چي است مشتي هم حرف بيخود ميزند جواد هم كه سر جهازي وسط همه حرفها هميشه هست .
  8. دموكراسي يعني همين . نزديك انتخابات مش تقي و مش قنبر و مش حسن مي نشينند ميگويند كي رئيس جمهور بشود . اگر نميشود لابد 63 درصد آدم مشتي ديگر در اين مملكت داشتيم و خبر نداشتيم ولي جواد خبر داشت .
  9. ترتيب انتخاب رئيس جمهور اينجوري است : نزديك انتخابات جواد به علي ميگويد يك قانونهائي بگذارد كه آدم مش تقي و مش قنبر و مش حسن رئيس جمهور نشود وگرنه صادق بندازدشان زندان .
  10. اينها ميروند در و داهات اينهمه سيب زميني پرتقال خير ميكنند كه مش تقي و مش قنبر و مش حسن بهشان رأي بدهند بعد رأي كه نميدهند هيچي سيب زميني باغ جواد اينا را هم كوفت ميكنند بي خانواده ها .

*** پنج سوال بنيادي كه دنيا را تكان داد :

سوال : منظور جواد از مش تقي و مش قنبر و مش حسن چي بود ؟
جواب : الدنگ ! "چي" چيه ؟ منظور جواد "كي" بود . ضمناً منظورش هركي بود مش تقي و مش قنبر و مش حسن نبود . اون "چي" خودش فهميد كه يعني "كي" .

سوال : چرا مش تقي و مش قنبر و مش حسن نزديك انتخابات نشستند گفتند كي رئيس جمهور بشود ؟
جواب : خب چيكار ميكردند بدبختها ؟ اينجا ايران است ملت بيكار كه ميشوند مي نشينند براي خودشان رئيس جمهور انتخاب ميكنند . غلط كرده اند مگه به حرف ملته؟

سوال : مش تقي و مش قنبر و مش حسن بعد از انتخابات چيكار كردند ؟
جواب : بعد از انتخابات بخاطر اين حرفهائي كه قبل از انتخابات نشسته زده بودند رفتند زندان الآن وايسانده اند من ديگر نفهميدم دارند چيكار ميكنند . احتمالاً خودشان كاري نميكنند ولي دارند باهاشان يك كارهائي ميكنند بي ادب !

سوال : جواد از كجا فهميد مش تقي و مش قنبر و مش حسن نزديك انتخابات نشستند گفتند كي رئيس جمهور بشود ؟
جواب : من بهش گفتم ! بي شخصيت يك نگاه به نمره عينك جواد بكن بعد از اين سوالها بپرس . بيخودي كه لنز شماره بيست و پنج وصل نكرده به آن دسته عينك . خب باهاش همين چيزها را مي بيند .

سوال : جواد با عينك نمره بيست و پنجي كه دارد ديگه چي ها مي بيند ؟
جواب : ميگيرم ميزنمتا !

2009/10/01

#503

جمعه با fair play بشوتيم زير طاق دروازه نظام !
.

با توجه به سبز بودن چمن استاديوم و همرنگي آن با پيراهن تماشاگران ، فردا عصر در صورت عدم اختلال ماهواره ي تهران بدليل بارش برف سنگين در اردبيل گزارش زنده و مستقيم بازي پرسپوليس و استقلال ترجيحاً توسط يك اسكلي مثل خياباني به اين شكل از محمودويزيون ارائه خواهد شد :

بينندگان عزيز سلام عرض ... (صداي يا حسين ، ميرحسين بمدت هشت دقيقه باعث اختلال ماهواره ميشود) ضمن عرض پوزش از مشكلاتي كه هميشه در پخش زنده ... (بدليل رأي مارو دزديدن ، دارن باهاش پز ميدن يكربع آواز كردي پخش ميشود) به بازي برميگرديم ... (اين شصت و سه درصد كه ميگن كوش ؟ صحنه آهسته حمله بيست دقيقه پيش بيست دفعه پخش ميشود) در سال الگوي مصرف ... (تماشاگرنماها ميگويند خامنه اي قاتله ولايتش باطله و مزدك ميرزائي در استوديو درباره نحوه داوري از كارشناس برنامه _ ترجيحاً يك اسكل ديگري مثل مايلي كهن _ سوال ميكند) هيچ گلي رد و بدل نشده و بازي همچنان دو هيچ ادامه دارد ... (موج مكزيكي با آهنگ يار دبستاني شروع ميشود و دوربين نيمكت ذخيره هاي بازي تراكتورسازي را نشان ميدهد) كريم باقري مشغول گرم كردن ... (ضد شورش از آن گوشه وارد سكوها ميشود و بيست و پنج نفر را دستگير ميكند) واقعاً جاي تاسف دارد كه برخي ها ... (خياباني حيا كن ميكروفونو رها كن باعث سرفه شديد خياباني ميشود)

بين دو نيمه اجراي برنامه متنوع چتر بازي بدليل لغزنده بودن جاده هراز لغو ميشود

با سلام بنده جواد خيا ... (هرچي جواد مواده با احمدي نژاده و تصاوير ارزنده اي از جشن نيكوكاري پخش ميشود) نيمه دوم با كمي تاخير به علت ... (تا احمدي نژاده هر روز همين بساطه و بنا به اعلام خياباني همكاران بشدت مشغول رفع مشكل پارازيت ماهواره ميشوند) تعدادي از تماشاگران بطور ايستاده ... (ما اهل كوفه نيستيم پول بگيريم بايستيم . خياباني توضيح ميدهد كه صداي برخي تماشاگران خارجي عين همين فارسي خودمان ميماند درحاليكه دارند خارجي حرف ميزنند ها !) و اين بازيكن بدليل تكل خشن از زمين اخراج ميشود ... (بعداً معلوم ميشود كه دستبند سبز بسته برده اند پدرش را دربياورند . مشروح اعترافات هر شب از بيست و سي يا بعد از خبر سراسري) كم كم به لحظات پاياني بازي نزديك مي شويم ... (حالا نيم ساعت مونده ها) شوت سركش اين بازيكن از كنار ... (يك شانه تخم مرغ كه بطور سركش شوت شده از كنار جايگاه رد ميشود و ماهواره دوباره اختلال پيدا ميكند) حساسيت بازي بين بيننده ها ... (ناگهان سيستم پال به سكام تبديل ميشود و تصاوير بطور سياه و سفيد پخش ميشود ولي هيچكس به گيرنده هاي خود دست نميزند همه ميگويند : حالا پدرسگها رو ببين ميخوان سبزها رو نشون ندن ها !) حماسه حضور در ورزشگاه ... (ادامه برنامه بدليل رسيدن به اوقات ملكوتي اذان مغرب در ساعت سه بعد از ظهر بطور زنده و مستقيم به ساعت 11 شب دوشنبه موكول ميشود . خياباني ضمن التماس دعا تقاضا ميكند در سال الگوي مصرف با خاموش كردن تلويزيون و خصوصاً اتو گامي هر چند كوچك همه بروند جلو !)

ساعت پنج بعد از ظهر خبرگزاري فارس مي نويسد حدود بيست نفر اغتشاشگر بطور ميليوني قصد بر هم زدن نواميس مردم در ورزشگاه را داشتند و يك سردار سپاه كه بعد از پخش برنامه راديو جوان هنوز غسل بهش واجب نشده در مصاحبه خود ميگويد كه سه ميليون ساواكي در ورزشگاه جمع شده بودند و ناگهان غسل واجب ميشود ! به همين مناسبت مردم بمدت يك هفته فقط در مورد حماسه استاديوم آزادي حرف ميزنند و قضيه مذاكرات امروز 1+5 با جليلي دوباره همينطوري خنده خنده چسمال ميشود ميرود پي كارش !