یک هواپیمای خوب چطوری سقوط بکند که ما گرفتار نشویم؟!
هواپیمای شرکت آلمانی جرمن وینگز در جنوب فرانسه سقوط کرده و تا این لحظه مشخص شده که کمک خلبان درب کابین خلبان را عمداً از پشت بسته و خلبان را عمداً به کابین راه نداده و هواپیما را عمداً به زمین زده و خب این خیلی عجیب است چون در بیست سال گذشته هیچوقت نشده که یک هواپیما در اروپا و امریکا سقوط بکند و چند نفر در یک جای دیگری تکبیر نگویند.
از همینجا ما از خلبانان شرکت جرمن وینگز عاجزانه تقاضا میکنیم از این به بعد موقع خروج از کابین به قصد قضای حاجت، حتماً با خودشان کلید هم ببرند یا ترجیحاً یک لنگه دمپایی لای درب کابین خلبان بگذارند که موقع برگشتن خودشان و ما را گرفتار نکنند.
بدبختانه دو نفر از کشته شدگان این حادثه هم طبق روال ایرانی بودهاند و خبرنگار هم بودهاند و این هم خیلی عجیب است چون تا ما هواپیمای سی صد و سی داریم مگر دیوانهایم که ایرباس به این گرانی را زمین بزنیم وسط این تحریمها؟
خب الآن شکر خدا کمک خلبان ماجرا آلمانی بوده و جد و آبادش هم آلمانی بودهاند و بطور خانوادگی علاقهای هم به اسلام نداشتهاند و بالاخره یک مادر بزرگی در خانواده پدر بزرگیاش پیدا میشود که صد سال پیش هیتلر شخصاً دلش میخواسته او را بکشد و این افسردگی نسل به نسل در خانواده چرخیده تا رسیده به این و الآن اینجوری شده. بعد هم مردم به نشانه همدردی با مادر کمک خلبان همه سوار جرمن وینگز میشوند و میروند به مادر خودشان سر میزنند.
در حال حاضر چون ایرانیها پس از انقلاب شکوهمند اسلامی همچنان طبق نقشه کوروش کبیر در کشور زندگی میکنند و به همین جهت طبق نقشههای جدیدتر که ایران فقط یک گوشهای است، در کشورهای دیگر پخشند، به همین خاطر در هر جای دنیا هر بلای طبیعی و غیر طبیعی که بیاید، اگر نصف کشته شدگان ایرانی نباشند، اول از همه ایرانیها گرفتار میشوند.
الآن اگر خدای نکرده زبانم لال، کلهی این کمک خلبان یک کمی بیخودی گرد بود یا موهایش بجای اینکه سفید بشوند، سیاه شده بود یا به هر دلیلی یک کمی لهجه داشت و خدا آنروز را نیاورد که علاقهای هم به سرپا شاشیدن نداشت، ما یک گرفتاریهایی داشتیم که ظریف باید بابتش چند دفعه دیگر میرفت سوییس قدم میزد.
اول از همه مسئول کارگزینی روابط بین الملل القاعده طی یک تماس تلفنی با همتای خود در داعش، مسئولیت حادثه را گردن جبهه النصره میانداخت و بعد که متوجه میشد داعش و جبهه النصره تقریباً یکی است تلفن را با عصبانیت قطع میکرد. تمام این فعل و انفعال توسط سیستمهای شنود امریکایی ضبط میشد و دو هفته بعد یک کسخلی با یک زنبیل از واشنگتن پا میشد میرفت مسکو اعلام میکرد مدارکی دارد که نشان میدهد این وسط تلفن دوست دختر رییس جمهور فرانسه هم تحت کنترل بوده و درست درحالیکه این اتفاقات دارد میافتد و ما نه سر پیازیم نه ته پیاز، در این مدت مسافران ایرانی را بدلیل بازرسی بدنی در فرودگاههای سراسر دنیا لخت میکنند...
این تازه اول گرفتاری است!
هواپیمای شرکت آلمانی جرمن وینگز در جنوب فرانسه سقوط کرده و تا این لحظه مشخص شده که کمک خلبان درب کابین خلبان را عمداً از پشت بسته و خلبان را عمداً به کابین راه نداده و هواپیما را عمداً به زمین زده و خب این خیلی عجیب است چون در بیست سال گذشته هیچوقت نشده که یک هواپیما در اروپا و امریکا سقوط بکند و چند نفر در یک جای دیگری تکبیر نگویند.
از همینجا ما از خلبانان شرکت جرمن وینگز عاجزانه تقاضا میکنیم از این به بعد موقع خروج از کابین به قصد قضای حاجت، حتماً با خودشان کلید هم ببرند یا ترجیحاً یک لنگه دمپایی لای درب کابین خلبان بگذارند که موقع برگشتن خودشان و ما را گرفتار نکنند.
بدبختانه دو نفر از کشته شدگان این حادثه هم طبق روال ایرانی بودهاند و خبرنگار هم بودهاند و این هم خیلی عجیب است چون تا ما هواپیمای سی صد و سی داریم مگر دیوانهایم که ایرباس به این گرانی را زمین بزنیم وسط این تحریمها؟
خب الآن شکر خدا کمک خلبان ماجرا آلمانی بوده و جد و آبادش هم آلمانی بودهاند و بطور خانوادگی علاقهای هم به اسلام نداشتهاند و بالاخره یک مادر بزرگی در خانواده پدر بزرگیاش پیدا میشود که صد سال پیش هیتلر شخصاً دلش میخواسته او را بکشد و این افسردگی نسل به نسل در خانواده چرخیده تا رسیده به این و الآن اینجوری شده. بعد هم مردم به نشانه همدردی با مادر کمک خلبان همه سوار جرمن وینگز میشوند و میروند به مادر خودشان سر میزنند.
در حال حاضر چون ایرانیها پس از انقلاب شکوهمند اسلامی همچنان طبق نقشه کوروش کبیر در کشور زندگی میکنند و به همین جهت طبق نقشههای جدیدتر که ایران فقط یک گوشهای است، در کشورهای دیگر پخشند، به همین خاطر در هر جای دنیا هر بلای طبیعی و غیر طبیعی که بیاید، اگر نصف کشته شدگان ایرانی نباشند، اول از همه ایرانیها گرفتار میشوند.
الآن اگر خدای نکرده زبانم لال، کلهی این کمک خلبان یک کمی بیخودی گرد بود یا موهایش بجای اینکه سفید بشوند، سیاه شده بود یا به هر دلیلی یک کمی لهجه داشت و خدا آنروز را نیاورد که علاقهای هم به سرپا شاشیدن نداشت، ما یک گرفتاریهایی داشتیم که ظریف باید بابتش چند دفعه دیگر میرفت سوییس قدم میزد.
اول از همه مسئول کارگزینی روابط بین الملل القاعده طی یک تماس تلفنی با همتای خود در داعش، مسئولیت حادثه را گردن جبهه النصره میانداخت و بعد که متوجه میشد داعش و جبهه النصره تقریباً یکی است تلفن را با عصبانیت قطع میکرد. تمام این فعل و انفعال توسط سیستمهای شنود امریکایی ضبط میشد و دو هفته بعد یک کسخلی با یک زنبیل از واشنگتن پا میشد میرفت مسکو اعلام میکرد مدارکی دارد که نشان میدهد این وسط تلفن دوست دختر رییس جمهور فرانسه هم تحت کنترل بوده و درست درحالیکه این اتفاقات دارد میافتد و ما نه سر پیازیم نه ته پیاز، در این مدت مسافران ایرانی را بدلیل بازرسی بدنی در فرودگاههای سراسر دنیا لخت میکنند...
این تازه اول گرفتاری است!