2011/05/31

#971

حال ما دگرگون نشد ، مرگ تو رسید : تو عزت را سحابی ...


بعضی‌ها می‌میرند و عزتشان اضافه‌تر می‌شود ، بعضی دیگر هرچه بیشتر زنده می‌مانند بی‌عزت‌تر می‌شوند . بی‌عزتها که اصرار هم دارند که بیشتر زنده بمانند ، که بقایشان در هرچه بی‌عزت‌تر شدن خودشان و اطرافیانشان است ، آنهائی را که از همان اول اسم "عزت" همراهشان بوده را نمی‌بینند چون دیده شدن "عزت"ها باعث ندیده شدن خودشان است . با عزت‌ها حاضرند بمیرند ، اگر وضع دگرگون نشد ، بی‌عزت‌ها می‌کشند تا وضع دگرگون نشود . عزت‌ها برای بردن درد دختران و پسرانشان بدنبال پناهی می‌گردند بی‌عزتها خودشان درد دختران و پسران عزت هستند ...

سحابی آنروزی که در خبرگان قانون اساسی به ولایت فقیه نه گفت شایسته‌ی عزت شد . بار دیگر که در بازنگری قانون اساسی به همان اصل مسخره نه گفت عزتش بیشتر شد و آنهائی که از بیشتر شدن عزتش وحشت داشتند و هنوز هم مثل قبل از مرده‌ی عزت می‌ترسند فقط کمتر از یکسال طول کشید تا برای بستن راه هرچه عزت است زندانی‌اش بکنند و شکنجه‌اش بکنند تا به بی‌عزتی خودش اعتراف بکند . همانهائی که بعد ناچار می‌شوند که همان شکنجه‌گر سحابی را به مسخره‌ترین شکلی در حمام بکشند . سحابی ، یعنی کسی که در یک چهارم عمرش "عزت" را در زندان نگهبانی کرد و هر بار که بیرون آمد بر عزتش افزوده شده بود ...

حالا دختران و پسران سحابی مانده‌اند . آنهائی که هنوز دردشان به جائی برده نشده و "عزت"شان هر روز جریحه برمی‌داشت از آنهمه درد . که حالا یک درد بزرگتر هم به دردهایشان اضافه شده : درد از دست دادن خود عزت . خدایا حالا ما دختران و پسران عزت دردمان را به کجا ببریم ... ؟

#970

شفاف سازی تیرآهن 18 در حاملگی‌های قبل از ازدواج !

2011/05/27

#968

نفس می‌کشم پس گور پدر ولایت فقیه !


از آنجا که جوان ، سایت سپاه نوشت "نفس کشیدن بدون رضایت ولایت فقیه کاری بیهوده است" بدینوسیله ما جمعی از نفس کش‌ها که رضایت ولی فقیه چپمان هم نیست ولی تا الآن خبر نداشتیم که داریم کاری بیهوده می‌کنیم با انتشار این نامه ضمن تاکید بر مراتب بیهودگی خود و سایر همنوعانمان از آن سایت غلیظ خواهشمندیم دیگر کارهای بیهوده‌ی ما را نیز بیان نموده خانواده‌ای را از نگرانی نجات بدهد . بدیهیست که اینجانبان اگر زودتر خبر داشتیم که بیهوده نفس کشیدنمان هم باعث یکجور نارضایتی ولی فقیه می‌شود حتماً تندتر نفس می‌کشیدیم و چه بسا که دائم در حال هن هن بودیم و توی دریا و استخر هم هیچ زیر آبی نمی‌رفتیم که نکند یکوقتی کارمان بجای بیهوده خدای نکرده باهوده بشود و ولی فقیه را خوشحال بکند . طبیعیست که ما نفس کشان بیهوده بطور مادرزاد دارای یک جفت ریه می‌باشیم که سالهاست از طریق آنها در حال ناراضی کردن ولایت فقیه بوده لحظه‌ای از این امر غافل نشده‌ایم چونکه اگر نفس نمی‌کشیدیم می‌مردیم و ممکن بود ولایت فقیه خوشحال بشود .

شک نیست که اینجانبان اگر از این چیزها خصوصاً در دو سال گذشته خبر داشتیم بجای راهپیمائی و شعار و تکبیر پشت بام و امثالهم که باعث کشته و زخمی و زندان و شکنجه‌ی شما برادران شد و ما تهش مجبور شدیم محض خاطر خاتمی ازتان عذرخواهی بکنیم ، می‌نشستیم سر جایمان فقط نفس می‌کشیدیم چرا که در هر صورت هیچ قصدی جز نارضایتی ولی فقیه نداشتیم . همچنین تقاضامندیم که شما این موارد حیاتی را به پیروان آن حضرت نیز اعلام رسانی بنمائید چونکه ما مطمئنیم که الآن خیلیها همینجوری بی‌خبر دارند بدون اجازه‌ی ولی فقیه زرت و زرت نفس می‌کشند و ممکن است علیرغم میل باطنی ولایت فقیه را ناراضی بکنند ولو اینکه برای رضایت مشارالیه صد دفعه هم با موتور ریخته باشند ملت را چماق‌ورزی نموده باشند . البته با توجه به نحوه‌ی استنشاق پیروان ولایت ، شما دقیقاً مشخص نکرده‌اید نفس کشیدن فقط از بالا بیهوده است یا اینکه اگر طبق روال برادران گمنام کسی هم از پائین نفس کشید باز هم یک کار بیهوده کرده . در پایان از طرف ما به ولایت فقیه بفرمائید که خ.ره ! ملتی که حتی با نفس کشیدنشان می‌خواهند تو را ناراضی بکنند جداً چه اصراری داری که همینجوری به زور ولی فقیهشان بمانی ؟!

2011/05/26

#967

بخدا همایش "جایگاه زن در اندیشه آیت الله خامنه‌ای" تشکیل شده !


باور کنید منهم اول خیال کردم که خبرگزاری فارس جدیداً یک ستون طنز به سایتش اضافه کرده ولی بعدش که سی دفعه خبر را بالا تا پائین خواندم دیدم نخیر ! موسسه "معهد المعارف الحکمیه" آنهم در لبنان با مشارکت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی جدی جدی همچین همایشی را برگزار کرده و تازه رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی هم در همین همایش گفته است "زن را نباید از فعالیتهای علمی و اجتماعی محروم کرد" . به همین مناسبت و حالا که قضیه جدی است ما هم برایمان یک سوالی پیش آمد که بطریقه بیست سوالی به آن جواب می‌دهیم :

اندیشه‌ی آیت الله خامنه‌ای دقیقاً کجاست و جایگاه زن از نظر ایشان مشخصاً کجای اندیشه‌شان است ؟
  1. اندیشه‌ی ایشان طبقه‌ی بالاست ولی چون طبقه‌ی بالا نامحرم زیاد نشسته جایگاه زن طبقه‌ی پائین است ؟
  2. اندیشه‌ی ایشان همانجائی است که اوضاع را این ریختی کرده تو خودت تا تهش برو ببین سر جایگاه زن چه بلائی آورده ؟
  3. اندیشه‌ی ایشان دم جایگاه خودشان است فکر می‌کند اگر زن هم همانجا باشد خیلی جایگاه بالائی دارد ؟
  4. اندیشه‌ی ایشان الآن خیلی شلوغ است حالا سر فرصت یکجائی هم برای جایگاه زن پیدا می‌کنیم فعلاً به همایشمان برسیم ؟
  5. اندیشه‌ی ایشان را جن برده وقتی داشت می‌برد جایگاه زن افتاد یکجائی که نمی‌دانیم کجاست ؟
  6. اندیشه‌ی ایشان اتفاقاً در همان لبنان است یه کمی بگردی جایگاه زن را هم همان اطراف پیدا می‌کنی ؟
  7. اندیشه‌ی ایشان مهم نیست که کجاست تو نگاه کن ببین خجسته خانوم کجا نشسته ؟
  8. اندیشه‌ی ایشان الآن دقیقاً معلوم نیست که علی الحساب به اندیشه‌ی کی نزدیکتر است طرف را پیدا کن جایگاه زن هم پیدا می‌شود ؟
  9. اندیشه‌ی ایشان همانجائی است که زنها را از ماشین پیاده می‌کنند ببینند جوراب پایشان هست یا نه فقط بخاطر مواظبت از همین جایگاه زن ؟
  10. اندیشه‌ی ایشان را درست خبر نداریم ولی اندیشه‌ی اطرافیان ایشان اتفاقاً همش مشغول زن است بالاخره یک جایگاهی هم برایش دست و پا می‌کنند ؟
  11. اندیشه‌ی ایشان را ولش ! لبنان اینهمه اندوه دارد تو درست وسط اندوه همایش گذاشتی داری دنبال جایگاه زن می‌گردی الاغ ؟
  12. اندیشه‌ی ایشان دقیقاً همینجاست که رایزن فرهنگی‌اش گفته زن را نباید از فعالیتهای علمی و اجتماعی محروم کرد و اتفاقاً اصلاً هم محروم نمی‌شود ؟
  13. اندیشه‌ی ایشان هم عین الباقی علمای اسلام همانجاهائی است که برای جایگاه زن لباس زیر می‌فروشند . حالا بیا یکساعت ثابت کن بابا منظور از جایگاه این نیست ؟
  14. کلاً جای اندیشه‌‌ی ایشان با محل جایگاه‌ ایشان زیاد فرقی نمی‌کند بیا خودمان یک جایگاه آبرومندانه برای زن پیدا کنیم ؟
  15. سوال از اولش نکته‌ی انحرافی داشت ، ببخشید چی چیه ایشان ؟!

#966

هنربندان : و لیلا را میخ زمین قرار دادیم ! (آیه سوم دست راست)

2011/05/25

#965

خاک حجازی بر سر نظام شد !


پیکر ناصر حجازی امروز در ورزشگاه آزادی تشییع و بعد در بهشت زهرا به خاک سپرده شد و در پایان ده‌ها نفر دستگیر، صدها نفر زخمی و تعداد نامعلومی نیز وسط چمن ورزشگاه بدلیل تصادف با خودروی پژو پرشیا با گلوله کشته شدند که ضاربین خودسر احتمالی و علل و انگیزه‌های این تصادف تا این لحظه مثل لحظات قبلی و لحظات بعدی بقول رادان در دست «بسسی» می‌باشند و هنوز از سرنوشت کارت بسیج مکشوفه در جیب شهدا خبر جدیدی در دست و پا نیست. در این مراسم که در سال ۹۰ اولین خودنمایی سبزها محسوب می‌شود همچنین تنی چند از مقامات کشوری و لشکری که اصولاً فرق زیادی هم با هم ندارند شرکت نداشتند لیکن در عوض تمام مقامات پلیس و نیروی ضد شورش و لباس شخصی با کله حضور داشتند. چنانچه این مراسم در هر جای دیگر دنیا غیر از ایران (تاکید می‌کنم که هر جای دیگر دنیا ، هیچ فرقی نمی‌کند، هر جا) برگزار می‌شد مقایسه‌ی اتفاقات رخ داده با ایران حتماً به این شکل بود.......... :

2011/05/23

#964

شفاف سازی woman و هومن و بهمن !

.

#963

سنگربانی که تا 62 سالگی سنگر ملی‌اش را رها نکرد ...


وقتی کسی ملی بازی می‌کند دیگر فرقی نمی‌کند که چه رنگی باشد : قرمز ، آبی و یا حتی سبز . بر خلاف اولترا سبزها که همه چیز را تک رنگ می‌خواهند و بزعمشان هیچ رنگ دیگری "حق ندارد" بازی بکند ، در یک بازی ملی "مردم" دیگر رنگ برایشان فرقی نمی‌کند . حجازی آبی بود . وقتی مراقب سنگر آبی‌ها بود خیلیها که رنگ دیگری داشتند همیشه دلشان می‌خواست که هر لحظه دستش بلغزد و سنگرش فتح بشود ولی وقتی ملی بازی می‌کرد چشم "همه" به همان دستها بود . همه پشتش بودند همانجوری که او پشت سر تمام بازیکنان زمین به فکر دروازه‌ی ملی بود . دستکشهایش را که دست می‌کرد و وسط سنگر ملی می‌ایستاد یکجوری خیال همه را راحت کرده بود . دیگر چشمها فقط به وسط میدان خیره بود . پشت سر ، حجازی ایستاده بود و این یعنی فقط به فکر فتح سنگر حریف باشید ...

حجازی تنها ورزشکار جهان است که در 62 سالگی هم به تیم ملی آمد و تا لحظه‌ی مرگش پشت همه ایستاد . در تیمی که نمادش سبز است او با همان پیراهن آبی‌اش یکبار دیگر دستکشها را دست کرد و آمد وسط سنگر ایستاد تا خیال همه از پشتوانه‌ی پشت سر راحت باشد و فقط جلو بروند . و فقط همین حضور دوباره‌اش در تیم ملی برای اولین بار در تاریخ ایران حداقل پنجاه میلیون نفر را با هم متحد کرد . چه کسی فکرش را می‌کرد که قرمز و آبی‌ها اینطور با هم یکپارچه بشوند ؟ چه کسی فکرش را می‌کرد که تمام عکسهای دست قرمزها آبی باشد ؟ اما مگر وقتی که یکنفر ملی بازی می‌کند رنگش چه فرقی دارد ؟ حالا چشمهای غمگین قرمزها هم دوشادوش آبی‌ها و زردها و سفیدها و باقی رنگها توی زمین با حسرت و افسوس دنبال جای خالی حجازی می‌گردد . او که رفت چه کسی مراقب سنگرمان باشد ... ؟

جای خالی‌ات سبز ناصر خان ...

2011/05/19

#962

شکر خدا به گه خوردن خودشان هم اعتراف کردند !


از آنجا که خوشبختانه امروز سایت سپاه طی یک هماهنگی خاص با اتحادیه تخلیه چاه که طبق روال تمام ابعاد آن بی‌نظیر بود فاش کرد که عباس غفاری از نزدیکان و طبیعتاً جنگیران احمدی نژاد "روزانه از مدفوع خشک شده‌ی خود ارتزاق می‌کرده" یا بقول همین حسن سیرابی خودمان هر روز "گه می‌خورده" ، ما ضمن تبریک این موضوع به تمامی زوایای دولت احتمال می‌دهیم اگر اوضاع همینجوری پیش برود بزودی جیره غذائی خشک بیت و دولت مطابق جدول زیر از سوی طرفین درگیر منتشر بشود :

جیره غذائی خشک رهبری :

شنبه : گه خوردن در جمع هزاران عاشق خودجوش و سوختگان و پدرسوختگان آن حضرت مبنی بر اینکه دولت و رهبری هیچ مشکلی با هم ندارند .
یکشنبه : گه مفت خوردن در اجتماع خواهران بنت خدیج سه پستون واحد مقاومت سکینه زائو و هدایت آنها به سمت راست و هویدا شدن اسرار پشت پرده و سپس دوخت و ترمیم همان پرده .
دوشنبه : گه اضافه خوردن در مراسم شب شعر "میقات با خسی به رهبری" با حضور قطعی علی معلم و غلام با تخلص شعری "حدود عادول" . در پایان این محفل استیمن کالر تمام نورانی محمدی گلپایگانی نیز گه اضافه خورده شعری را تقدیم رهبری می‌کند .
سه شنبه : گه تیلیت خوردن دسته جمعی در بیست و هشتمین سفر معنوی به قم و دیدار صمیمانه با تعداد وسیعی از مراجع ، علما و فضلا . رهبری پای سفره فرمودند تیلیت دسته جمعی می‌چسبد و به جمع حاضر که تحت تاثیر قرار گرفته بودند حالت گریه دست داد .
چهارشنبه : گه کلفت خوردن در دیدار با میلیونها نفر از نمایندگان مجلس با موضوع محکومیت جنایتهای مردم سوریه علیه دولتشان که در پایان قرار شد تمام وزراء کابینه طی سه ساعت استیضاح بشوند ولی کسی با خود احمدی نژاد کاری نداشته باشد .
پنجشنبه : گه غلیظ خوردن در جمع کارکنان قوه قضائیه و تاکید بر ارزش قضائی گه که اشتباهاً توسط منشی جلسه ارزش "غذائی" گه ثبت شد و دو روز بعد پدر نامبرده در مصاحبه با رادیو فردا اعلام کرد فرزندش را تا کمر کرده‌اند توی گه .
جمعه : گه یـّبس خوردن در خطبه‌های نماز جمعه با توسل به جسم ناقص و تصریح اینکه رهبری لحظه‌ای در برابر دولت کوتاه نمی‌آید که بلافاصله با گه خوردن حاضران بصورت شعارهای کوبنده مواجه شد و یکی از گه‌های حاضر با بلند کردن پلاکاردی که روی آن نوشته شده بود "احمدی نژاد ، گه خوردم بهت رأی دادم" توسط بقیه خورده شد .
توضیحاً اینکه معظم له مقداری از همان گه یومیه را شبها می‌گذارد روی وافور استعمال ریوی هم می‌فرماید .

جیره غذائی خشک دولت :

در مجموع دولت فقط دارای یکجور جیره غذائی خشک است که شنبه تا جمعه همانرا تناول می‌کند . دولت همچنین در زمینه‌های دسته گه پروری ، گه دسته ، گه مالی ، گه کشی ، گهی شدن ، گه تپه ، گهیدگی ، گه زدن و گه به گوری نیز به توفیقات زیادی رسیده است لیکن طی شش سال گذشته روال بر این بوده که دولت ریده رهبری جمع کرده !

2011/05/16

#960

شفاف سازی موضع دهن مموتی و برهنگان جهان !



.

2011/05/15

#959

مموتی ! انتخابات مجلس همون وقتیه که ننه‌ت ..... لا اله الا الله !


احمدی نژاد در گفتگوی تلویزیونی‌اش در مقابل سوال آلو بخارا مرتضی حیدری در مورد دخالت دولت در انتخابات مجلس گفت اصلاً انتخابات مجلس کی هست ؟ ما ضمن پاسخ به سوال این طفل معصوم در همان تیتر مطلب (لطفاً نقطه چین‌ها را خودتان به شایسته‌ترین شکل ممکن پر کنید) از آنجا که رئیس دولت خبر ندارد که انتخابات مجلس کی برگزار می‌شود لذا ترکیب قطعی مجلس آینده و تبعات آنرا را به این شرح اطلاع رسانی شفاف سازنده می‌کنیم :

رئیس مجلس : اسفندیار رحیم مشائی با حفظ تمامی 8944376236565633427 شغل قبلی
تبعات : بمدت هشت ماه کلیه‌ی عاشقان ولایت و علما و فضلا و اندیشمندان قم و کلاً هر کسی که ریش دارد و در نتیجه با امام زمان هم شخصاً در ارتباط است درباره ضد ولایت فقیه بودن مشائی حرف می‌زند بعد رهبری در جمع میلیونها سوختگان و پدرسوختگان عصمت و بکارت می‌گوید دعواها نباید علنی باشد و یکماه بعد دو جنگیر و سه طلسم وا کن و چهار کف بین و پنج ژانگولر در دولت دستگیر شده و احمدی نژاد ده روز قهر می‌کند . در زمان قهر رهبری روزی هشتاد و چهار هزار و ششصد و چهل و شش دفعه سخنرانی می‌کند تا همه بفهمند که دولت و رهبری هیچ مشکلی ندارند . بعدش هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد ، مشائی همان رئیس مجلس باقی می‌ماند و احمدی نژاد در تلویزیون می‌گوید ببخشید انتخابات ریاست جمهوری کی هست ؟

نایب رئیس مجلس : حجت الاسلام آقا تهرانی با حفظ سمت و زاپاس و سوتی‌های مربوطه
تبعات : بالاخره یک روزی می‌شود که مشائی کار داشته باشد مجلس نیاید و میکروفونش خالی باشد و چون در جائی که میکروفون مفت پیدا می‌شود آقا تهرانی حتماً باید حرف بزند و سوتی بدهد لذا همه می‌فهمند که رهبر و مموتی دیشب بیست تا جلسه داشته‌اند که در آن رهبر به مموتی دو هفته وقت داده که استعفا بدهد . بعد مموتی گفته اگر دو هفته شد و من استعفاء نکردم چی ؟ رهبری گفته آنوقت من استعفاء می‌کنم . بعد فردایش مجلس بعد از دو هفته تشکیل جلسه می‌دهد ولی ایندفعه نماینده رهبر در مجلس حاضر نمی‌شود . پس فردایش شایعه می‌شود که مشائی نماینده رهبر را از مجلس انداخته بیرون بلکه یک لگدی هم به کونش زده . طی دو هفته‌ی آینده هر روز یا نماینده رهبر می‌رود مجلس یا مشائی . مموتی در گفتگوی تلویزیونی از مجری می‌پرسد ببخشید انتخابات بعدی مجلس خبرگان کی هست ؟

نمایندگان مجلس : کلاً تمامی کسانی که اول یا وسط یا آخر نام خانوادگی‌شان یکی از عبارات آرادانی ، اصل آرادان زاده ، توابع آرادان و حومه ، آرادان یادش بخیر ، شبهای آرادان ، دو آرادان با یک بلیط و امثالهم داشته باشد .
تبعات : فردای افتتاح مجلس طرح مادام العمر شدن رئیس جمهور با هشتاد و سه فوریت نیم ساعته طرح و تصویب می‌شود . تمام حقوقدانان ایران و جهان و بقیه‌ی جاها در مورد غیر قانونی بودن این طرح که تصویب هم شده حرف می‌زنند . پس فردای همان روز تمام وزارتخانه‌ها در هم ادغام شده و وزارت ریاست جمهوری به خود وظائف الهی ریاست جمهوری اضافه می‌شود . یک روز بعد بدلیل گسترش اعتراضات و سر و صداهای مربوطه قرار می‌شود که دو هفته بعد یک نفر که بیست سال پیش با چک همچی زده تو گوش یکنفر دیگر که یارو کر شده گوشش با اسید سوراخ بشود و بلافاصله همه ول می‌کنند در مورد حیوانی بودن این عمل و نقش آن در شفای کوآنتومی جامعه صحبت می‌کنند . سه هفته بعد مموتی از مجری می‌پرسد ببخشید انتخابات رهبر بعدی کی هست ؟!

2011/05/12

#958

ببخشید، این شورا قراره هماهنگ بکنه یا هماهنگ بشه؟!


باری دیگر شورای نگهبان راه سبز با رشادت خاصی با بقیه هماهنگ شد و بمناسبت حرکت سراسری دانشجوئی ۲۵ اردیبهشت با صدور اطلاعیه‌ی نهم همان چیزهائی که دانشجویان سراسر کشور از دو ماه پیش در اطلاعیه‌های سانسور شده‌شان در جرس و رسا و کلمه گفته بودند را دوباره برای خودشان گفت. ما ضمن تقدیر از اینهمه هماهنگی که اگر نبود الآن هیچکداممان دقیقاً نمی‌دانستیم به چی باید بخندیم از همینجا از شورای نگهبان مربوطه که هنوز هیچکدامشان اسم ندارند و وقتی می‌خواهند صدایشان بکنند می‌گویند هوی! تقاضا می‌نمائیم که فقط یک کمی وقت برنامه را بیشتر بکنند و شش ماه شش ماه به تعطیلات نوروزی نروند تا بتوانند بموقع با بقیه هماهنگ بشوند و حوصله ما سر نرود. در اینجا متن اطلاعیه دهم این شورا در خصوص شرایط هماهنگ شدن با کارهائی که سبزها خودشان همینجوریش بدون نیاز به سر خر دارند می‌کنند پیشکی اینجا می‌آید. توضیحاً اینکه یکساعت پیش طائب دوباره برای ما پول فرستاد گفت اینکار را بکن گفتیم خب! ..........

#957

تقدیر اتحادیه نصابان ماهواره از عملیات جمع آوری دیش !


به مناسبت موفقیت عملیات کماندوئی پیچیده‌ی جنگی جمع آوری دیش در شهرک اکباتان که توسط نیروهای ظفرمند گردان تکاور انجام گردید اتحادیه نصابان ماهواره غرب تهران با صدور اطلاعیه‌ای مراتب تشکر قلبی خود را از این افتخار آفرینی اعلام نمودند که متن آن باور کن اینجوری بود :

از قاسم سوئیچر به کلیه‌ی واحدهای قهرمان تکاور

اینجانب از طرف خود و تمام همکارانم نهایت درودهای قلبی‌مان را از حسن همکاری شما در خصوص برخورد قانونی با پشت بامهای دشمن فرضی اعلام نموده به استحضار می‌رساند که شیتیل شما بطور شایسته‌ای نزد ما محفوظ می‌باشد . بدیهیست از بدو اتمام عملیات کماندوهای ظفرمند شما و خروج آنها از منطقه عملیاتی تلفنهای ما و همکارانمان درست از همان لحظه لاینقطع شروع به زنگ خوردن نموده و با شمار غیر قابل باوری تقاضاهای مردمی جهت نصب مجدد دیش و علم کردن بساط دریافت امواج دشمن اصلی مواجه گردیدیم که مثل سایر اقدامات این دولت در طول تاریخ بی‌سابقه بود . هم اکنون واحد لجستیک اتحادیه صنف شریف نصابان ماهواره حسب تقاضاهای مردمی سرگرم آماده سازی ادوات و استحکامات گیرنده بوده و تاکنون با تعداد هشتاد هزار دیش اعم از معمولی و آفست ، سه برابر همین تعداد ال.ان.بی ، موتور ، قیچی ، سوئیچر ، فایندر و سایر تجهیزات جنگی آماده‌ی اعزام به منطقه و شروع عملیات امداد رسانی به حادثه دیدگان و مال باختگان می‌باشد . همچنین جا دارد از فرصت استفاده نموده و همینجا از صدا و سیمای ملی نهایت تشکر و سپاس عمیقانه‌ی خود را بنمائیم که با تولید انبوه برنامه‌های سازنده باعث قحطی آنتن شاخه‌ای و گسترش استفاده از انواع دیش شده است . شک نیست که هر جای دیگر دنیا هم فقط یکی از این کانالهای ما را داشت اوضاع آنجا هم همینجوری شده بود . خداوند شما را تا می‌خواهید بتکاند !

در همین راستا گزارش نحوه‌ی انجام عملیات نیز بخدا به این شرح بود :

از : فرماندهی یگان تکاور کماندوئی هنگ زرهی لشکر سرافراز اسلام
به : فرماندهی کل قوای ظفرنمون اسلام و مسلمین

روز گذشته کماندوهای همیشه قهرمان ما در یک حمله‌ی برق آسا و غافلگیرانه از طریق یگان هلی برد به منطقه عملیاتی "والفجر لفی خسر" اعزام شده و با محاصره‌ی همه جانبه‌ی دشمن طی یک یورش برق آسا اقدام به فرود روی مواضعی که از ماهها قبل توسط گردان اطلاعات عملیات با نفوذ در لایه‌های دشمن قسم خورده شناسائی شده بود نمودند و با سیم بکسل بطرز دلیر مردانه‌ای از سراسر استحکامات سنگین دشمن آویزان گردیده خود را به تراس رساندند . در طی این ضربه‌ی چکشی ضمن رعایت کامل اصل غافلگیری و جلوگیری از فرار دیش‌ها ، تعاد صدها قبضه دیش ، هزار ارّاده ال.ان.بی ، ده هزار فروند سوئیچر و صدها هزار کیلومتر کابل کوآکسیال به اسارت قوای سرافراز اسلام درآمد که باعث اضمحلال کامل لشکر تا دندان مسلح دشمن زبون و فرومایه از بیخ و بن شد . بدیهیست این عملیات هرگز به نتیجه نمی‌رسید جز با عنایات و توفیقات و حمایتهای آقا امام زمان و بی بی رقیه و نایب بر حقش امام خامنه‌ای و روح پر فتوح امام راحل و سایر شهدای جنگ تحمیلی . به همین مناسبت و در راستای پیروزی این عملیات قهرمانانه مراسم سینه‌زنی و زنجیر زنی و گریه کنی با حضور مداحان اهل بیت عصمت و بکارت در محل لشگر تکاور زرهی ظفرنمون اسلام برگزار می‌گردد . در این عملیات متأسفانه یکی از رزمندگان اسلام در هنگام حمله‌ی رعد آسا بدلیل گیر کردن سیم زیر پایش به زمین افتاد که درجا به فیض عظیم جانبازی رسید !

2011/05/11

#956

اشرف ؛ دلم براش غش رفت !

اجتماع خودجوش میلیونها مجاهد که هنوز معلوم نیست اینها دقیقاً برای چی اینهمه مجاهدت می‌کنند با موفقیت در پاریس برگزار شد و در آن میلیونها نفر بیشتر بطور خودجوش از افریقا که قرار شد بعداً معلوم بشود که همه‌شان ایرانی هستند شرکت کردند . مریم قشنگ با حضور در این اجتماع و بای بای با جماعت خودجوشی که داشتند خودشان را برای آرمانهای سازمان جر می‌دادند به احساسات خودجوش حاضران که اگر ابراز نمیشد خشتکشان را می‌کشیدند سرشان پاسخ داد . در همین راستا در مورد کمپ اشرف واقعاً حضرت عباسی سوالاتی برایمان پیش آمد که خودمان جوابش را بطور چهار گزینه‌ای به خودمان دادیم :

یک : چرا هیچکدام از ملتهای جنایتکار تمام جهان اخبار اشرف را پوشش رسانه‌ای نمی‌دهند نامردها ؟

  1. می‌خواهند پوشش بدهند ولی کسی به اشرف راهشان نمی‌دهد .
  2. مهم نیست که یک خبرنگار خبری از اشرف بیاورد مهم اینست که خبری به اشرف نبرد یهو .
  3. چون می‌ترسند برای خبر بروند اشرف بیست سال بعد خانواده‌شان بیایند دم در بگویند جسی جان دلم برات تنگ شده .
  4. چون اشرف هم عین ایران آزادترین جای جهان است برای همین خبرها را فقط خودشان اعلام می‌کنند ولی کلاً بازم خاک بر سر تمام رسانه‌های جهان .
دو - چرا هیچکدام از نهادهای بین المللی جنایتکار جهان هیچ کاری برای انتقال ساکنین اشرف نمی‌کنند هیچی ندارها ؟
  1. چون هر کاری بلد بوده‌اند تا حالا صد دفعه کرده‌اند ولی اینها می‌گویند نخیر باید عراق را بکوبیم یک کشور جدید از اول بسازیم اسمش را بگذاریم جمهوری اسلامی اشرف .
  2. چون سازمان ملل ده دفعه خودش را جر داد آدمها را از اشرف بیرون بیاورد اینها خودشان گفتند نخیر خارج فسق و فجور زیاد است نمی‌آئیم .
  3. چون اینها هر دفعه نصف کره زمین را بعنوان عضو و هوادار بطور خودجوش عین همین پاریس جمع می‌‍کنند آدم می‌گوید واقعاً هنوز کسی در اشرف مانده ؟
  4. زوری که نیست ، نکنه می‌خواهی مادر بان گی مون هم بیست سال دیگر برود دم اشرف بگوید بنگی ، بنگی ، دلم برات تنگی ؟

سه - سازمان مجاهدین که همه‌ی جهان طرفدارش است چرا تمام کره‌ی جنایتکار زمین باهاش لجن ؟

  1. چون کره‌ی زمین خر است بیخودی با کسی که تمام جهان طرفدارش است لج می‌کند .
  2. چون سازمان مجاهدین همیشه که برای طرفداری پول نمی‌دهد بعضی وقتها هم برای لج کردن پول می‌دهد .
  3. همش تقصیر جنایتکاران رژیم دجاج آخوندی و حکومت ملایان است که به کره زمین پول می‌دهد با مجاهدین لج کند .
  4. کلاً نصف کره زمین از جمهوری اسلامی پول می‌گیرد بقیه‌اش از سازمان مجاهدین با هر دو هم لجن .

چهار – الآن من دوباره یک مطلب بر علیه مجاهدین نوشتم . از آنجا که مجاهدین همینجا بیخ گوش من در پاریس هستند خدای نکرده چه اتفاقی ممکن است منرا جوان مرگ بکند ؟

  1. بالاخره عمر دست خداست ولی ابزار دریافت عمر دست سازمان مجاهدین هم هست
  2. من از این زندگی نکبتی خسته شدم می‌خوام خودمو بطرز فجیعی بکشم بعد از مرگ هم جسد خودمو بسوزونم .
  3. خیال کردی من به این راحتی‌ها می‌میرم ؟ زکی ! قبلش حداقل شیش ماه ناپدید میشم حالا برو دنبالم بگرد .
  4. در مجموع تقریباً همین الآنشم میت محسوب میشم اگر ادعای رفاقتت میشه یه مجلس ردیف برام بگیر هی به همه الکی بگو خدا بیامرز خیلی آدم خوبی بود !

2011/05/10

#955

نامه سرگشاده امامزاده شفتعلی به مناسبت کشف خودش !


به میمنت و تندرستی مدیر کل اوقاف مازندران از "کشف" سی و دو امامزاده‌ی جدید در استان خبر داد . ما ضمن خوشحالی وحشتناک از "کشف" این امامزاده‌های جدید از همینجا ابراز امیدواری می‌کنیم که در آینده‌ای نزدیک با همت متخصصان داخلی بزودی غیر از کشف شاهد "تولید" امامزاده هم در سطح انبوه و صدور آن به کشورهای منطقه باشیم . به همین مناسبت یکی از این امامزاده‌های جدید که خودش هم تا همین پریروز خیال می‌کرد زیر بته عمل آمده و خبر نداشت که امامزاده هست برای ما نامه‌ای نوشت که حسب وظیفه‌ی رسانه‌ای‌مان اینجا منتشر می‌کنیم :

به نام حضرت دوست ، که کشف ما از اوست

اینجانب شفتعلی فرزند امام صادره از توابع علی آباد کوتوله در این لحظه نهایت شادی و شعفمان را از کشف خودمان اعلام نموده و از کاشفانمان تقاضامندیم که زودتر نسبت به کشف پدر ما نیز اقدام نموده خانواده‌ای را از نگرانی نجات بدهند . همچنین لطفاً مشخص بفرمائید که پدر ما هزار سال پیش اینجا دقیقاً داشته چه غلطی می‌کرده که بعدش ما امامزاده و سپس کشف شدیم ؟ ما که خودمان هرچی فکر می‌کنیم یادمان نمی‌آید که اینجاها کسی بما وعده‌ی خلافت داده باشد دست هر سی تا زنمان را بگیریم جمع کنیم بیائیم اینطرفها . اینجا همین الآنش که هزار سال بعد است فقط یک دانشگاه آزاد دارد که برای فوق دیپلم ترویج کشاورزی ترمی هزار ملغوز تومان شهریه می‌گیرد که ما هم چون خانواده امامیم و خانواده‌های ائمه همیشه همه‌شان تحت پوشش بنیاد مستضعفان بوده‌اند ولی در همان حال هر کدامشان حداقل سی چهل تا زن می‌گرفتند فقط برای ثوابش لذا قاعدتاً وسع خود و جد و آبادمان به این شامورتی بازی‌ها نمی‌رسید که اینجا برای ادامه تحصیل آمده باشیم . از کسانی که ما را کشف کرده‌اند خواهشمندیم نسبت به این موضوع رسیدگی فوری و خارج از نوبت بنمایند ما هم بعداً قول می‌دهیم سر پل صراط اگر خودمان نیفتادیم پائین به بچه‌ها سفارش کنیم که ردشان بکنند .

ضمناً حالا که ما را کشف کرده‌اند بی‌زحمت دورمان هم یک دیواری چیزی بکشند بلکه سقف هم بزنند و فرش و موکت هم پهن بکنند و پنکه و بخاری هم بگذارند ما این هزار سالی که مرده بودیم مردیم از نبود امکانات . فقط لطف بکنند موقع ورود غیر از کفش ، جوراب ملت را هم دم در تحویل بگیرند این همکاران ما می‌گویند خفه شدند از بوی گه . همچنین لطفاً این صندوق روی قبر ما را هم زودتر راه بیندازند که مردم برای ما پول بیندازند بلکه ما برایشان دعا کردیم و بالاخره دستشان رسید به زری . از همینجا اعلام کرده باشیم چنانچه شما عمارت ما را برقرار کردید ولی خدای نکرده یک ملائی چیزی دست بچه مچه بگیرد بیاورد و از ما بعنوان مکان استفاده بکند همانجا خشتکش را پشت و رو می‌کنیم می‌کشیم سرش . در همین راستا از آنجا که این هزار سالی که ما مرده بودیم حقوق زنان خیلی پایمال شده لذا چنانچه از واحد خواهران ما بعنوان مکان استفاده بشود استثنائاً اشکالی نداشته بلکه ما هم همان پشت یک قدمی در راه تعالی امور زنان برداشته باشیم کف کردیم این هزار ساله . در ضمن زحمت بکشند پنج صبح زرت بیخ گوش ما از بلندگو اذان پخش نکنند ما شبها دیر می‌خوابیم یکدفعه یارو آنطوری پای بلندگو نعره می‌کشد وسط خواب شلوارمان را خراب می‌کنیم !

2011/05/08

#953

به مقداری شوهر برای ا.ن بانو اعظم سادات فراحی نیازمندیم !


در راستای حضور همه جانبه‌ی مموتی دیشب در مراسم عزاداری بیت و تمرگیدن دقیقاً زیر موضوع هسته‌ای آقا که طبق معادله‌ لاگرانژ که می‌فرماید "اگر عملی تا ته در عکس العملی وارد بشود آنوقت الدنگ خاک بر سر حاضر شد زنشو بده میزشو نده" ، ستاد جلوگیری از روی زمین ماندن مال با صدور اطلاعیه‌ای از واجدین شرایط زیر خواست تا با حداکثر یک برگ کپی از روکش جلد شناسنامه جهت دریافت سهام عدالت مهرورزی با اعظم سادات سریعاً اقدام بکنند :
  1. آگاهی کامل از اصول ولایت فقیه پیوست به عقدنامه‌ی زوجه که باعث صدور طلاق بدون خواست و اطلاع قبلی زوج می‌شود .
  2. در صورت عدم آگاهی از شروط پیوست به عقدنامه حق دست زدن به زوجه ناگهان از زوج سلب و چنانچه جای دیگرش را به زوجه بزند همانجا را توی ...ش می‌کنیم . (هنوز دقیقاً تصمیم گرفته نشده که توی کجا)
  3. از آنجا که اگر زوجه تیکه‌ای مثل اعظم سادات باشد دست زدن به او خیلی مهم و کلاً اساس تمام زندگی را تشکیل می‌دهد لذا زوج باید از قبل تمام تعهدات مربوطه برای دست زدن به او را داده باشد .
  4. همچنین بدلیل اینکه دست زوجه متناسب با هیکل او اصولاً سنگین است لذا چنانچه دستش به جائی از زوج خورد و آنجا از بیخ کنده شد ما دیگر مسئول اینجور مسائل خصوصی زندگی زناشوئی مردم نیستیم .
  5. مشاوره برای حل هرگونه اختلافات خانوادگی ، روابط دو طرفه ، زنان ، زایمان ، نازائی ، صیغه ، طلاق ، صرفاً از طریق نماز جمعه ممکن بوده ، زوج باید از مراجعه به جاهای دیگر خودداری بکند .
  6. جهت تداوم یک زندگی خوب به میمنت و تندرستی و دل خوش زوج باید با کسانی که آقا می‌گوید حتماً رفت و آمد بکند و با بقیه اصلاً رفت و آمد نکند بعداً نگی نگفتیم .
  7. از آنجا که در اسلام حقوق زن با حقوق مرد برابر است ولی حقوق مرد بیشتر با حقوق زن برابر است لذا جهت رفع سوء تفاهمها استثنائاً ایندفعه باید کلیه اختیارات زوج اعم از استانی و غیره دست زوجه باشد .
  8. در مجموع زوج هرگز نباید قبلاً به قصد آبرو بری در هیچکدام از بحثها و مناظره‌ها عکس زوجه کسی را نشان بدهد بگوید بگم ؟ بگم ؟ چون دو سال بعد حیثیت زوجه‌ی خودش راستکی می‌رود . حالا پدرسگ الدنگ بی‌پدر و مادر ؛ بگم ؟ بگم ؟!

2011/05/06

#951

ببخشید زن مموتی بهش حروم بشه بچه‌هاش حرومزاده میشن ؟!


کاظم سوتی که تا همین پریروز در نماز جمعه بجای خطبه طرحهای دولت را تلاوت می‌کرد امروز در همان نماز جمعه گفت "ما معتقدیم اگر حضرت آقا همسر رئیس جمهور را طلاق بدهد همسر رئیس جمهور برایش حرام می‌شود و رئیس جمهور نمی‌تواند به او دست بزند" . این جمله که الآن اگر شادی چاقال بود می‌گفت در آن سه بار "رئیس جمهور" ولی فقط دوبار "همسر" بکار رفته و بخوبی نشاندهنده‌ی تبعیض آشکار جنسی و در نتیجه تمام مردان جهان یکجور صدیقی هستند ، ما را به این فکر وا داشت که جداً اگر حضرت آقا الآن یکدفعه زد و خر شد و طلاق ا.ن بانو فرح پهنوی را گرفت آنوقت تکلیف بچه‌ها چه می‌شود ؟ لیکن از آنجا که ما بعد از آن بیانیه‌ی آمیرحسین سر آن مطلب فاطی رجبی دیگر با ارکان نظام شوخی ناموسی نمی‌کنیم لذا سوالمان را اینجوری عوض کردیم که حضرت آقا که اینهمه وارد است حالا بین اینهمه برخورد جورواجور جداً چرا باید حتماً همسر رئیس جمهور را طلاق بدهد ؟ در همین راستا لطفاً یکی از جوابهای بیست سوالی زیر را انتخاب نکنید چون ممکن است همه‌اش درست دربیاید خیط بشوید :

حضرت آقا چه کارهای دیگری با رئیس جمهور می‌تواند بکند ؟
  1. می‌تواند همسر رئیس جمهور را یه تیکه شوهر بدهد آقا آی بخندیما ؟
  2. می‌تواند رئیس جمهور را بدون اینکه خودش بداند زن بدهد اعظم سادات خودش خودبخود طلاق می‌گیرد بیخودی هم برای حضرت آقا حرف درنمی‌آید ؟
  3. می‌تواند اعظم سادات را همسر خودش بکند تا غیر از برخورد با رئیس جمهور بعنوان یک حرکت سمبلیک چند همسری هم در جامعه ترویج بشود ؟
  4. می‌تواند عینهو حضرت یوسف یکدفعه اعظم سادات را هم خوشگل بکند هم پنجاه سال جوانتر بکند پسرها بلندش بکنند رئیس جمهور دهنش سرویس بشود دیگر از این غلطها نکند ؟
  5. می‌تواند یک کاری بکند که اینها همینطوری زن و شوهر بمانند ولی رئیس جمهور چلاق بشود نتواند دست به همسرش بزند یکجای دیگرش را به اعظم سادات بزند ؟
  6. می‌تواند یک کاری بکند که اگر رئیس جمهور مصلحی را به دولت راه نداد همسرش هم شب خانه راهش ندهد دعوا بشود ؟
  7. می‌تواند مسائل هسته‌ای رئیس جمهور را یکجوری دستکاری بکند که هر چقدر هم به همسرش دست بزند هیچ فایده‌ای نداشته باشد ؟
  8. می‌تواند بجای اینکارها آب را بریزد همانجایش که می‌سوز بیخود هم به عشق این زوج جوان گه نزند ؟
چند سوال مهم که الآن بدستمان رسید :

سین : اگر همسر رئیس جمهور به رئیس جمهور حرام بشود آنوقت چه جوری می‌شود ؟
جین : هیچ جوری نمی‌شود بی‌تربیت ؛ آنوقت رئیس جمهور فقط نمی‌تواند به همسرش دست بزند .

سین : اگر رئیس جمهور نتواند به همسرش دست بزند آنوقت چه جوری می‌شود ؟
جین : من چه میدانم بی‌ادب . آنوقت لابد باید یک جاهای دیگری‌اش را به همسرش بزند .

سین : پس اگر رئیس جمهور یک جاهای دیگرش را به همسرش بزند آنوقت چه جوری می‌شود ؟
جین : تو چرا اینهمه سوالهای بد بد به ذهنت می‌رسد بی‌شخصیت ! آنوقت باید جلوگیری بکنند که جمعیت زیاد نشود .

سین : مگر آدم غیر از دست هیچ جای دیگرش را نمی‌تواند به همسرش بزند که جمعیت زیاد نشود ؟
جین : الدنگ ! اگر قرار بود جاهای دیگری بهم بخورد که جمعیت زیاد نشود که حضرت آقا اینهمه خودش را جر نمی‌داد طلاقشان بدهد .

سین : جداً برایم خیلی بامزه است ، رئیس جمهور با این ریخت و قواره‌ی زاغارت وقتی دستش به اعظم سادات می‌خورد چه ریختی می‌شود ؟
جین : می‌زنم باد بیائی ها !

2011/05/05

#950

به بهانه سانسور اطلاعیه دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در سایتهای سبز

طرز تهیه‌ی خبر در رسانه‌های اولترا سبز !


سایت جرس : یک خبرنگار که خودش را از طرف هر رسانه‌ی دیگری جز جرس معرفی می‌کند به خانواده‌ی یکی از شهدا یا زندانیان در ایران سی بار زنگ می‌زند و هر سی بار تا اسمش را می‌گوید طرف تلفن را قطع می‌کند . دفعه‌ی سی و دوم خانواده‌ی آن شهید یا زندانی به طرف می‌گویند خانم محترم ! (جرس عموماً برای اینجور کارها فقط یک خانم محترم بیشتر ندارد) ما با شما هیچ حرفی نداریم و شما هم لطفاً مزاحم ما نشوید بگذارید راحت باشیم . همان یکباری که پیارسال با شما مصاحبه کردیم برای هفت جد و آبادمان بس است . بعد دوباره تلفن را محکم قطع می‌کند و دو ساعت بعد یک مصاحبه‌ی اختصاصی با همان خانواده در جرس منتشر می‌شود که اینطوری نوشته شده است : آه آری آری ، امروز با مادر فلان شهید یا زندانی یک گفتگوی طولانی نموده گردیم . آه آری که گریه بسی امانم نمی‌دهد و بغضهای آن مادر اندام نحیف من را ملول می‌نماید . (در این قسمت یک داستان سه صفحه‌ای از طرف آن خبرنگار تولید و به نقل از همان خانواده منتشر می‌شود) آه آری ... دریغ که از من خواستند که به کسی نگویم که باهاشان گفتگو نموده‌ام و منهم الآن اینجا به کسی نگفتم اصلاً . آه ... آه ... آری ... آری ... آن برادرم در زندان الآن دارد خواب منرا می‌بیند . آه ... آری ... (بمدت یکماه خانواده‌ی آن شهید یا زندانی با تمام رسانه‌های دیگر مصاحبه می‌کنند می‌گویند به حضرت عباس اگر ما همچین حرفهائی به این آدم گفته باشیم . خانوم ! شاخو بکش !)

تلویزیون رسا : دوتا کاریکاتور بعنوان مجری از داخل تخم مرغ شانسی استخراج و جلوی دوربین می‌روند . بمدت نیم ساعت تمام خبرهائی که پریروز تا حالا از بس همه جا منتشر شده غارنشینهای سواحل بوآ بوآ هم حالشان از شنیدنش بهم می‌خورد بعنوان خبر اختصاصی رسا که همین الآن بدستمان رسیده توسط آن دو کاریکاتور خوانده می‌شود . بعد با هر کسی که رسا را تائید بکند یک مصاحبه در تائید هر چیزی که همین الآن رسا گفته پخش می‌شود و طی آن مخاطب تمام چیزهائی که نیم ساعت پیشش شنیده را دوباره می‌شنود . بعد از آن بمدت سه دهم ثانیه مصاحبه‌ای با مشهورترین و پر سابقه‌ترین زن روزنامه‌نگار ایران با عنوان "یک خانم روزنامه‌خوان که اینترنت هم بلد است" پخش می‌شود که طی آن ضمناً یکی از چشمهای آن خانم هم از پشت ضریح شابدل عظیم بعنوان بک گراند استودیوی رسا معلوم است . کاریکاتورها از اینکه شما رغبت کرده‌اید بیننده‌ی برنامه باشید تشکر می‌کنند و قسمتان می‌دهند که هر نظر و انتقاد و پیشنهادی دارید به تلویزیون رسا بدهید . تا کنون هیچ آدرسی برای ارسال نظرات شما از طرف رسا اعلام نشده !

سایت کلمه : چند نفر که صرفاً برای تحصیل شبانه از طریق کوه از کشور خارج شده‌اند در پاریس جمع می‌شوند و چون پاریس یکجائی در داخل ایران است و داخل ایران همه جایش خطرناک است لذا این دلبندان محصل که هیچوقت معرفی نمی‌شوند و جمعاً رویهم نیم ساعت هم سابقه‌ی کار رسانه‌ای ندارند در مجموع می‌شوند همان چیزی که بهش می‌گویند کلمه . یک خبر یا یک اطلاعیه بدستشان می‌رسد و شورای نگهبان راه سبز و کلمه فوراً تشکیل جلسه می‌دهد . در این جلسه پس از شکستن حدود یک تن تخمه تمام عبارات و کلماتی که به هر نوعی خدای نکرده باعث کوچکترین ایرادی به ولایت فقیه ، کمترین اشاره‌ای به اصل نظام ، ریزترین موردی که بوی انتقاد بدهد و امثالهم کلاً حذف و در نتیجه حجم خبر یا اطلاعیه از دو صفحه به دو خط کاهش پیدا می‌کند . چون با دو خط نمی‌شود کلاً یک سایت را پر کرد بجای عبارات حذف شده مقادیری گل واژه که نشاندهنده‌ی نقش عظیم شورای نگهبان راه سبز در وقوع همان خبر یا صدور همان اطلاعیه باشد جایگزین شده ، متن اصلی مجدداً به دو صفحه افزایش پیدا می‌کند . علاوه بر این امور ، کلمه در زمان ظهور میرحسین موسوی هر هفته با او و در زمان غیبت با نایب بر حقش امام اردشیر امیر ارجمند مصاحبه‌ی اختصاصی می‌کند !

2011/05/04

2011/05/02

#948

کاربردهای عضو غیر قابل مصرف خر و گاو و سایر عزیزان !

.

در رابطه با قارت این معصوم نئشه باز : ایـــنـــجـــا