تو در بنگاه مردم میفریبی منم بالای منبر این به اون در
2015/01/22
#1439
لبیک جوانان غربی به دعوت آیت الله خامنهای!
حضرت آیت الله خامنهای «جوانان غربی را به مراجعه به قرآن و زندگی پیامبر» دعوت کرد. (خبر) در این میان جوانان غربی واکنشهای پر شور مختلفی نشان دادند:
یک- مراجعه کردم، نبودن، برگشتم. تماس از تو.
دو- باشه حتماً. الآن دستم بنده، شب میام هر جا خواستی بریم.
سه- لووووول!
چهار- این جوانان ما دوتاشون قبلاً دعوت شدن زدن دوازده نفرو کشتن. جوانان ما نزده میرقصن. خواستم بدونی، همین.
پنج- شما سی و پنج سال جوانان خودتونو دعوت کردین آخرش همهشون شدن عین ما. خیلی نایس دعوت میکنین.
شش- میشه من دوست دخترمم بیارم؟
هفت- نجسی هم میدن؟
هشت- من یک جوان ایرانی هستم که بعد از فتنه 88 جزو جوانان غربی محسوب میشوم. الآن یعنی ایران آزاد شده؟ برگردیم؟
نه- من هم یک جوان ایرانی هستم که پریروزها در میدان ونک مورد ارشاد قرار گرفتم و فهمیدم که بخاطر شلوارم جزو جوانان غربی هستم. الآن باید چیکار کنم؟
ده- بعنوان یک پزشک جوان غربی، زیاد حرف زدن اینروزهای شما را دلیل بهبود کامل پروستات شما میدانم. ادامه بده!
حضرت آیت الله خامنهای «جوانان غربی را به مراجعه به قرآن و زندگی پیامبر» دعوت کرد. (خبر) در این میان جوانان غربی واکنشهای پر شور مختلفی نشان دادند:
یک- مراجعه کردم، نبودن، برگشتم. تماس از تو.
دو- باشه حتماً. الآن دستم بنده، شب میام هر جا خواستی بریم.
سه- لووووول!
چهار- این جوانان ما دوتاشون قبلاً دعوت شدن زدن دوازده نفرو کشتن. جوانان ما نزده میرقصن. خواستم بدونی، همین.
پنج- شما سی و پنج سال جوانان خودتونو دعوت کردین آخرش همهشون شدن عین ما. خیلی نایس دعوت میکنین.
شش- میشه من دوست دخترمم بیارم؟
هفت- نجسی هم میدن؟
هشت- من یک جوان ایرانی هستم که بعد از فتنه 88 جزو جوانان غربی محسوب میشوم. الآن یعنی ایران آزاد شده؟ برگردیم؟
نه- من هم یک جوان ایرانی هستم که پریروزها در میدان ونک مورد ارشاد قرار گرفتم و فهمیدم که بخاطر شلوارم جزو جوانان غربی هستم. الآن باید چیکار کنم؟
ده- بعنوان یک پزشک جوان غربی، زیاد حرف زدن اینروزهای شما را دلیل بهبود کامل پروستات شما میدانم. ادامه بده!
2015/01/16
2015/01/12
#1437
2015/01/07
#1436
یازده سپتامبر مطبوعات...
آخرین کار «شـَرب»، کارتونیست و سردبیر نشریه شارلی ابدو که امروز کشته شد:
هنوز در فرانسه حمله تروریستیای اتفاق نیفتاده
- صبر کن، تا آخر ژانویه برای تبریک وقت هست
دو فرد مسلح به دفتر نشریه «شارلی ابدو» در پاریس میروند و میگویند «آمدهایم انتقام پیامبر را بگیریم». صدای چند گلوله در میان «الله اکبر» انتقام گیرندگان محله را میلرزاند. اینروزها مردم دنیا نمیدانند باید از صدای گلوله بیشتر بترسند یا نوای الله اکبر. معنای الله اکبر این است: خدا بزرگتر از هر چیز قابل وصفی است. حالا تعدادی از پیروان آخرین فرستادهی همین خداوند، صدای غیر قابل وصف خدایشان را در حد صفیر گلوله پایین میآورند....
آدمکشان میگویند: درباره دین ما هیچ حرفی غیر از آنکه ما میگوییم نزنید. اگر کسی با این اعتقاد شوخی کرده باشد که حتماً خودش هم از روز اول میداند که جانش را گرفته کف دستش. اما خود خدایشان در کتابی که همین افراد به آن باور دارند چه میگوید؟ «ما خودمان این «ذکر» را فرستادهایم و خودمان هم از آن محافظت میکنیم». قطعاً و بدون شک این خدا برای محافظت از ذکرش نیازی به وکیل وصی ندارد وگرنه میتوانست همان روز اول بگوید که من میفرستم و شما محافظت کنید...
روزنامهنگار اما در عزا و عروسی باید سرش را برید. اگر حرفه تخصصیاش طنز باشد که دیگر واویلا. اگر فردی که مثل آب خوردن سر میبرد و آدم میکشد، خودش را به بدترین شکل و زشتترین ظاهر و کریهترین صورت و ترسناکترین لباس، به شما نمایش میدهد، کشیدن صورت ظاهر او و نمایش آنچه که در سر او میگذرد غیر قابل بخشش است. انگار که آینهای جلوی صورتش گرفته باشی و بعد از مدتها، خودش را بدون نقابی که از شرم روی صورتش میکشد، ببیند. من مطمئنم که آن آدمکش، از وحشت دیدن خودش تاب نمیآورد و میخواهد به اولین روش ممکن جان صاحب اثر را بگیرد. این وسط از خدا بیپناهتر هم دیگر کی؟ میبندد به اسم او...
و این جنایت در فرانسه اتفاق میافتد. کشوری که از صدر تا ذیل تمام تلاشش را برای همزیستی مسالمت آمیز با مسلمانان کرده و میکند. جایی که تو را فارغ از اعتقادات، اول به کرامت یک «انسان» نگاه میکند. جایی که بیشترین فرصت و امکان را برای تبلیغ و برگزاری مراسم دینی و آیینی به مسلمانان میدهد. هیچ اهمیتی هم نمیدهد که برخی این فرصت و امکان را «حق» خودشان بدانند و بگویند که تا آخرین حد امکان، باید از فرانسه فقط گرفت و مصرف کرد و هیچ هم نداد. فرانسه کار خودش را میکند، و با نهایت تاسف، گاهی مثل امروز، چنین هزینه سنگینی هم میدهد...
من به سهم خودم این فاجعه را به مردم فرانسه تسلیت میگویم. از اینکه امروز پرچمها در این کشور نیمه افراشته شد قلباً غمگینم. این اولین باری است که چنین حسی برای اتفاقی در غیر از کشور مادری خودم دارم. اینکه کارتونیست و طنزپرداز، همیشه جانش کف دستش باشد شاید برای منِ ایرانی چیز جدیدی نیست. همین الآن از جمع افراد هموطن من که سر بهسر همین اعتقادات گذاشتهاند، فقط سه نفرشان کشته نشدهاند که یکیشان تصادفاً جان بدر برد و دیگری هم با حکم «ارتداد» به زندگی ادامه میدهد و آخری هم حسب اتفاق خودِ بنده هستم...
من مطمئنم که خود خدا هم بارها با شوخیهای ماها خندیده. ما برای حرف زدن و نقد کردن، همین زبان را بلدیم. این زبان را هم همان خداوند غیر قابل شوخی به ما داده. اگر بد بود حتماً نمیداد. و اگر هم خیلی با این زبان مشکل دارید بروید یقه خودش را بگیرید!
2015/01/02
Subscribe to:
Posts (Atom)