راستانِ داستان : سالها در خانه ، سالهای دور از خانه
پدیدهای بود «اوشین» برای خودش. اوشین حقیقت بود، زندگی بود، رفتار بود. اوشین سینما بود، تمام ناداشتهی تلویزیون ایران بود. اوشین اصلاً فرهنگ بود، لامصب خود زندگی بود. اوشین دردی بود که مردم ایران حتی همان پای تماشای آن، داشتند و میکشیدند، با اینکه داستانش برمیگشت به پنجاه سال قبل. موقعی که اگر در ژاپن آنهمه نکبت و بدبختی بود که اوشین روایتش میکرد، در ایران واقعاً دیگر به سبک "سالهای پخش اوشین" آن نوع بدبختی و آن نوع نکبت نبود..........
پدیدهای بود «اوشین» برای خودش. اوشین حقیقت بود، زندگی بود، رفتار بود. اوشین سینما بود، تمام ناداشتهی تلویزیون ایران بود. اوشین اصلاً فرهنگ بود، لامصب خود زندگی بود. اوشین دردی بود که مردم ایران حتی همان پای تماشای آن، داشتند و میکشیدند، با اینکه داستانش برمیگشت به پنجاه سال قبل. موقعی که اگر در ژاپن آنهمه نکبت و بدبختی بود که اوشین روایتش میکرد، در ایران واقعاً دیگر به سبک "سالهای پخش اوشین" آن نوع بدبختی و آن نوع نکبت نبود..........