دفتر طنزیم و نشت آثار علیرضا رضائی Alireza Rezaei
تو در بنگاه مردم میفریبی منم بالای منبر این به اون در
2013/08/29
#1360
راستانِ داستان : فقط کیف مدرسه کوپنی نبود !
کیف که نبود، لاکردار گاری حمل اسناد نیمه محرمانه بین شاگرد و معلم بود. بردن و آوردنش رسماً تقلا در اردوگاه کار اجباری بود. یک سگگ گنده هم عموماً جلوی آن بود که قلاب درب کیف عین چفتبند قلعه در آن فرو میرفت تا این اسناد نیمه محرمانه از دسترس دشمنانی که در طول راه مدرسه با تو بودند در امان بمانند. تمام این هیبت، متصل به یک دستهی چرمی که از دو طرف با حلقههای فلزی مهار شده بود و بدون توجه به افزایش مصرف سوخت حملکنندهاش بر اثر رانش وزن زیاد، به اعتبار کیف اضافه میکرد..........
Newer Post
Older Post
Home