آقای مهاجرانی حالا بی زحمت یه چند وقت حرف نزن !
برادران اتاق فکر و اتاق عمل و اتاق خواب و سایر اتاقها ! دست شما درد نکند . شما توی اتاق خیلی فکر کردید خسته شدید . محبت کنید هر دفعه که از این اتاق فکر میآئید بیرون این سیفون را هم پشت سرتان بکشید بوی گندش خفهمان کرد . ما گناه نکرده ایم که تابلوی منقوش در اتاق فکر شما را بخواهیم ببینیم . همینکه هر از چندی عین همین 22 بهمن عطر فکر شما به مشاممان میرسد برای هفت پشتمان بس است . جداً شما چی میخورید که باهاش اینهمه فکر میکنید ؟
آقای سازگارای عزیز ! شما هم اخیراً زیاد فکر میکنی . صد هزار دفعه خواستم اینرا بگویم ملاحظه رفقا را کردم گذاشتم برای وقتی مثل امروز . یک لطفی کن دفعه بعد که روی یوتیوب برای جهان پیام صادر میکنی همانطوریکه به نشانه ابهت سبزها و وحشت نظام چشمهایت را گرد میکنی همچی با غرش حرف میزنی و دستهایت را گلوله گلوله میکنی و دستبند سبزت را نشان میدهی و از آکسیون حرف میزنی فقط یک لحظه به این فکر کن که حرفی که میزنی هیچ پرسشگری جلوی رویت ننشسته که بخواهی جوابش را بدهی . که وقتی پرسید اگر اینهائی که گفتی و نشد آنوقت چه ؟ بخواهی به سر سوزنی مسئولیت کسانی را بپذیری که بخاطر احساس رهبری تو دارند توی خیابان له میشوند .
سایر برادران گنده سبز ! تقریباً چون بر خلاف ادعاهائی که میکنید فاصلهتان نسبت به هم اینقدر کم است که همهتان بوی اتاق فکر گرفتهاید با همه تان هستم . شما هم یک لطفی اول از همه به خودتان بعد به ما بکنید و برای دفعه بعد اصلاً حرف نزنید . خیلی ممنون تا الآن زیاد حرف زدهاید یک کمی هم خستگی در بکنید . بلکه هم زد و شما که حرف نزدید سبزها خودشان مثل عاشورا دانستند که باید چه بکنند . خوشتان میآید بروید توی اتاق ، فکر بکنید وقتی آمدید بیرون همه فحشتان بدهند بگویند پیف پیف باز چه بوئی راه انداختی ؟!