گفتگوی اختصاصی با مادر علی مطهری !
از آنجا که غلامعلی حداد عادل به علی مطهری توصیه کرده است که نامبرده درباره سوابق من از مادرش سوال بپرسد ، صرفاً از روی فضولی علاقمند شدیم ببینیم خدای نکرده چه جریاناتی بین حداد عادل و مادر علی مطهری اتفاق افتاده که کار به سوابق و اینجور چیزهای ناموسی کشیده . لذا طی تماسی با «منزل» شهید مطهری ، با خانم عالیه روحانی مادر بچههای آن استاد شهید گفتگوئی کردیم که برای اولین بار بعد از حماسهی جنگ جمل اینجا میآید :
ما : ضمن عرض سلام و اظهار دوستی ، با توجه به اینکه شما چهل و هشت ساعت پس از توصیهی حداد عادل به پسر دلاورتان ، تا این لحظه هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نداشتهاید آیا واقعاً سوابقی بین شما و حداد عادل وجود دارد و یا کلاً یک کمی بیشتر توضیح بدهید .
عالیه خانوم : بسم رب الشهداء و الصدیقین ، اوا خدا مرگم بده . مرتیکه تریاکی بیحیای عوضی .
ما : لطفاً واضحتر صحبت کنید . اول اینکه ما دقیقاً متوجه نشدیم که الآن آقای حداد عادل با این حرف به پسر شما فحش مادر داده یا منظور دیگری داشته ؟ مثلاً خیلی متداول است که لاتها موقع زارت و زورت و دعوا به هم میگویند «سابقهی منو برو از ننهت بپرس» . خواستم بدانم در دعوای اخیر ، آیا منظور آقای حداد عادل هم همین بوده یا اینکه کلاً چه منظور دیگری میتوانسته داشته باشد واقعاً آیا ؟
عالیه خانوم : ووووووی ! خدا مرگم بده . مرتیکه معتاد بیشخصیت . مگه خودش خواهر مادر نداره ؟ بره سوابق علی منو از ننهی خودش سوال کنه .
ما : سوالم را یکجور دیگر مطرح میکنم ؛ مگر شما مسئول بایگانی آقای حداد عادل هستید ؟ سوابق ایشان دست شما چیکار میکند ؟ یا اینکه اصولاً شما همیشه دوست داشتید که آمار ایشان را بگیرید و لذا یک سابقههائی ازشان دارید که هیچکسی ندارد ؟ در اینصورت خدای نکرده آیا شما نظری به ایشان داشتهاید ؟ قضیه ناموسیه ؟ دودره بازیه ؟ سکسیه ؟ چیه ؟
عالیه خانوم : واه واه واه ! خدا نصیب گرگ بیابون نکنه . مرتیکه مافنگی یبس . دو ساعت باید رو کاسه مستراح بشینه یه بند انگشت ریغش در بیاد . واه واه واه !
ما : شما ظرف دوازده سال رأساً هفت فرزند از شهید مطهری داشته و تقریباً هنوز هم دارید . یعنی تقریباً هر یک سال و نیم یکبار با استاد امور مربوط به زاد و ولد انجام میدادید . ضمن تبریک پشتکار بالای آن استاد شهید ، بنده الآن میخواهم بدانم که سوابقی که آقای حداد عادل پیش شما دارند مربوط به پیش از آن یکسال در میان و شهادت ایشان است یا اینکه ایشان شهید هم که نشده بودند سرکار خدای نکرده استاد را دودر مینمودید ؟
عالیه خانوم : اوووووه ! چه غلطا . من بیست سالم بود که زن استاد شدم . میدونی چندتا خواستگار دکتر مهندس داشتم ؟ یه پـّا تو رو آقام وایسادم گفتم فقط استاد . اونوقت استاد رو بپیچونم به هوای این مرتیکهی بز ریخت دودی ؟
ما : آقای علی لاریجانی داماد شما هستند . ایشان با حفظ سمت رئیس مجلسی هم هستند که هم پسرتان توش هست هم همین آقائی که سوابقش پیش شماست . آیا در اینگونه موارد داماد نباید غیرتی بشود بزند فک طرف را بیاورد پائین یا اینکه طرف چون با حفظ سمت پدرزن آقازادهی مقام معظم رهبری هم هستند باید بیخیال شد و یا اینکه کلاً وقتی خود پسره حرف نمیزنه این فضولیا چه به داماد ؟ حالا سوابق طرف رو کجا گذاشتید ؟
عالیه خانوم : گذاشتم همونجائی که خدا بیامرز میگذاشت . ایشششش !
از آنجا که غلامعلی حداد عادل به علی مطهری توصیه کرده است که نامبرده درباره سوابق من از مادرش سوال بپرسد ، صرفاً از روی فضولی علاقمند شدیم ببینیم خدای نکرده چه جریاناتی بین حداد عادل و مادر علی مطهری اتفاق افتاده که کار به سوابق و اینجور چیزهای ناموسی کشیده . لذا طی تماسی با «منزل» شهید مطهری ، با خانم عالیه روحانی مادر بچههای آن استاد شهید گفتگوئی کردیم که برای اولین بار بعد از حماسهی جنگ جمل اینجا میآید :
ما : ضمن عرض سلام و اظهار دوستی ، با توجه به اینکه شما چهل و هشت ساعت پس از توصیهی حداد عادل به پسر دلاورتان ، تا این لحظه هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نداشتهاید آیا واقعاً سوابقی بین شما و حداد عادل وجود دارد و یا کلاً یک کمی بیشتر توضیح بدهید .
عالیه خانوم : بسم رب الشهداء و الصدیقین ، اوا خدا مرگم بده . مرتیکه تریاکی بیحیای عوضی .
ما : لطفاً واضحتر صحبت کنید . اول اینکه ما دقیقاً متوجه نشدیم که الآن آقای حداد عادل با این حرف به پسر شما فحش مادر داده یا منظور دیگری داشته ؟ مثلاً خیلی متداول است که لاتها موقع زارت و زورت و دعوا به هم میگویند «سابقهی منو برو از ننهت بپرس» . خواستم بدانم در دعوای اخیر ، آیا منظور آقای حداد عادل هم همین بوده یا اینکه کلاً چه منظور دیگری میتوانسته داشته باشد واقعاً آیا ؟
عالیه خانوم : ووووووی ! خدا مرگم بده . مرتیکه معتاد بیشخصیت . مگه خودش خواهر مادر نداره ؟ بره سوابق علی منو از ننهی خودش سوال کنه .
ما : سوالم را یکجور دیگر مطرح میکنم ؛ مگر شما مسئول بایگانی آقای حداد عادل هستید ؟ سوابق ایشان دست شما چیکار میکند ؟ یا اینکه اصولاً شما همیشه دوست داشتید که آمار ایشان را بگیرید و لذا یک سابقههائی ازشان دارید که هیچکسی ندارد ؟ در اینصورت خدای نکرده آیا شما نظری به ایشان داشتهاید ؟ قضیه ناموسیه ؟ دودره بازیه ؟ سکسیه ؟ چیه ؟
عالیه خانوم : واه واه واه ! خدا نصیب گرگ بیابون نکنه . مرتیکه مافنگی یبس . دو ساعت باید رو کاسه مستراح بشینه یه بند انگشت ریغش در بیاد . واه واه واه !
ما : شما ظرف دوازده سال رأساً هفت فرزند از شهید مطهری داشته و تقریباً هنوز هم دارید . یعنی تقریباً هر یک سال و نیم یکبار با استاد امور مربوط به زاد و ولد انجام میدادید . ضمن تبریک پشتکار بالای آن استاد شهید ، بنده الآن میخواهم بدانم که سوابقی که آقای حداد عادل پیش شما دارند مربوط به پیش از آن یکسال در میان و شهادت ایشان است یا اینکه ایشان شهید هم که نشده بودند سرکار خدای نکرده استاد را دودر مینمودید ؟
عالیه خانوم : اوووووه ! چه غلطا . من بیست سالم بود که زن استاد شدم . میدونی چندتا خواستگار دکتر مهندس داشتم ؟ یه پـّا تو رو آقام وایسادم گفتم فقط استاد . اونوقت استاد رو بپیچونم به هوای این مرتیکهی بز ریخت دودی ؟
ما : آقای علی لاریجانی داماد شما هستند . ایشان با حفظ سمت رئیس مجلسی هم هستند که هم پسرتان توش هست هم همین آقائی که سوابقش پیش شماست . آیا در اینگونه موارد داماد نباید غیرتی بشود بزند فک طرف را بیاورد پائین یا اینکه طرف چون با حفظ سمت پدرزن آقازادهی مقام معظم رهبری هم هستند باید بیخیال شد و یا اینکه کلاً وقتی خود پسره حرف نمیزنه این فضولیا چه به داماد ؟ حالا سوابق طرف رو کجا گذاشتید ؟
عالیه خانوم : گذاشتم همونجائی که خدا بیامرز میگذاشت . ایشششش !