زندگینامه مجاهد قهرمان شیپور اشرف پسند !
در نه ماهگی درحالیکه مادر قهرمانش از درد فشارهای رژیم آخوندی به خود میپیچید ، وسط چاه زمزم بدنیا آمد . وی نام پاک خود را جهت مبارزه با استبداد حاکم بجای شاپور ، شیپور نهاد . او بدنیا آمد تا با مبارزات قهرمانانه خود خلقهای جهان را از یوغ حکومت ملایان رهائی ببخشد که اتفاقاً بعدش همینجوری هم شد . به همین جهت در کودکی تحت انواع شکنجههای رژیم آخوندی قرار گرفت و یکبار هم بچهی همسایه او را گاز گرفت که هنوز جای این شکنجهی وحشیانه بر بدن پاک او هست . در شش سالگی او ناچار شد زندگی مخفیانهی خود را در زاغه مهمات آغاز نموده و در این مدت برای سرگرمی با تانک بازی بکند . دیری نپائید که حکومت ملایان حتی اینرا نیز تحمل ننموده و در یک اقدام دژخیمانه سه هزار و هشتصد و بیست و چهار عضو خانوادهی پاک او را به جوخههای آتش سپرد . پس از این اهریمنی رژیم وی ناچار شد در هشت سالگی با خواهر مریم قشنگ ازدواج سازمانی بکند تا خلقهای ستمکشیدهی جهان آزاد بشوند . مهریهی مریم قشنگ چهارده قبضه خمسه خمسه به نیت پنج تن اعلام شد .
پس از این ازدواج غیورانه که فصل جدیدی در تاریخ مقاومت ملت ایران رقم زد ، شیپور اشرفی از سوی رهبری مقاومت به دریافت نام سازمانی الکساندر گراهام بل مفتخر گردید . در پی این افتخار آفرینی ، ناگهان تمام تلفنهای کمپ اشرف قطع شد و سیصد نفر نیز بدلیل نامعلومی منفجر شدند . علت انفجار بعداً از طرف تلویزیون سیمای آزادی پرخوری اعلام شد . نظام ملایان که نمیتوانست قطع شدن تلفن در کمپ اشرف را تحمل بکند با نفوذ در خاک عراق و همکاری رژیم سفاک بغداد ، با نیت شوم به شهادت رساندن گراهام بل دور تا دور اشرف را مورد حملهی توپخانههای خود قرار داد . توضیحاً اینکه نظام ملایان همواره اطراف اشرف را میتواند گلولهباران بکند ولی توی اشرف را هیچوقت نمیتواند بزند . شیپور اشرفی که اکنون همه او را برادر الکس صدا میزدند این جنایت آشکار را تاب نیاورده و چند روز بعد سیصد نفر دیگر نیز بر اثر پرخوری منفجر شدند .
مجاهدتهای برادر الکس همینطور ادامه یافت تا اینکه بر اثر مجاهدت زیادی او در روزهای 25 و 30 خرداد 88 خیزش مردمی عظیمی در ایران براه افتاد و مردم در همبستگی با دلاوران قهرمان سازمان مجاهدین خلق به خیابانها ریختند . به این ترتیب این سازمان که در طول قرنها ، همواره رهبری و هدایت تمام خیزشهای موفق جهان را بر عهده داشته است باری دیگر در سی و چهار سال گذشته توانست رژیم جلاد آخوندی را از بیخ و بن متلاشی نموده و برکنار بنماید . در حال حاضر فقط تعداد کمی دشمن منافق خیال میکنند که در ایران هنوز رژیم آخوندی سر کار است درصورتیکه اصلاً اینطوری نیست . برادر الکس در کتابی که با تی.ان.تی نوشت ، ضمن یادآوری این موضوع و با معرفی سوابق سیمور هرش در وزارت اطلاعات دژخیمان رژیم ، پرده از دروغپراکنی روزنامهی نیویورکر نیز کلاً برداشت . حاصل این پردهبرداری انفجار سایت بالاترین طی چهل و هشت ساعت گذشته بود .
داستان رشادتهای این مجاهد شهید و قهرمان همچنان ادامه دارد و چه بسا میتوانید بجای اسم او ، اسم یکی دیگر از قهرمانان مقاومت را بگذارید و داستان را دوباره از بالا تا پائین بخوانید . در هر حال فرقی نمیکند ، همهشان همینطوری طیب و طاهر هستند !
تروریستی ماشالا ، رهبر بشی ایشالا !
در نه ماهگی درحالیکه مادر قهرمانش از درد فشارهای رژیم آخوندی به خود میپیچید ، وسط چاه زمزم بدنیا آمد . وی نام پاک خود را جهت مبارزه با استبداد حاکم بجای شاپور ، شیپور نهاد . او بدنیا آمد تا با مبارزات قهرمانانه خود خلقهای جهان را از یوغ حکومت ملایان رهائی ببخشد که اتفاقاً بعدش همینجوری هم شد . به همین جهت در کودکی تحت انواع شکنجههای رژیم آخوندی قرار گرفت و یکبار هم بچهی همسایه او را گاز گرفت که هنوز جای این شکنجهی وحشیانه بر بدن پاک او هست . در شش سالگی او ناچار شد زندگی مخفیانهی خود را در زاغه مهمات آغاز نموده و در این مدت برای سرگرمی با تانک بازی بکند . دیری نپائید که حکومت ملایان حتی اینرا نیز تحمل ننموده و در یک اقدام دژخیمانه سه هزار و هشتصد و بیست و چهار عضو خانوادهی پاک او را به جوخههای آتش سپرد . پس از این اهریمنی رژیم وی ناچار شد در هشت سالگی با خواهر مریم قشنگ ازدواج سازمانی بکند تا خلقهای ستمکشیدهی جهان آزاد بشوند . مهریهی مریم قشنگ چهارده قبضه خمسه خمسه به نیت پنج تن اعلام شد .
پس از این ازدواج غیورانه که فصل جدیدی در تاریخ مقاومت ملت ایران رقم زد ، شیپور اشرفی از سوی رهبری مقاومت به دریافت نام سازمانی الکساندر گراهام بل مفتخر گردید . در پی این افتخار آفرینی ، ناگهان تمام تلفنهای کمپ اشرف قطع شد و سیصد نفر نیز بدلیل نامعلومی منفجر شدند . علت انفجار بعداً از طرف تلویزیون سیمای آزادی پرخوری اعلام شد . نظام ملایان که نمیتوانست قطع شدن تلفن در کمپ اشرف را تحمل بکند با نفوذ در خاک عراق و همکاری رژیم سفاک بغداد ، با نیت شوم به شهادت رساندن گراهام بل دور تا دور اشرف را مورد حملهی توپخانههای خود قرار داد . توضیحاً اینکه نظام ملایان همواره اطراف اشرف را میتواند گلولهباران بکند ولی توی اشرف را هیچوقت نمیتواند بزند . شیپور اشرفی که اکنون همه او را برادر الکس صدا میزدند این جنایت آشکار را تاب نیاورده و چند روز بعد سیصد نفر دیگر نیز بر اثر پرخوری منفجر شدند .
مجاهدتهای برادر الکس همینطور ادامه یافت تا اینکه بر اثر مجاهدت زیادی او در روزهای 25 و 30 خرداد 88 خیزش مردمی عظیمی در ایران براه افتاد و مردم در همبستگی با دلاوران قهرمان سازمان مجاهدین خلق به خیابانها ریختند . به این ترتیب این سازمان که در طول قرنها ، همواره رهبری و هدایت تمام خیزشهای موفق جهان را بر عهده داشته است باری دیگر در سی و چهار سال گذشته توانست رژیم جلاد آخوندی را از بیخ و بن متلاشی نموده و برکنار بنماید . در حال حاضر فقط تعداد کمی دشمن منافق خیال میکنند که در ایران هنوز رژیم آخوندی سر کار است درصورتیکه اصلاً اینطوری نیست . برادر الکس در کتابی که با تی.ان.تی نوشت ، ضمن یادآوری این موضوع و با معرفی سوابق سیمور هرش در وزارت اطلاعات دژخیمان رژیم ، پرده از دروغپراکنی روزنامهی نیویورکر نیز کلاً برداشت . حاصل این پردهبرداری انفجار سایت بالاترین طی چهل و هشت ساعت گذشته بود .
داستان رشادتهای این مجاهد شهید و قهرمان همچنان ادامه دارد و چه بسا میتوانید بجای اسم او ، اسم یکی دیگر از قهرمانان مقاومت را بگذارید و داستان را دوباره از بالا تا پائین بخوانید . در هر حال فرقی نمیکند ، همهشان همینطوری طیب و طاهر هستند !