.
به میمنت و خجستگی سال 89 با دو فقره براندازی که هر کدام کلاً حدود دو ساعت از زمان تشکیل جنبش تا سقوط کامل حکومت طول کشید شروع شد . ما ایرانیها البته ملت بشدت قهرمانی هستیم و شدیداً با هیچ موجود زنده دیگری در کهکشان راه شیری قابل مقایسه نمیباشیم و اگر میگوئید نه همین الآن به عنوان نمونه بروید سه دقیقه از یکی از گفتارهای روزانه یک بابائی را تماشا کنید ببینید کی غیر از ایرانیها دویست هزار سال پیش هم آکسیون داشته !
در اینجا ضمن تاکید مجدد بر اینکه ما با هیچکس دیگری از هیچ جای هیچ کهکشانی قابل مقایسه نیستیم و تنمان هم اصلاً نمیخارد پنج تفاوت براندازی در قرقیزستان و همین ایران عزیز خودمان را اینجا میآوریم :
- در قرقیزستان کلاً دو ساعت طول میکشد که تمام مخالفین حکومت از هر جای کشور بدون هیچ مشکلی پیاده برسند کاخ ریاست جمهوری را محاصره بکنند حکومت چپه بشود . در ایران طرف برای براندازی که خوب است همینکه برای دوا درمان آرتروز لگن خاصره پدرش بخواهد مثلاً از بندرعباس بیاید تهران یک هفته طول میکشد که ساک ببندد دو هفته بعد بلیط گیرش میآید دو روز بعد میرسد تهران همچی که پیاده شد همانجا نبش میدان آزادی متوجه میشود که ای دل غافل ! کیفش را زدهاند ! از یک نفر خواهش میکند که بدون پول او را برگرداند ترمینال ، سوار که شد یکدفعه میبرند کیلومتر 14 اتوبان کرج لباسهایش را هم درمیآورند همانجوری لخت و پتی با همان وضع لگن خاصره پدرش ولش میکنند چند روز بعد احمدی مقدم از دستگیری دو بهائی که برای براندازی با حمایت امریکا کون برهنه از بندرعباس آمده بودند کیلومتر 14 اتوبان کرج خبر میدهد . کلاً در ایران عزیز مردم از حمایت قاطع و همه جانبه همدیگر و خصوصاً پلیس در هر شرایطی کاملاً برخوردارند .
- در قرقیزستان تمام معترضین و رهبرانشان از روز اول مطمئن بودند که قصدشان از این جنبش سرنگونی کامل حکومت است در ایران سه ماه معترضین دنبال رهبر گشتند بعد تصمیم گرفتند به یکنفر همینجوری بگویند رهبر جنبش بعد رهبر جنبش فوراً آمد در کمال تواضع هرگونه رهبری خود را بر جنبش تکذیب کرد ولی مردم همچنان تصمیم گرفتند که همان آدم که نمیخواهد رهبر باشد رهبر جنبش باشد . دو ماه بعد نصف معترضین نتیجه گرفتند که قصدشان از براندازی همه چیز هست جز سرنگون کردن نظام . به همین مناسبت نصف جنبش با نصف دیگرش افتاد به کتک و کتکاری که تو غلط میکنی نظام را سرنگون بکنی یا غلط میکنی که سرنگون نکنی . یکماه بعد همه با هم متوجه شدند که اگر نظام سرنگون بشود تمام رهبران جنبش هم باید جمع کنند بروند اگر نظام سرنگون نشود هم که خب میشود همینی که الآن هست . یکسال بعد کل معترضین همچنان دسته جمعی دارند فکر میکنند که آخر نظام سرنگون بشود یا نشود . در حال حاضر شدن یا نشدن ، مسئله اینست !
- در قرقیزستان هیچکسی شیعه اثنی عشری و لوزالمعدهای و بصل النخاعی نیست اعتراضات مخالفین را نمیشود بکسل کرد برد وسط ایل بنی هاشم . در ایران البته تمام مخالفین شکر خدا سکولار هستند منتها چون بعضی وقتها شبیه اسکولارها عمل میکنند برای همین حاکمیت میتواند دو ساعت بعد از هر اعتراضی فوری با چهار هزار لیتر ساندیس یک تجمع خودجوش راه بیندازد که طی آن محض اهانت به قرآن و فک و فامیل پیغمبر و کل ایل بنی هاشم و متعلقین و وابستگان بزنند توی سر خودشان . در پایان این تجمع نتیجه گرفته میشود که در اثر اعتراضات مردمی از پهلوی حضرت فاطمه مقداری خون آمده . در این زمان نصف مخالفان حکومت که اسکولار هم هستند فکر میکنند نکند وقتی ما داشتیم سنگ پرت میکردیم زده باشیم پهلوی حضرت فاطمه خون آمده باشد ؟ آن نصف دیگر مخالفان هم که همچین فکری نمیکنند با حمایت صدا سیما به اندازه کافی ننه و خاله دارند که بدلیل خونریزی پهلوی حضرت فاطمه دفعه بعد که خواستند برای اعتراض بیرون بروند بزنند قلم پایشان را بشکنند !
- در قرقیزستان چون محدودیتهای اینترنتی وجود ندارد مخالفان زیاد دوست ندارند کلاً جمع کنند بروند در نت زندگانی بکنند . در ایران چون مردم عادت کرده اند هر چیزی که ممنوع میشود حتماً بروند تا دینش را دربیاورند لذا در زمان انجام اعتراضات اول در اینترنت تصمیم گرفته میشود که فردا یک راهپیمائی سکوت خیلی با شکوه برگزار بشود . بعد در همان اینترنت برای برگزاری هرچه بهتر این راهپیمائی تعدادی روش ارائه میشود . بعد یک عدهای که روش ارائه ندادهاند یادشان میافتد که پارسال تا حالا با یک عده دیگری که روش ارائه دادهاند در اینترنت مشکلات زیادی دارند که همین الآن باید حل بکنند . حدوداً تا آخر شب تمام کسانیکه قرار است فردا یک راهپیمائی باشکوه برگزار بکنند در اینترنت کاملاً با هم به مخالفت کامل رسیدهاند . نصف شب این مخالفت کامل از طریق فحش ناموس در اینترنت ابراز میشود و دم صبح بالاخره یک نفر پیدا میشود که در اینترنت به همه یادآوری بکند که ما هدف مشترکی داریم . بعد از پخش اذان صبح در اینترنت همه توافق میکنند که اختلافاتشان را بگذارند برای بعداً . صبح که میشود چون همه دیشب تا حالا داشتهاند توی اینترنت دعوا میکردهاند و آدمیزاد موجودی است که باید روزی هفت هشت ساعت بخوابد لذا تمام مخالفین بعد از ظهر بیدار میشوند و فوراً میروند در اینترنت تا خبرهای مربوط به راهپیمائی باشکوه امروز را بخوانند ولی چون هیچ اتفاقی نیفتاده نصفشان نفری سه تا مطلب مینویسند که دیدی روشهای شما چطوری باعث شکست راهپیمائی باشکوه امروز ما شد ؟ نصف دیگر هم میگویند دیدی روشهای ما را اجرا نکردید تهش چه جوری شد ؟ کلاً طی این مدت دنیا کاملاً متوجه شده که معترضین حاکمیت ایران از تکنولوژی یک استفادههائی میکنند که هیچکس دیگر نمیتواند بکند !
- ما پنجاه تا تفاوت دیگر هم بین براندازی در قرقیزستان و ایران توی جیبمان داریم که چون این مطلب خیلی طولانی شد نمیگوئیم . جدی این پست چرا اینجوری شد ؟ سر و کلهمان رفت !