2009/06/28

#410

ای فاطیه بی حیا ! بگو ببینم خدا الهی کجای تو قرار بده ؟!


در کمال ناباوری و نا امیدی دوست دختر نبوی معروف به فاطی جغجغه بالاخره حرف زد . در اینجا ما ضمن تسلیت رحلت برادر جکسون که در یکسال گذشته از خواهران دینی همین فاطی هم محسوب میشد مقداری از کلام این دلبر را همراه با تفاسیر مربوطه می آوریم :

فاطمه رجبی هستم دختر یک روحانی : خوشبختم منم علیرضا هستم مخلص هرچی دختر روحانی .

دوباره فاطمه رجبی هستم دختر یک روحانی : مهم نیست دختر کی هستی مهم اینه که دختر خوبی هستی .

بازم فاطمه رجبی هستم دختر یک روحانی : نمیگفتی هم معلوم بود . دختر یک غیر روحانی که اینطوری زرت و پرت نمیکنه .

دوباره باز فاطمه رجبی هستم دختر یک روحانی : جون !

فاتزه هاشمی یا به تفریح در آبعلی مشغول بود یا به سوارکاری : خب تو هم به ماشین سواری پشت دیوار مشغول بودی حالشو گرفتی .

سی سال است در تمام رویاروئی ها با دشمنان اسلام و انقلاب شرکت دارم : آدرس شرکت رویاروئی ات را بده ما هم همین شرکت روبروئیه هستیم حضوراً خدمت برسیم مردیم از دلتنگی بلا .

بنی صدر به این ننگینی نبود : به کدام ننگینی ؟ الاغ ! وقتی داری می نویسی ما که نوک انگشتت را نمی بینیم داری به عکس کی اشاره میکنی . دور و بر تو هم که پره از عکس آقا و مموتی . ایندفعه دقیقاً بگو تا بدانیم به کدام ننگینی .

به بنی ‌صدر رأی ندادم، همانگونه كه به هاشمی در دو دوره رای ندادم و صدالبته به خاتمی رای ندادم : یه تیکه بگو سی ساله رأی ندادم فقط دم رأی دادن که شد قر دادم . ضمناً گه خوردی رأی ندادی بعد به تحریمی ها فحش دادی .

در 14‌اسفند، عليه بنی ‌صدر حاضر بودم : حیف که ما غایب بودیم . در ضمن نیاز به ذکر تاریخ نیست تو همیشه بطور پیش فرض علیه همه حاضری .

افرادی قدرت‌طلب و زورگو چون هاشمی و موسوی ، بنی صدر را به وابستگی به منافقين هل دادند : بقیه هم تو را یک طرف دیگری هل دادند . اصولاً هل دادن کار زیاد خوبی نیست معمولاً هل که میدهند فشار هم میدهند یک کمی ادب داشته باش بی حیا !

هرگز عضو حزب جمهوری نبودم : درحالیکه خیلی اصرار داشتند که باشی نه ؟

اما خيلي مسايل ديده و مي‌دانم : مطمئناً مسائل خوبی ندیده ای وگرنه اینطوری حرف نمیزدی . آن چیزهای بد بد پشت دیوار را هم ما ندیده ایم ولی میدانیم .

بنی صدر دستور حمله به حزب‌الله را داد اما در حد ضرب و شتم و ادب كردن مدافعان نظام اسلامي : حالا البته وضع فرق کرده : مموتی به حزب الله دستور حمله میدهد اما در حد ضرب و شتم و ادب کردن مدافعان همان نظام اسلامی .

موسوی همسرش را در ميان فوج مردان، ابزار راي‌آوري كرد : مموتی هم همسر غلام را در میان فوج مردان ابزار رأی آوردن کرد . این باز از زن خودش مایه گذاشت نه از زن مردم .

درست بر خلاف موسوی . بنی ‌صدر شرم و حيا داشت، ادب داشت : تو هم درست بر خلاف شرم و حیا و ادب ، الآن بنی صدر را برای موسوی داری چه تفاهمی .

مردم برای جان «احمدي‌نژاد» نگرانند : مردم البته برای جان خودشان نگرانند ولی چون این الدنگ به خودش میگوید مردم حرف تو درست است مردم خیلی برای جان احمدی نژاد نگرانند .

موسوی خون ريخت چرا كه خونخوار شده است : ببخشید آنوقت کسی که رأی خوار شده باشد چی می ریزد ؟ رون ؟ یا یکجای بدتر ؟!

در مقابل اين طيف مهاجم ، برانداز و بنيان‌فكن ، تيرانداز و فتنه‌ گر، احمدی ‌نژاد راست ‌قامت ايستاده : اتفاقاً من خودم یکبار دیدمش . اون تیراندازه که مقابل طیف مهاجم راست ایستاده بود احمدی نژاد بود . فقط قامت راستش کوتاه بود موند زیر دست و پا .

اف بر اين قدرت‌ پرستی شرك ‌آلود و اف بر اين دسته ‌بندی عدالت ‌ستيز، دروغ ‌گو و اجير : کاملاً موافقم ولی اف چرا ؟ تف ! تف به هرچی قدرت پرست دروغگوی اجیر با هرچی زن پاچه پاره ی بی حیا تف !

ولی امروز هزار و چهارصد سال پيش نيست : ای خدا پدر مادرت را بیامرزد بچه روحانی . ما هم همینرا گفتیم که تو الآن داری در جواب اینها را پس میدهی . ببینم تو جداً چی میخوری که اینقدر پس میدهی ؟

الهی ما را قرار بده ، غير مغضوبين و ضالين : الهی آمین . الهی بی زحمت حالا که داری فاطی را قرار میدهی درست حسابی قرار بده حال کنیم . اگر هم قرار ندادی جهنم و ضرر ، ما خودمان فاطی را قرار میدهیم ! (بی ادب الدنگ ! منظورم غیر مغضوبین و ضالین بود !)