2008/09/13

#214

امام جمعه مشهد : گراني ديگر از کنترل دولت و حکومت خارج است مردم حتي نان خشک هم ندارند که بخورند (ایسنا)

حاج آقا چرا دروغ میگی ما هنوز نان خشک برای خوردن داریم !

تجربه نشان میدهد که همیشه در خانه های مردم بالاخره یک چیزی برای خوردن پیدا میشود !

البته ما اولش میخواستیم ابعاد این اتفاق فرخنده را تحلیل بنمائیم لیکن آخرش هم همینرا میخواستیم منتها چون همانموقع در یک کلینیک شنوائی سنجی بودیم اینست که تحلیلمان نسبت به فشارهائی که بر دیسک کمر ملت ایران وارد میشود یک کمی هم به گوش مربوط شد که خب اینهم یکجورش است !

۱) آستانه شنوائی

در جمهوری اسلامی آستانه شنوائی یا خیلی بالا است یا خیلی پائین . مثلاً وقتی یک دانشجوی دکترا در شهید بهشتی از فقر میرود خودکشی میکند هیچکس هیچ چیز نمیشنود ولی اگر یک وبلاگنویس همان ماجرا را بنویسد فوری همه میشنوند و پس فردا دیده بان حقوق بشر میگوید آمار خودکشی هم در ایران رفته بالا ! اصولاً اینگونه موارد زیاد به گوش مربوط نمیشود بلکه بیشتر به مسائل هسته ای مربوط میشود البته از نوع مردانه ! در این زمان ملت هم زیاد به چیزی گیر نمیدهند و فقط در تاکسی قضیه را با نچ نچ برای هم تعریف میکنند و تا سر چهار راه یک کمی ناراحت میشوند !

۲) آستانه تحمل

تحمل بستگی به این دارد که رئیس جمهور گوش ایران کی باشد . اگر اهل کرکر خنده باشد آستانه تحمل پائین می آید و در این زمان دیده بان حقوق بشر باید بطور زنجیره ای آمار بدهد ولی اگر رئیس جمهور آدم سالمی باشد و اهل هیچی نباشد آستانه تحمل خیلی میرود بالا و چه بسا مردم متوجه میشوند که اصلاً حقشان است که اینطوری است . در این زمان عده ای میروند مسجد نماز و دعای کمیل میخوانند بلکه حقشان دیگر این نباشد رئیس جمهور هم باید بطور سر زده برود در اجتماع عشایر ممسنی بگوید که در سال ۱۳۲۵ هیچکس در ایران موبایل نداشت ولی الآن موبایلها اس.ام.اس کوتاه هم دارد و مردم هم که چون وقتی بهشان پنج تومن میدادند که بطور سر زده اجتماع کنند دقیقاً بهشان نگفته اند که آخر کار باید دست بزنند یا سوت بکشند یا صلوات بفرستند یا بگویند مرگ بر منافقین و صدام اینست که شما یک صدائی شامل تمام اینها از جمعیت میشنوید و سفر رئیس جمهور موفقیت آمیز به پایان میرسد !

۳) آستانه درد

در جمهوری اسلامی آستانه درد و آستانه جر خوردگی تقریباً در یک محل قرار گرفته است لیکن اینکه چون ما همه جایمان یا درد میکند یا جر خورده است دلیل نمیشود که همه جای ما گوش داشته باشد بلکه ما از دکتر پرسیدیم گفت گوش که اصلاً جر نمیخورد بلکه گوش مثل ازاله آدم در ساری فقط پاره میشود ! در این زمان احداث ۴۰۰۰ واحد مسکونی در نیجریه و حل مشکلات غذائی مردم ایتالیا بطوری که طبق سهام عدالت به هر نفرشان در ماه حداقل دو متر اسپاگتی برسد و نیز آپولو هوا کردن و وام به عراق و سری لانکا و حقوق سید حسن از نان خشک شب واجبتر میشود و اگر نشد پس باید با اقتصاددانها نشست صمیمانه برگزار کرد تا در حضور آنها پاسخهای خودمان را به سوالهای خودمان بدهیم تا این وسط یک جراحی هم اتفاق بیفتد و گوش بچسبد به معقد لیکن اگر اینکارها افاقه نکرد و ملت خیلی دردشان آمد دیگر باید سیخ را برداشت قایم فرو کرد به یک جای امریکا تا فاصله ما با پس گردنی بشود یک وجب و شورای امنیت چندتا کاغذ را محض خاطر ما پاره بکند اینطوری که بشود بدون هیچگونه فشار طبیعی از طرف خداوند در کشور قحطی می آید و مردم میفهمند که بیخود آنهمه دردشان گرفته بودند بلکه حالا بهتر است جر بخورند ببینند کدامش بیشتر درد دارد که البته برخی معتقدند که درد یه بار شیون یه بار و برخی هم میگویند اگر ساعتها را بکشیم عقب مشکل حل میشود !