به میمنت و تندرستی مدیر کل اوقاف مازندران از "کشف" سی و دو امامزادهی جدید در استان خبر داد . ما ضمن خوشحالی وحشتناک از "کشف" این امامزادههای جدید از همینجا ابراز امیدواری میکنیم که در آیندهای نزدیک با همت متخصصان داخلی بزودی غیر از کشف شاهد "تولید" امامزاده هم در سطح انبوه و صدور آن به کشورهای منطقه باشیم . به همین مناسبت یکی از این امامزادههای جدید که خودش هم تا همین پریروز خیال میکرد زیر بته عمل آمده و خبر نداشت که امامزاده هست برای ما نامهای نوشت که حسب وظیفهی رسانهایمان اینجا منتشر میکنیم :
به نام حضرت دوست ، که کشف ما از اوست
اینجانب شفتعلی فرزند امام صادره از توابع علی آباد کوتوله در این لحظه نهایت شادی و شعفمان را از کشف خودمان اعلام نموده و از کاشفانمان تقاضامندیم که زودتر نسبت به کشف پدر ما نیز اقدام نموده خانوادهای را از نگرانی نجات بدهند . همچنین لطفاً مشخص بفرمائید که پدر ما هزار سال پیش اینجا دقیقاً داشته چه غلطی میکرده که بعدش ما امامزاده و سپس کشف شدیم ؟ ما که خودمان هرچی فکر میکنیم یادمان نمیآید که اینجاها کسی بما وعدهی خلافت داده باشد دست هر سی تا زنمان را بگیریم جمع کنیم بیائیم اینطرفها . اینجا همین الآنش که هزار سال بعد است فقط یک دانشگاه آزاد دارد که برای فوق دیپلم ترویج کشاورزی ترمی هزار ملغوز تومان شهریه میگیرد که ما هم چون خانواده امامیم و خانوادههای ائمه همیشه همهشان تحت پوشش بنیاد مستضعفان بودهاند ولی در همان حال هر کدامشان حداقل سی چهل تا زن میگرفتند فقط برای ثوابش لذا قاعدتاً وسع خود و جد و آبادمان به این شامورتی بازیها نمیرسید که اینجا برای ادامه تحصیل آمده باشیم . از کسانی که ما را کشف کردهاند خواهشمندیم نسبت به این موضوع رسیدگی فوری و خارج از نوبت بنمایند ما هم بعداً قول میدهیم سر پل صراط اگر خودمان نیفتادیم پائین به بچهها سفارش کنیم که ردشان بکنند .
ضمناً حالا که ما را کشف کردهاند بیزحمت دورمان هم یک دیواری چیزی بکشند بلکه سقف هم بزنند و فرش و موکت هم پهن بکنند و پنکه و بخاری هم بگذارند ما این هزار سالی که مرده بودیم مردیم از نبود امکانات . فقط لطف بکنند موقع ورود غیر از کفش ، جوراب ملت را هم دم در تحویل بگیرند این همکاران ما میگویند خفه شدند از بوی گه . همچنین لطفاً این صندوق روی قبر ما را هم زودتر راه بیندازند که مردم برای ما پول بیندازند بلکه ما برایشان دعا کردیم و بالاخره دستشان رسید به زری . از همینجا اعلام کرده باشیم چنانچه شما عمارت ما را برقرار کردید ولی خدای نکرده یک ملائی چیزی دست بچه مچه بگیرد بیاورد و از ما بعنوان مکان استفاده بکند همانجا خشتکش را پشت و رو میکنیم میکشیم سرش . در همین راستا از آنجا که این هزار سالی که ما مرده بودیم حقوق زنان خیلی پایمال شده لذا چنانچه از واحد خواهران ما بعنوان مکان استفاده بشود استثنائاً اشکالی نداشته بلکه ما هم همان پشت یک قدمی در راه تعالی امور زنان برداشته باشیم کف کردیم این هزار ساله . در ضمن زحمت بکشند پنج صبح زرت بیخ گوش ما از بلندگو اذان پخش نکنند ما شبها دیر میخوابیم یکدفعه یارو آنطوری پای بلندگو نعره میکشد وسط خواب شلوارمان را خراب میکنیم !