دفتر طنزیم و نشت آثار علیرضا رضائی Alireza Rezaei
تو در بنگاه مردم میفریبی منم بالای منبر این به اون در
2013/11/29
#1387
راستان داستان : فیس بوک و ماشین «یارو»
این کاملاً رسم بود که تا کسی حال آدم را میگرفت فوری همه میپرسیدند "این یارو ماشینی، موتوری، دوچرخهای، چیزی نداره؟" ماشین و موتور و دوچرخهی "یارو" ابزاری بود برای مقابله به مثل یا حتی انتقام از کسی که بزرگتر بود یا در هر حال احترامش واجب بود یا خصوصاً که اگر معلم بود و سر کلاس درس و جلوی بچههای دیگری که تو پیششان "خدا" بودی، تیکهای بهت انداخته بود یا در جواب مزهای که ریخته بودی جوابی بهت داده بود و خیطت کرده بود و در مواردی، حتی شاید امتحان سختی ازت گرفته بود و نمره نگرفته بودی. آنوقت بود که فوری به فکر ماشین، موتور و دوچرخهی "یارو" میافتادی..........
Newer Post
Older Post
Home