دفتر طنزیم و نشت آثار علیرضا رضائی Alireza Rezaei
تو در بنگاه مردم میفریبی منم بالای منبر این به اون در
2013/08/08
#1354
رئیس کتانیپوش 16 - باد کاشتند طوفان درو کردیم
خسته بودم، تنها بودم، بر خلاف سابق هيچ چيزى و هيچ كارى نه تنها مرتب نبود، بلكه از شدت آشفتگى خودم را به ياد روزهاى اول ورودم به ارشاد مىانداخت. به اين مدت رئيس اداره هم از غيبتهاى طولانىام در اداره و سرگرمى بيش از حدم در دار و دستهى اصلاحطلبها نهايت استفاده را برده بود و براى خودش در اداره اكيپى جمع و جور كرده بود و كنترل اكثر كارها را در دست گرفته بود. از تمام اينها بدتر آن كه بچههاى گروه خودم هم بىانگيزه شده بودند و شايد كم مانده بود كه از من جدا بشوند..........
Newer Post
Older Post
Home