در پاسخ به "خاتمی مسیح باز مصلوب" ابراهیم نبوی
خدایا ! ممنون که خاتمی را بما دادی !
خدایا !
درست به همان شکلی که انصار حزب الله از تو بخاطر داشتن خامنهای ممنونند که توانسته یک تنه و با درایت خود آنها را از تمام گردنههای خطر عبور بدهد ، ما اصلاح طلبها هم از تو ممنونیم که خاتمی را برای ما فرستادی که درست همین کارها را برایمان انجام بدهد . درست همانطوریکه انصاریها مخالفین خامنهای را بیدرک و فهم و درایت و بدون نگاه به آینده ایران میخوانند ما هم مخالفین خاتمی را همینطور نام میبریم . مخالفین خاتمی کسانی هستند که نه از "شرایط حساس کنونی" (عبارت را از همان انصاریها کش رفتهایم) باخبرند و نه اصلاً میفهمند که فردای ایران را چه کسی باید نجات بدهد و اوضاع را مدیریت بکند و سر و سامان بدهد . درست همانطوری که فشاریها در مورد خامنهای به این حرفها معتقدند . ما البته با انصاریها خیلی فرق داریم ، اولین و مهمترین تفاوت ما اینست که ما خواهان آزادی ایران با درایت خاتمی هستیم درصورتیکه آنها میگویند ایران همین الآنش هم با درایت خامنهای آزاد است . ما در طول هشت سال اصلاحات کاری کردیم که مردم آنقدر حالشان بد بشود که تهش احمدی نژاد را در انتخابات سالمی که خودمان برگزار کردیم از صندوق بیرون بکشند آنها همین کار را چهار ساله و در انتخابات ناسالمی که برگزار کردند انجام دادند .
خدایا !
مردم نمیفهمند ، خیال میکنند که هر تحولی زمانی دارد و وقتی که زمانش بگذرد باید جای خودش را به تحول دیگری متناسب با احوال روز بدهد . همانطوریکه انقلاب هم تحولی بود که زمانش گذشت و متناسب با احوال روز دورهی اصلاحات شد . ولی ما با داشتن نعمتی مثل خاتمی میخواهیم همه را همچنان به همان اصلاحات میخ کنیم درست همانطور که انصاریها با داشتن نعمتی مثل خامنهای میخواهند همه را به همان دوران انقلاب میخ نگه بدارند . ما البته با آنها خیلی فرق داریم ولی هر دویمان هیچ راه دومی برای "نجات کشور" قائل نیستیم . پروردگارا ما از تحولخواهی جنبش سبز رودست خوردیم . اینها نمیفهمند که چون ما دوره اصلاحات را تجربه کردهایم و گذراندهایم اینها هم باید همان کاری که ما کردهایم را بکنند . البته خمینی با تمام پخمگیاش یک حرف خوبی زد : اگر پدران ما یک کاری کردند ما هم باید همان غلط را بکنیم ؟ ولی یک بچهی شش ساله در دوره اصلاحات حالا بیست ساله شده و هزار خواستهی جدیدتر از ما دارد و ما باید هر کاری بلدیم بکنیم تا او را در همان فاز چهارده سال پیش نگه بداریم . تحولخواهان جنبش سبز بما رودست زدهاند و ما نمیدانیم دردمان را کجا ببریم . اینها از فرصت 22 خرداد استفاده کردند و بسمت سرنگونی نظام پیش رفتند . البته خود ما هم از فرصت دوم خرداد استفاده کردیم و بسمت اصلاح طلبی رفتیم ولی هیچکس دیگری نباید غیر از راهی که ما بلدیم و یکبار رفتهایم برود .
خدایا !
ما خودمان دسته دسته ملت را بسمت فیس بوک و بالاترین و توئیتر و بقیهی شبکههای اجتماعی مجازی هل دادیم ، همین حالا هم داریم با تمام قوا همینکار را میکنیم ، ولی از اینکه همه در شبکههای مجازی چپیدهاند ناراحتیم . البته وقتی که مردم در خیابانها بودند هم باز ما ناراحت بودیم ، ولی الآن ناراحتتریم . ما ناراحتیم که چرا مردم با نامهای مستعار در این شبکهها حضور دارند . ما نمیخواهیم بپذیریم که این مردم نمیتوانند بما امیدی داشته باشند که حاضر به هزینه دادن باشند و با هویت اصلیشان بیایند جلو . وگرنه آن جوان نوزده سالهای که کشته شد اسمش سهراب ایرانی نبود ، سهراب اعرابی بود . آن دختر اسمش ندا ایرانی نبود ، آقا سلطان بود . نام خانوادگی کیانوش ، آسا بود نه ایرانی . آن زنی که در میدان ولیعصر زیر وانت نیروی انتظامی رفت با آی.دی فیس بوکش نیامده بود بیرون . این مردم حالیشان نمیشود که هر حرکتشان اگر منجر به این نشود که اصلاحات دوباره از کمد بیاید بیرون ما آنرا نمیپذیریم . اینها نمیفهمند ، یا قسم بیشتریشان بخاطر نقش خوب و پررنگی که ما زمانی بازی کردیم "نمیخواهند بپذیرند" که همین ماها واقعاً خواستار حفظ جمهوری اسلامی با تمام زیر و بمش هستیم . اینها تفکر ما را نمیخواهند بپذیرند ، همانطوریکه خود ما یکروز دیگر حزباللهیها را با تمام نقش خوب و پررنگی که در انقلاب بازی کردند نپذیرفتیم . ما میخواهیم جمهوری اسلامی باشد ولی حجاب هم اختیاری باشد . ما میخواهیم ولی فقیه باشد ولی قدرت دست یکنفر نباشد . ما میخواهیم روحانی رأس کار باشد ولی دین از سیاست جدا باشد . مردم اینها را درک نمیکنند . البته ما یک فرق خیلی خیلی مهم دیگر هم با برادران انصار داریم : ما از قحط الرجال میگوئیم خاتمی آنها حضرت عباسی هر طور حساب کنی سیصدتا رجل دیگر هم غیر از خامنهای دارند . ما همین یک "آغا" را داریم آنها یک عالمه آغا دارند !
خدایا ممنون که خاتمی را بما دادی !