2011/11/08

#1048

صدای امریکا ، یکسال بعد از اخراج من از صدای امریکا ...


امروز دقیقاً می‌شود یکسال که من بی هیچ سر و صدائی از صدای امریکا اخراج شدم .به این یک سال با وجود تمام سوالاتی که حتی همین الآن هم از من می‌شود هرگز نخواستم که در اینمورد حرفی بزنم و یقیناً امروز هم نمی‌خواهم . در مورد هر چیزی که "به شخص من" مربوط بشود حرفی نخواهم گفت ولی در مورد سیستمی که اجازه نمی‌دهد صدائی بلندتر از صدای خودش به هیچ گوشی برسد حرف دارم . سیستمی که دو سه حلقه‌ی اصلی و دو سه زیر حلقه‌ی کوچکتر دارد و آنها هستند که تعیین می‌کنند که چه کسی حرف بزند . مالکین زیر حلقه‌ها آنقدر توان و امکان دارند که بتوانند حتی دوستان را بیاورند و دشمنان را ببرند . و غیر از دشمنان ، هر صدائی که احساس بشود که ممکن است حتی نه همین حالا ، که بعداً هم بلندتر شنیده بشود فوراً حذف می‌شود .

حالا می‌شود یکسال از آن شبی که علی سجادی زنگ زد و مزخرف‌ترین حرفی را که در تمام جهان میشد از یک سردبیر ارشد شنید گفت : من طنز تو را دوست دارم ولی ادبیات تو را دوست ندارم ! گفتم ببخشید ، من این طنزی که شما دوست داری را با همان ادبیاتی که دوست نداری می‌نویسم . انگار که قرمه سبزی خورده باشی بعد بگوئی من گوشت و سبزی و لوبیای آنرا دوست نداشتم ولی خیلی قرمه سبزی خوشمزه‌ای بود . اگر کمی هم در حرفهایش دقت می‌کردی شاید میشد حس کرد که حرفی که می‌زند آنچان هم مال دهن خودش نیست . البته سعی می‌کردم که دقت نکنم ! خصوصاً وقتی که هنوز تلفن تمام نشده دیدم ماجرا در فیس بوک پارازیت اعلام شده بیشتر دقت نکردم !

اخراج من از صدای امریکا بدون تردید تا این لحظه بهترین اتفاق برای من بوده . من قفل شده بودم در سیستمی که روز به روز کفیت کارم را پائینتر می‌آورد . روز به روز منرا بی‌انگیزه‌تر می‌کرد و روز به روز بیشتر از چشم خودم می‌افتادم . ولی پارازیت و کار در پارازیت به اندازه‌ی یک دریا تجربه را چه مثبت و چه منفی یکجا بمن داد . تجربه‌ای که بارهای بار بعد از آن دیدم که به کارم آمد . ماجرا هم از مطلبی که درباره‌ی حسن نصرلله نوشته بودم شروع شد . به این مدت هزار نفر آمدند گفتند مطلب تو فقط یک بهانه بود ، یکی دو نفر هم گفتند نه بهانه نبوده . البته من هرگز و تا پیش از آن حتی یکبار هم کمترین و کوچکترین درگیری‌ای با هیچکسی نداشتم و دیگران هم با من همین بودند .

حالا و امروز . من فکر می‌کنم که صدای امریکا سیستم غلطی است که انگار هرگز نباید عوض بشود . فقط نامها عوض می‌شوند ولی سیستم همان است . همان سیستم که تا دیروز یکی یکی و بی سر و صدا حذف می‌کرد امروز دسته دسته ، علنی و با قلدری حذف می‌کند . حلقه‌ها از بالا و زیر حلقه‌ها از پائین . نمی‌دانم ، شاید آنهائی که حذف شدند و می‌شوند هم حرفهای خوبی می‌زنند فقط ادبیات بدی دارند ! شاید هم صدایشان بلندتر بود و یا داشت بلندتر میشد که خب تکلیف روشن است . در هر حال در صدای امریکا قرمه سبزی خوشمزه است ، ولی گوشت و سبزی و لوبیایش حال آدم را بهم می‌زند !