2010/02/12

#676

خب ! نق زدن بسه ؛ برای فردا چه کنیم ؟
.

چهارشنبه سوری البته بهترین و نزدیکترین مناسبت است ولی آیه نیامده که ما برای تجمع و ابراز مخالفت نیاز به مناسبت داریم . کی گفته پاره کردن عکس رهبری و امثالهم باید حتماً در یک مناسبت خاص انجام بشود . اگر اینطوری بود که ما در تمام اینهمه مدت بیکار شده بودیم ! اگر هم نیاز به مناسبت باشد یا اگر قرار باشد به چهارشنبه سوری هم بگوئیم مناسبت که داداش ما خودمان اصل تولید مناسبتیم ! اصلاً چه مناسبتی مناسبتر از اینکه هشت ماه است اینطور ما را خر فرض کرده‌اند که می‌دزدند و می‌زنند و می‌کشند و صدایمان هم درنمی‌آید ؟ اگر قرار بود صدایمان درنیاید که تا الآن دویست نفر دیگرمان را هم اعدام کرده بودند .

ما البته که نقدهائی هم بهمدیگر داریم . من بتو می‌گویم چرا دیروز نیامدی تو بمن می‌گوئی حالا نیامدم که نیامدم تو باید جلوی غریبه‌ها اینهمه جیغ بکشی ؟ هر چند که هزار دفعه گفته‌ام و باز هم می‌گویم که هر چه هم که ما در صفحاتمان بهم بگوئیم ، آنطرف گه خوردنش به کسی نیامده که فردا بخاطر اختلاف بین ما بشکن بزند حالا هر خری که می‌خواهد باشد . ما اگر اینجا بزنیم شکم همدیگر را هم سفره کنیم هر وقت لازم باشد سفره‌های شکممان را با هم جمع میکنیم می‌کشیم سر تو . واضحتر بگویم سفره ما همان چیزی است که تو دزدیده‌ای برای خودت شلوار کرده‌ای ، مختصراً جمع می‎‌شویم خشتکت را می‌کشیم سرت !

رفقا ! اینهم که من یا فلانی طنزنویسیم نباید تئوری صادر بکنیم یا فلانی لیسانس جغرافیا دارد باید فقط درباره خط استوا حرف بزند هم خودمان می‌دانیم که قصه است . ما جمعاً فکرهایمان را گذاشته‌ایم روی هم هیچکس هم کمترین شکی ندارد که حرف زدن من و تو و فلانی برای لطمه زدن به جنبش نیست . مادر بنده هم وقتی می‌خواست برای خیر و صلاح من بگوید درس بخواند چنان بلائی بسرم می‌آورد که از هرچه درس بیزار می‌شدم ! روش مادر جان بنده این بود اگر من راه بهتری بلد بودم یا در فک و فامیل کسی پیشنهاد بهتری داشت که خب بجای اینکه به حرفش گوش کنم و عین الآن پرفسور بشوم راه خودم را می‌رفتم الآن برای خودم عمله‌ای بودم سری در سرها داشتم !

میگم جدی منم خوب بلدم مخ بزنم ها ! رفقا چهارشنبه سوری نزدیک است ، یا علی مدد !