قرار شد كردستان اعتصاب بشود و شد ؛ به همين راحتی !
آدم بعضي وقتها به اين كـُردها غبطه ميخورد بخدا . حرف يك كلام بود و عمل اجراي همان كلام بي هيچ اضافهاي : اعتصاب ! هيچكس تئوري بيش و كم نداد ، هيچكس وسط حرف ديگري ندويد ، هيچكس با هيچكس ديگر دعواهاي ده سال پيش را نكشيد وسط ، هيچ اتفاق زائدي نيفتاد . قرار شد اعتصاب بكنند و كردند . به همين راحتي ! كومله هم كه جمهوري اسلامي را خورد !
هيچكس نگفت اگر من سر كار نروم پدرم را درميآورند ، هيچكس نگفت اگر من مدرسه و دانشگاه نروم شناسائي ميشوم ، هيچ خانوادهاي به همسر و فرزندش نگفت تو برو گوش به اين حرفها نده ، هيچكس از نون خوردن افتادن نترسيد و تازه دقيقاً برعكس شد : هيچكسي كه به هيچ كاري نرفت ولي اگر رفت ايندفعه او انگشت نما شد . واقعاً در اصل ماجرا چه تفاوتي ميكند ؟ در كردستان و در هر ماجرائي نهايتاً پنجاه نفر را ميگيرند كه اگر اعتصاب نشود هم باز همانها را ميگيرند . سران فتنه شدن كه الكي نيست !
همين يك وجب كردستان (حالا پان كـُردها نيايند بگويند كردستان وجب نيست قاره است !) دهها حزب دارد كه هر كدام سر دهها موضوع سالهاست با هم دعوا دارند . من بميرم تو بميري هم ندارد ، رسماً دعوا دارند . گاهاً برخي آن ديگري را اصلاً به موجوديت هم قبول ندارند چه به ساير چيزها . ولي امروز همه كنار هم ايستادند . به اينروزها هيچكسي آيا فقط يكبار ديد كه حزبي بيانيهي ديگري را تخطئه بكند ؟ زير آب آن ديگري را بزند ؟ حاضر نيست سر به تنش باشد ها ! ولي مهم اين بود كه امروز تمام كردستان اعتصاب بشود ، همين .
آقايان سران فتنهي سبز ! ياد گرفتن از سران فتنهي كـُرد ، كساني كه خود شما هم روزگاري كه بر مسند بوديد دربدر دنبالشان ميگشتيد هيچ اشكالي ندارد بخدا . رفقاي سبز ! ..... هيچي بيخيال ! (امروز استثنائاً تنم نميخارد !)