نظر به اینکه خواهر پروانهی معصومهی صدیقهی طاهره دیروز با تب 39 درجه هر جوری بود خودش را به آقا رساند تا ظرف نیم ساعت تمام کارهائی که ظرف نیم قرن کرده بود از تمام خاطرهها فرمت بشود تعدادی از دلایل این فداکاری در زیر میآید :
- خودش گفت 39 درجه تب داشته . آدم سالم که عین کلثوم ننهها چادر سرش نمیکند برود بیت بگوید 39 درجه تب دارم .
- کار ریشهی فرهنگی دارد . در ایران عزیز به هرکی دو دفعه بگوئی ماشالله هزار ماشالله چه هنری داری حتماً تمام تلاشش را میکند که بگوید نخیر ! با همین تبم ای کاش منهم یک باهنر بودم !
- دیده نمیشد . در جمهوری اسلامی یک سوراخ فوری برای دیده شدن همین بیت رهبری است . بدون نیاز به هیچ زحمتی طرف تب میکند میرود آنجا هرچی که در تمام مدت به چشم نمیآمد دیده میشود البته وقتی آمد بیرون هم بهش ریده میشود !
- به اطرافیانش لطف کرد . دید 39 درجه تب دارد اگر بشیند خانه هذیان بگوید اعصاب بقیه را خرد میکند رفت یکجائی که تا صبح هم بشینی یکسر هذیان بگوئی یک کار معمولی انجام دادهای طرف کیف هم میکند .
- از ریخت افتاده . در جمهوری اسلامی هرکی از ریخت و هیکل میافتد فوری یا میرود گشت ارشاد یا عینک میزند میرود بیت بلکه کار است دیگر یکدفعه دیدی رهبری عینهو یوزارسیف محض خاطر خودش هم که شده یک کاری کرد طرف برگشت به ریخت چهل سال پیشش تبش هم خوب شد .
- پوز زنی بود . دید چندتا هنرمند راستکی که تب هم نداشتند رفتند "ای ایران" خواندند اینهم فوری چادر سر کرد عینک زد رفت بیت حالا ببین فردا کیهان به کدامشان میگوید 39 درجه تب دارند .
- مشکل مدیریتی است . عموماً برای حل تمام مشکلات مدیریتی در سطح کلان هر کسی تب داشته باشد برود بیت پس فردا در صدا سیما میشود مدیرکل مونتاژ قسمتهای خواهران در فیلمهای برادران میگی نه حالا وایسا تماشا کن .
- از همین لحظه منتظر هرگونه ابراز تأسف برای مردم کوته فکری که اینجوری فکر میکنند ، افسوس به حال کسانی که نمیفهمند آدمی که قبل از انقلاب همه جایش را میانداخته بیرون الآن باید تب بکند برود بیت و امثالهم از طرف پروانه خانم که هزار ماشالله دیروز عین پروانه دور شمع رهبری چرخید میباشیم توضیحاً اینکه چون شمع رهبری همچی سوزان نیست لذا بهتر است آدم همان تب داشته باشد که لااقل وقتی دارد میچرخد با تب خودش بسوزد فقط این وسط مواظب باشد که یهو زرتی تبخال نزند !